میانبر عمران
تحقیق پروژه مقاله پایان نامه

اصول ساختمانهای صنعتی:

برای طراحی ساختمانهای صنعتی آگاهی و آشنایی دقیق ازعملیات کارخانه ای که درآن احداث خواهد شد از شروط اساسی طراحی ساختمان آن است :
سطوح مورد نیاز فضاهای یک ساختمان صنعتی براساس فضای مورد احتیاج:
* ماشین آلات
* تولید سالانه
* تعدادکارگران و کارمندان شاغل
* انبارهای مورد نیاز
* رستوران
* آشپزخانه
* تأسیسات جنبی کارخانه و سریسهای مورد نیاز ( توالتها- دوشها- آسانسور- پله و...) و نهایتاً فضای سرکولاسیون مناسب با توجه به عملکرد کارخانه ، تعیین میگردد.
احتیاجات ویژه ای که در رابطه با ساختمانهای صنعتی از نظر بهداشت و سلامتی و رفاه کارگران و کارمندان آن مطرح میگردد، عبارتند از:
- حداکثر رطوبت مصنوعی
- سطوح روشنایی مورد نیاز
- تهویه مناسب
- دوشها و سرویسها
- رختشویخانه
- مجزا سازی بخش ماشین آلات
- خروجیهای فرار در مواقع آتش سوزی
- در نظز گرفتن حداقل فضای مورد نیاز افراد( معمولاً 11 متر مربع برای هر نفر)
- گرم سازی و خنک سازی هوای کارخانه
- تهیه آب آشامیدنی مورد نیاز
- حفاظت از تصادفات
- تأسیسات آتش نشانی
- بخش کمکهای اولیه
در طرح بندی بخشهای مختلف و عرض مسیرهای گذرگاهها با توجه به نوع ماشین آلات وفضای کار سیرکولاسیون مناسبی راباید درنظرداشت. فضاهای انبار وسایل حمل و نقل و ماهیت کارخانه مشخص کننده تعداد طبقات آن میباشد و با توجه به این موارد ساختمان را یک طبقه دو طبقه و يا بصورت ساختمان آشیانه ای احداث می نمایند ارتفاع بخشهای مختلف یک کارخانه با توجه به فونکسیون آن تعیین میگردد . در صورتیکه طراحی یک ساختمان صنعتی بطور صحیح و دقیق انجام شود. باعث ایجاد شرایط کاری مناسب و درنتیجه کارآیی بهتر و افزایش تولیدات کارخانه خواهد بود.
بطور معمول برای استفاده بهتر از نورآفتاب سیستم طراحی ساختمانهای صنعتی باید بصورتی باشد که طول آنها( جهت نورگیرها) به سمت شمال وجنوب قرارداده شود و درحقیقت بتواند از نور شمال وجنوب که مناسبتر است بهره گیرد، جهت توسعه درساختمانهای صنعتی را نیزهمواره بایستی در نظر گرفت.
درمورد پنجره های ساختمان های صنعتی باید سعی شود که نورمورد نیاز رابداخل ساختمان هدایت نماید. پنجره های فلزی با شیشه های شفاف سیم داد ارحجتر می باشند. ابعاد شیشه های پنجره ها در صنایع سنگین 20% متر مربع و در کارخانه های ساکت وکم سرو صدا 60% الی 80% مترمربع در نظر گرفته میشوند . بایستی سعی شود سطح پنجره ها برای تهویه باز باشند.
2- مقررات حفاظتی و ایمنی ساختمان کارگاهها:
الف- عوامل اطمینان:
کلیه ساختمانهای دائمی و موقتی و مؤسساتی که مشمول مقررات قانون کارمي باشند باید از نقطه نظر ساختمانی واجد استحکام کامل بوده و در محاسبه پایه و سقف و کفها رعایت نکات زیربشود:
1-     تحمل فشار ناشی از حداکثر بارها و اشیاء ثابت و متحرک.
2-     تحمل فشار ناشی از ریزش برف باران- یخبندان باد و طوفان.
3-     تحمل فشار ناشی از بارهای معلق.
4- اتاقها ومحل کار دائم باید لاقل 3 مترازکف تا ازسقف ارتفاع داشته و فضای آن باید برای حداکثر اشخاص که درآن محل کار میکنند برای هر نفر12 متر مکعب کمتر نباشد.
ب- کف سازی:
- کف اطاقها و قسمتهائیکه محل عبور کارگران بوده ویا برای حمل و نقل مواد تخصیص داده شده بایستی صاف وهمواربوده وعاری ازحفره و سوراخ برآمدگی ناشی از پوشش بی تناسب مجاری- میخ وپیچ و مهره و لوله دریچه یا برآمدگی و برجستگی و هرگونه موانعی باشد که ممکن است موجب گیر کردن و یا لغزیدن اشخاص گردد.
- کف اطاقها و راهروها وپیاده روها نباید در شرایط عادی هیچگونه لغزندگی داشته باشد.
- محلهای رفت وآمد ، حمل و نقل مواد و همچنین جهت حرکت اصلی با علامت گذاری توسط رنگ مشخص روی زمین معلوم و روشن باشد.
- کف کارگها بایستی قابل شستشو بوده و درمواردی که نوع کار موجب ریخته شدن آب در کف گردد بایستی شیب کافی داشته باشد که آبها را بسمت مجاری فاضل آب هدایت نمائید.
ج- پلکانها:
1- کلیه پلکانها- سکوها- و پاگردها باید استحکام کافی داشته باشد و تحمل فشارو سنگینی بارهای عادی را داشته باشد.
2- پلکانها و سکوهایی که ازمصالح مشبک ساخته شده اند ابعاد چشمه های آن نباید از 25 میلیمتر تجاوز نماید تا اشیاء متفرقه امکان سقوط از آنرا نداشته باشند.
3- طول پلکانها با استثنای سرویس یا امدادی نباید در هیچ مورد از90 سانتيمتر کمتر باشد.
4- اختلاف سطح بین دو پاگرد نباید هیچگاه از70/3 متر تجاوز کند.
5- غیرازپلکانهای سرویس یا امدادی عرض هر پایه بدون محاسبه حاشیه یا برآمدگی آن نباید از 33 سانتیمترکمتر باشد و ارتفاع پله بین14 تا 29 سانتیمتر خواهد بود.
6- کلیه پلکانها بایستی از طرف پرتگاه بوسیله نرده های مخصوص پلکان حفاظت شوند.
3 - آیین نامه ومقررات حفاظتی ساختمان کارگاهها :
16003 ماده 3 : اتاقها و محل دائم باید لااقل 3 متر از کف تا سقف ارتفاع داشته و فضای آن برای حداکثر اشخاصی که درآن محل کار میکنند برای هر نفر 12 متر مکعب کمتر نباشد.
تبصره 1 : درمحاسبه متر مکعب فضا، حجم اشغال شده بابت اثاثیه ماشین الات ومواد ولوازم چیزی کسر نمی گردد.
تبصره 2: درساختمانهائیکه ارتفاع هر طبقه ازفضای کار از 4 متر متجاوز باشد برای محاسبه حجم لازم فقط تا ارتفاع 4مترمنظور ومحاسبه میگردد.
16004: در فضای کارگاه نصب ماشین آلات و يا قراردادن اشیاء و محصولات نباید مزاحمتی برای عبور و مرور یا کارگران ایجاد نماید.
16007 ماده 7: کف اتاقها و راهروها و پیاده روها نباید در شرایط عادی هیچگونه لغزندگی داشته و یا ازمصالحی ساخته و یا از موادی اندود شده باشند که در نتیجه رفت و آمد ایجاد ناراحتی و گردو خاک و سائیدگی و درنتیجه لغزندگی ایجاد شود.
16009 ماده9: کف کارگاهها بایستی قابل شستشو بوده ودر مواردی که نوع کار موجب ریخته شدن آب در کف گردد بایستی شیب مناسب داشته باشد که آبها را بسمت مجاری فاضلاب هدایت نماید.
16028 ماده28: عرض پلکانها به استثنای پلکانهای سرویس يا امدادی نباید در هیچ مورد از 90 سانتیمتر کمتر باشد.
16130 ماده 130: برای کارگرانی که درخارج از سالنها و درمحوطه کارخانه و اطراف ساختمانها ( در فضای آزاد) مشغول کار هستند می بایستی حفاظ و سایبان پیش بینی شود.
16131 ماده131: قسمتهای روباز و اطراف کارخاه که عنوان حیاط دارد باید همیشه طوری ساخته شود که آب درکف آن نماند وگل نشود و همیشه اوقات نظیف وتمیز باشد تارفت و آمد به ساختمانهای کارخانه وحمل ونقل مواد وتجهیزات مختلف آنها بسهولت صورت گیرد.
16133 ماده 133: چنانچه در صحن کارخانه گودال مانند: چاله ، حفره وچاه و نهر وجود داشته باشد بایدروی دهانه آنها با وسایل محکم و اطمینان بخش مستود گردد یا اطراف آنها نرده محکمی نصب شود.
16165 ماده165: حداقل عرض گذرهای بین ماشین آلات تأسیسات و یا انبوه مواد درکارگاهها 60 سانتیمتر است.
 چکلیست مربوط به ایمنی ساختمان
آیا برای هر کارگرحداقل 12 متر مکعب فضا درنظر گرفته شده است؟
آیا دیواره ها وکف و سقف طوری طراحی شده که از رطوبت وگرما و سرما جلوگیری کند؟
آیا کف کارگاه هموارو بدون حفره است؟
آیا کف کارگاه طوری طراحی شده که قابل شستشو باشد؟
آیا کف کارگاه موجب لغزیدن کارگران می شود؟
آیا محل هایی را که دارای دریچه هایی درکف است بوسیله در پوششهای پوشیده شده است که کارگربه داخل آن سقوط نکند؟
آیا دستگیره پوشش دهانه ها به سمت بیرون قرار ندارد؟
آیا در اطراف دهانه ها نرده كه ارتفاع ان 90 سانتيمتر است قرار دارد ؟
آیا حداقل عرض پلکان عمومی 120 است؟
آیا در سقف کارگاه حداقل ارتفاع 3 رعایت شده است؟
آیا در کارگاه ها به اندازه کافی در و پنجره برای ورود نور وجود دارد؟
آیا در اطراف پلکانهایی که بیش از 4 پله دارند در طرف باز آن نرده محکم نصب شده است؟
آیا درهای خروج اضطراری برای مواقع خطر در نظر گرفته شده است؟
آیا از علائم و راهنما در محیط کارگاه برای جلوگیری از خطر استفاده شده است؟
میزگرد «بررسی راهکارهای عملی کاهش مخاطرات ناشی از زمین‌لرزه در کشور» با حضور کارشناسان «جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران» در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) برگزار شد.
«جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران» که از حدود یک سال پیش به همت شش نفر از کارشناسان ارشد سازه، مهندسی زلزله و مدیریت بحران تشکیل شده به عنوان یک تشکل غیر دولتی در راستای بررسی علمی مخاطرات و بحرانهای زلزله در کشور و ارائه راهکارهای کاهش این مخاطرات به مردم و مسئولان فعالیت دارد.
در این میزگرد، ابتدا مهندس مهدی وجودی، دبیر جمعیت کاهش خطرات ناشی از زلزله ایران با تاکید بر ضرورت افزایش آگاهی مردم در زمینه وضعیت ایمنی ساختمانهای موجود و آموزش راهکارهای کاهش آسیب‌پذیری آنها در برابر زلزله خاطر نشان کرد: متاسفانه دیدگاه‌ غلطی در زمینه زلزله وجود دارد که براساس آن دولت را مسئول تمامی خرابی‌های و آسیب‌ها می‌دانند در حالی که تا زمانی که مردم از خودشان وارد عمل نشوند هیچ قدمی در مقاوم‌سازی میسر نمی‌شود. دولت هیچگاه نمی‌تواند همه روستاها را پوشش دهد و این بار باید بر روی دوش مردم هم گذارده شود.
وی افزود: براساس نقشه خطرپذیری لرزه‌یی جهان، ایران نسبت به کل کشورهای جهان از آسیب‌پذیری بالایی در برابر زلزله برخوردار است لذا توجه به مخاطرات زلزله صرفا نباید به تهران منحصر شود و بیش از هرچیز باید مناطق روستایی را که آسیب‌پذیری بیشتری دارند مورد توجه قرار داد.
وجودی خاطرنشان کرد: یکی از مناطق زلزله‌خیز کشور که کمتر به آن توجه شده، شهر تبریز است که در طول تاریخ مکتوب خود 12 بار با خاک یکسان شده است و دوره بازگشت 250 ساله زمین‌لرزه‌های آن به زودی فرامی‌رسد.
تا زمانی که مردم نخواهند در یک خانه ناامن زندگی کنند هیچ کس نمی‌تواند آنها را وادار کند، موثرترین راه برای کاهش آسیب‌پذیری در برابر زلزله را آموزش مردم به ویژه روستاییان و آگاه کردن آنها از آسیب‌پذیری بالای ساختمانهای محل سکونتشان عنوان و خاطرنشان کرد: بر این اساس اولویت برنامه‌های آمادگی در برابر زلزله را باید به مطالعه روشهای موثر آموزشی برای افزایش آگاهی اقشار مختلف جامعه اعم از مردم و مسئولان قرار داد.
با ده‌ها برابر اعتبارات کنونی مقاوم‌سازی، امکان بهسازی لرزه‌یی کمتر از 5 درصد ساختمانهای تهران نیز فراهم نمی‌شود
به گزارش ایسنا، مهندس جلیلی، کارشناس ارشد سازه و از دیگر اعضای موسس جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران نیز در ادامه به بحث مقاوم سازی ساختمانها پرداخت و گفت: کاهش خسارات ناشی از زلزله در ساختمانها از سه جنبه قابل بررسی است؛ یکی توجه به مساله ایمنی در ساختمانهای در حال احداث است که با اینکه در شرایط کنونی امری بدیهی و اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شود ولی کاستی‌ها و نواقص شدیدی در این زمینه وجود داشته و در عمل فاصله زیادی با استانداردهای جهانی داریم.
 
مساله بعدی بهسازی لرزه‌یی (مقاوم‌سازی) ساختمانهای موجودست که در سالهای اخیر در دستور کار دولت قرار گرفته و سالانه میلیاردها تومان به اجرای این قبیل طرح‌ها براساس دستورالعمل ‌مقاوم سازی ساختمان‌های موجود که توسط پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و با همکاری سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تهیه شده تخصیص داده می‌شود.
مهندس جلیلی خاطرنشان کرد: مساله‌ای که در این زمینه وجود دارد این ‌است که اگر حتی ده‌ها برابر مبالغ تخصیصی کنونی در بهسازی لرزه‌یی ساختمانهای موجود هزینه شود، حتی کمتر از 5 درصد ساختمانهای کنونی تهران را نیز نمی‌توان مقاوم‌سازی کرد؛ البته در این مورد می‌توان اولویتهایی را در نظر گرفت و ساختمانهایی را مشمول این طرح‌ها کرد که پس از زلزله بیشترین کارایی را در مرحله امدادرسانی و مدیریت بحران داشته باشند که متاسفانه به نظر می‌رسد در انتخاب ساختمانها چندان به این مهم توجه نمی‌شود.
مانورهای زلزله به شیوه کنونی کمکی به آمادگی در برابر زلزله نمی‌کند
به گزارش ایسنا، وی تصریح کرد: بدین ترتیب سالانه میلیاردها تومان صرف طرحهایی می‌شود که نه تنها اجرای آنها به سالیان سال زمان نیاز دارد، بلکه در عمل نیز کمک چندانی به جلوگیری از خسارات زلزله نمی‌کند و حداکثر در مدیریت پس از وقوع زلزله موثر است، پس در این شرایط شاید بهتر باشد به جای صرف هزینه‌های کلان در این قبیل طرح‌ها از روش‌های موثرتر و نتیجه‌بخش‌تر نظیر آموزش همگانی استفاده کرد.
جلیلی در عین حال با انتقاد از برخی شیوه‌های آموزشی کنونی در این زمینه گفت: شرط موفقیت برنامه‌های آموزشی این است که به جای استفاده از شیوه‌هایی نظیر ارسال جزواتی حاوی انواع اطلاعات مربوط به کمک‌های اولیه و مواجهه با سوانح مختلف یا اجرای مانورهای بی‌هدف و نمایشی در مدارس که به جای بازسازی شرایط واقعی زلزله تنها با نواختن زنگ انجام شده و بیشتر مانور فرار است تا مواجهه با زلزله، از شیوه‌های علمی و منطبق با شرایط خاص کشور استفاده شود. در این راستا، جمعیت کاهش خطرات زلزله مدلی را برای مدیریت بحران زلزله با توجه به وضعیت خاص کشور و تهران تهیه کرده که به زودی جهت استفاده در مدیریت بحران در اختیار مراکز ذی‌ربط قرار می‌گیرد.
 ساخت اتاق امن موثرترین راهکار ایمن‌سازی روستاییان در برابر زلزله
در شرایط موجود که اجرای طرح‌های مقاوم‌سازی ساختمانهای موجود حتی در شهرهای بزرگ کشور عملی نیست شاید موثرترین و عملی‌ترین راه برای حفظ جان روستاییان که ساختمانهای آنها در برابر زلزله بسیار آسیب‌پذیرست، تخصیص وامهای دولتی برای ساخت یک اتاق امن 2×3 متر مربع براساس شرایط استاندارد و ضوابط ایمنی در هر خانه روستایی باشد.
ساخت این اتاق امن که با حداقل هزینه برای روستاییان قابل انجام خواهد بود با ساختار فرهنگی ‌اجتماعی روستاهای کشور تناسب داشته و بافت روستاها را هم تغییر نمی‌دهد؛ با وجود این اتاقها روستاییان می‌توانند حداقل شبها در مکانی امن استراحت کنند و پس از زلزله نیز محلی برای زندگی داشته باشند.
جمعیت کاهش خطرات زلزله در این زمینه طرحی را برای ساخت اتاقهای امن با حداقل هزینه و حداکثر ایمنی طراحی کرده است.
پیدا کردن جوشکار آموزش دیده در شهر دشوارتر از پیدا کردن دکتر عمران است
وی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره علت عدم رعایت موازین فنی و اصول ایمنی در ساخت‌و‌سازهای جدید گفت: یکی از مهمترین علل این مساله نبود کارگران آموزش‌دیده است. در شرایطی که 70 تا 80 درصد فعالان بخش ساخت و ساز، کارگران ساده‌ای هستند که حتی سواد خواندن و نوشتن را هم ندارند، پیدا کردن جوشکار، بتن‌ریز، آرماتوربند و سایر نیروهای تخصصی که بتوانند کارهای خود را به صورت استاندارد و اصولی انجام دهند بسیار دشوار است و معدود کارگران آموزش دیده و متخصصی نیز که وجود دارند در شرکت‌های بزرگ پیمانکاری کار می‌کنند و دسترسی به آنها برای مهندسان و پیمانکاران عادی امکان پذیر نیست.
این کارشناس ارشد سازه با بیان اینکه در شرایطی که بخش زیادی از ساختمانهای در حال احداث از نوع اسکلت فلزی است که ایمنی آنها بیش از هر چیز به کیفیت جوشکاریها بستگی دارد، تعداد جوشکاران حرفه‌یی قابل دسترسی بسیار کمتر از مهندسان دکتری عمران است اظهار داشت: در شرایطی که هیچ مرکزی برای آموزش حرفه‌ای کارگران بخش‌های مختلف ساختمان وجود ندارد با کارگرانی مواجه هستیم که علی‌رغم سال‌ها کار کردن با بتن، سیمان، و تیر آهن و ... هیچ شناخت علمی درباره این مصالح، نحوه نگهداری آنها و شرایط خاصی بکارگیری هر یک از انواع آنها ندارند. با این حال عموما اشکالات ساختمان را ناشی از ضعف مهندسان می‌دانند.
وابستگی مالی مهندسان به کارفرما مانع از ایفای نقش نظارتی آنها است
وی در عین حال با اشاره به مشکلات و محدودیتهایی که در شرایط کنونی به دلیل وابستگی مالی مهندسان ساختمان به کارفرما و عدم حمایت قانونی از آنها و نبود ضمانتهای اجرایی کافی برای دستورالعملهای آنها در اجرای مسئولیتهای نظارتی مهندسان وجود دارد، تصریح کرد: در این شرایط نمی‌توان گفت که مهندسان توانایی فنی ساخت ساختمانهای استاندارد را ندارند بلکه اساسا نقش چندانی در طرح‌های ساختمانی نداشته و در برابر پیمانکاران قدرت چندانی ندارند؛ البته این مساله به مفهوم نادیده گرفتن قصور برخی مهندسان نیست و گاهی اوقات مهندسان نیز وظیفه خود را به خوبی نمی‌دهند و آن طور که باید در مقابل پیمانکار قاطعیت نشان نمی‌دهند.
وضعیت ایمنی برخی ساختمانهای جنوب تهران تفاوت چندانی با روستاها ندارد
به گزارش ایسنا، مهندس علیرضا سعیدی، یکی دیگر از اعضای هیات موسس جمعیت کاهش خطرات زلزله نیز در ادامه این جلسه به یکی دیگر از ابعاد کاستی‌های موجود در نظام ساخت‌و‌ساز کشور اشاره کرد و اظهار داشت: یکی دیگر از مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد وضعیت ساخت و سازها در مناطق نسبتا دورافتاده است که علاوه بر مشکل نبود کارگر ماهر و مشکلات نظارتی که در تمام شهرهای کشور وجود دارد مشکل نبود پول و مهندس را نیز باید اضافه کرد.
در این قبیل مناطق علاوه بر مشکلات دسترسی به پیمانکاران مجرب و کارآمد، برای نظارت بر فعالیت آنها نیز محدودیت‌ها و مشکلات زیادی وجود دارد. به عنوان مثال در جریان بازدید از منطقه زلزله زده «زرند» در روستای «حتکن» به مدرسه‌ای برخوردیم که در دیوارکشی آن بدون استثناء از گل استفاده شده بود و در اثر زلزله تمام ستون‌ها و دیوارهای آن از بین رفته بود ولی در همین روستا انباری وجود داشت که با وجود عدم رعایت اصول طراحی تنها به دلیل استفاده از ملات سیمان کاملا سالم مانده بود.
وی افزود: یکی دیگر از مشکلاتی که در سازه‌های خشت و گلی در روستاها و شهرستانهای دور افتاده کشور وجود دارد، مساله بار سنگین سقفهاست به طوری که در روستای «حتکن» سقف ساختمانها تا یک متر بارگذاری شده بود. که طبیعی است این قبیل ساختمانها در برابر زلزله کاملا آسیب دیده است .
به گزارش ایسنا، عضو هیات موسس جمعیت کاهش خطرات زلزله در پاسخ به این سوال که چرا روستائیان کشور با وجود آگاهی از خطرات زلزله همچنان به ساخت و ساز غیر ایمن ادامه می‌دهند اظهار داشت: علت اصلی این است که ما حداقل آموزش‌ها را هم به روستائیان ارائه نمی‌دهیم مثلا در جریان زلزله اخیر بسیاری از روستاییانی که با آنها صحبت می‌کردیم از این که حداقل اطلاع را درباره نحوه ایمن سازی ساختمانها نداشته‌اند تا بتوانند جان عزیزان خود را حفظ کنند ابراز تاسف می‌کردند. در جریان همین سفر، از شهرها و روستاهایی در نزدیکی مناطق زلزله‌زده بازدید کردیم که شرایط ساختمانهای آنها کاملا مشابه با مناطق زلزله زده بود و تنها به دلیل دور بودن از کانون زلزله از آسیب مصون مانده بودند با این حال ساکنان این مناطق از این که در چه ساختمان‌های آسیب‌پذیری زندگی می‌کنند خبر نداشتند.
وی در عین حال تاکید کرد: این مشکل تنها منحصر به روستاها و شهرستانهای دورافتاده نیست و در جنوب شهر تهران نیز بسیاری از ساختمانها از نظر بی‌توجهی به اصول ایمنی تفاوت چندانی با ساختمانهای بم و سازه‌های روستاها ندارند.
«بیمه زلزله» به شیوه کنونی، توجه مردم را به ایمن‌سازی منازلشان کاهش می‌دهد
براساس این طرح در شرایطی که هزینه بیمه‌نامه زلزله براساس عرف بین‌المللی حداقل 10 درصد هزینه ایمن‌سازی است، شرکت‌های بیمه ایران تنها با مبلغ پنج هزار تومان منازل را بیمه می‌کنند و مردم خیالشان راحت است که خانه‌های آنها بیمه شده است.
به گزارش ایسنا، وی خاطرنشان کرد:صرف‌نظر از زیانهای ناشی از ایجاد اطمینان بی‌مورد در مردم و کاهش حساسیت آنها به آسیبهای زلزله، این سوال مطرح است که در صورت بروز یک زمین‌لرزه شدید شرکتهای بیمه چگونه می‌توانند زیانها و خسارات هنگفت تخریب ساختمانهای بیمه شده را پرداخت کنند که ظاهرا دولتی بودن شرکتهای بیمه آنها را از اندیشیدن به این مساله آسوده کرده است.
به گزارش ایسنا، مهندس مجتبی دیرباز از دیگر اعضای موسس جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران نیز در سخنانی با بیان اینکه ما سالها بد ساخته‌ایم و سالها باید صبر کنیم تا به شهری ایمن برسیم، اضافه کرد: نکته جالب در این بیمه‌نامه‌ها یک ساله بودن آنهاست. ظاهرا شرکتهای بیمه مطمئنند که تا یک سال زلزله نمی‌آید.
به گفته وی، بیمه زلزله در صورتی می‌تواند نقش واقعی خود را در حفظ منافع مردم پیدا کند که براساس عمر ساختمانها و با قیمتهای واقعی تنظیم شود.
مهندس سعیدی نیز در این زمینه افزود: این نوع بیمه باعث می‌شود افراد به جای ایمن‌سازی به بیمه دلخوش شوند در حالی که سرمایه‌های اصلی هر خانه جان ساکنان آن است که با هیچ بیمه‌ای قابل جبران نیست. اگر بیمه مشروط به رعایت حداقل ضوابط ایمنی در ساختمان باشد فرد مجبور می‌شود برای دریافت بیمه‌نامه این حداقل‌ها را تامین کند.
از طرف دیگر قیمت‌گذاری بیمه‌ها نیز باید براساس درصد احتمال خراب شدن ساختمان و نه قیمت خانه، منطقه یا متراژ آن انجام شود تا مردم به ساختن خانه‌های امن‌تر تشویق می‌شوند.
 «بیمه زلزله» در صورت انطباق با عرف و معیارهای جهانی فرهنگ ایمنی را در کشور گسترش می‌دهد
وی افزود: در صورت توجه به این مساله می‌توان بیمه زلزله را به مقدمه‌ای برای گسترش فرهنگ ایمن سازی ساختمان و تغییر ملاکهای مطرح در بازار مسکن از امکانات ظاهری و تزئینات داخلی نظیر سرامیک کف، نمای شیشه‌یی و شومینه به میزان ایمنی ساختمان تبدیل کرد. بر این اساس کارشناسان و مهندسان خبره بیمه می‌توانند با ارزیابی ضریب آسیب‌پذیری لرزه‌یی ساختمانها نسبت به رتبه‌بندی و صدور شناسنامه ایمنی ساختمان اقدام کنند.
مهندس سعیدی با اشاره به تجربه کشورهایی نظیر آمریکا که امور ارزیابی، رتبه‌بندی و نظارت کیفی محصولات در آنها بر عهده شرکتهای واسطه‌یی است، خاطرنشان کرد: با ایجاد این قبیل شرکتها و فرهنگ‌سازی مناسب در بین مردم دیگر نیازی به نظارت از سوی سازمان نظام مهندسی نخواهد بود و کارفرمایان طرحهای ساختمانی خود برای ارزیابی و در نتیجه ارتقای ضریب ایمنی ساختمانشان اقدام می‌کنند.
 نبود استانداردها و ضوابط ارزیابی ایمنی ساختمان در کشوری که برای یخچال و تلویزیون، اسباب‌بازی و تنقلات در آن انواع استانداردها وجود دارد عجیب است و البته با توجه به بحث گسترش انبوه‌سازی و رقابتهای موجود به راحتی می‌توان از طریق انبوه‌سازان بزرگ و به تدریج شرکتهای کوچکتر فرهنگ استاندارد ایمنی ساختمانها را در کشور رواج داد.
GetBC(20);

معماری بیمارستان

در حالی که بیمارستان‌ها در گذشته آگاهانه جهت مصارف پزشکی، جراحی طراحی می شدند امروزه می‌توان شاهد تغییر جهت به سوی انسانگرایی در امکانات بیمارستانی بود. بیمارستانهای امروزی بیشتر به هتل شبیه هستند. وجود فضای اقامتی دارای اهمیت بیشتری نسبت به طرح‌های سرد بهداشتی در بیمارستانهای گذشته است. مدت زمان بستری و اقامت بیمار به طور پیوسته کوتاهتر می‌شود و علاقه به اتاق‌های یک تختی یا دو تختی (در خصوص بیمارهای خصوصی) بیشتر شده است.
قسمت بندی و تعین محدوده
یک بیمارستان عمومی به بخشهای مراقبت، معاینه و درمان، انبار و محل نگهداری موقت زباله، اداری و فن آوری تقسیم می‌شود. قسمت‌های اقامتی و احتمالا بخش‌های آموزشی و پژوهشی و همچنین بخشهای حمایتی برای عملیاتهای خدماتی نیز در یک بیمارستان عمومی وجود دارند.
انواع بیمارستانها
بیمارستانها را می‌شود به گروههای زیر تقسیم کرد: کوچکترین (تا 50تخت)، کوچک (تا150 تخت)استاندارد(تا600 تخت) و بزرگ. حمایت کنندگان مالی بیمارستانها ممکن است دولت، بنیادهای نیکوکاری یا خصوصی یا ترکیبی از اینها باشند. بیمارستانها را می‌توان از جهت نوع فعالیت به بیمارستانهای عمومی، تخصصی و دانشگاهی تقسیم کرد.

بیمارستانهای دانشگاهی

بیمارستانهای دانشگاهی با بیشترین ظرفیت خدماتی را می‌توان برابر با دانشکده‌های پزشکی و بیمارستانهای عمومی بزرگ دانست. آنها امکانات تشخیص و درمانی گسترده‌ای دارند و به طور اصولی پژوهش و آموزش را به پیش می برند.سالنهای سخنرانی و اتاقهای تشریح بایستی طوری گنجانده شوند که فعالیت بیمارستان توسط ناظرین مختل نشوند. بخشها باید بزرگ باشند تا هم ملاقات کنندگان و هم ناظران را در خود جای دهند. امکانات و نیازهای ویژه بیمارستانهای پزشکی ایجاب می‌کند اتاقها به صورت ویژه‌ای طراحی شوند.
مفهوم طرح ریزی
موقعیت: محل پروژه باید دارای فضای کافی برای بخشهای اقامتی مستقل و دپارتمانهای مختلف بیمارستان باشد. بایستی در منطقه آرام باشد و در آینده نیز احتمال ساخت و ساز در اطراف آن وجود نداشته باشد مگر اینکه توسط محلهای مجاور تفکیک و مستثنی شده باشد. تجهیزات نبایستی بر اثر مه گرفتگی، باد شدید، گردوغبار، دود، بو وحشرات آسیب ببیند. زمین نباید آلوده باشد و برای گسترش فضا، زمینهای آزاد اطراف نیز در نظر گرفته شوند.
جهت:
بهترین جهت برای اتاق درمان و جراحی بین شمال غربی و شمال شرقی است. نمای بخش پرستاری در جهت جنوب به جنوب شرقی مناسب است آفتاب صبحگاهی دلپذیر، گرمای کم، مزاحمت کم نور آفتاب (احتیاج به تاریک کردن اتاق نیست)، هوای ملایم در عصر ها، اتاقهایی که رو به شرق و غرب هستند به نسبت دارای آفتاب گیری بیشتر هستند اگر چه از آفتاب زمستانی بهره کمتری می برند. جهت بخشهای بیمارستان که دارای اقامت متوسط کوتاهی هستند مهم نیست برخی مقررات انظباطی تخصصی حکم می‌کنند که بیماران در معرض نور مستقیم خورشید قرار نگیرند که اتاقهای رو به شمال برای آنها مناسب است.
 تصویر:
یک بیمارستان قرار است گسترش یابد، طراحی آن شامل چهار فاز سازندگی می‌شوند یک محیط بسته بزرگ که شامل یک پارک ساخته خواهد شد که پنجره‌ها بتوانند رو به آن باز شوند بدون آنکه صدا مزاحمت ایجاد کند.
اشکال ساختمانی درمانگاه بیماران سرپایی:
محل درمان بیماران سر پایی دارای اهمیت ویژه‌ای است. جداسازی مسیر بیماران سرپایی و بیماران بستری شونده باید در اوائل برنامه ریزی مد نظر قرار گیرد.با این حال راه دسترسی به دپارتمانهای پرتو ایکس و جراحی بایستی نزدیک باشد. امور مربوط به بیماران سرپایی هر روز مهمتر می‌شوند. بنابراین به اتاق‌های انتظار بزرگتر و اتاقهای درمان بیشتری نیاز است.
راهروها:
راهروها باید برای بیشترین جریان گردشی طراحی شوند. در کل، راهروهای دسترسی بایستی حداقل دارای 50/1 متر پهنا داشته باشند. راهروهایی که بیماران را با تخت متحرک جابجا می‌کنند باید حداقل دارای پهنای موثر 25/2 متر باشند. سقف معلق در راهروها می‌توانند تا 40/2 متر ارتفاع داشته باشند. پنجره‌های نورگیر و هواگیر نبایستی بیش از 25 متر از یکدیگر فاصله داشته باشند. پهنای مفدار راهروها نباید توسط برآمدگیهای دیوار، ستونها و عناصر دیگر ساختمان مختل و محدود شود. در را هروهای بخش باید با توجه به مقررات داخلی در برای خروج دود سیگار تعبیه شود.
 درها:
در طراحی درها بهداشت باید در نظر گرفته شود. لایه سطحی در بایستی دارای مقاومت بلند مدت در برابر نظافت مداوم توسط تمیزکننده‌ها و میکروب کشها باشد و بایستی طوری طراحی شود که مانع انتقال صدا، بوهای نا مطبوع و جریان هوا باشند. درها نیز بایستی دارای همان استاندارد عایق بندی در برابر صدا باشد که دیوارهای اطراف از آن برخوردارند. چوب دوروکشه در باید حداقل توانایی کاهش صدا تا25 دسی بل را داشته باشد. ارتفاع دقیق دربها به نوع و عمل آنها بستگی دارد.
درهای معمولی m 20/2 -10/2
دروازه‌های عبور وسایل نقلیه m 50/2
ورودی انتقالات m 80/2- 70/2
حداقل ارتفاع در جاده‌های ورودی m 50/3
پله ها:
به خاطر دلایل سلامتی، پله‌ها بایستی طوری طراحی شوند که در مواقع لزوم ظرفیت تمام گردش عمومی را داشته باشند البته مقررات ساختمان سازی ملی نیز بایددر نظر گرفته شوند. پلکانها باید در هر دو طرف نرده داشته باشند و بدون بر آمدگی پیشبن باشند(بدون لبه برآمده) پله‌های پیچ دار (حلزونی) نمی‌توانند در مقررات مربوط به پله‌ها گنجانده شوند.پهنای موثر عرض پله‌ها و پاگردها باید حداقل دارای 50/1 متر باشند واز50/2 متر تجاوز نکنند. درها نباید پهنای مفید پاگردها را اشغال ومحدود کنند و با توجه به مقررات بیمارستان، درهای رو به راه‌پله باید به طرف خروجی باز شوند. می‌توان پله‌هایی با ارتفاع m m170 داشت و حداقل عمق پاگذار آن mm280 باشد. بهتر است نسبت ارتفاع/ عمق پاگذار 300تا150 میلی متر باشد.
آسانسور ها:
آسانسورها انسانها، دارو ها، ملحفه‌ها و تختهای بیمارستانی را بین طبقات جابجا می‌کنند و به خاطر مسائل بهداشتی و زیبایی بهتر است آسانسورهای جداگانه‌ای را برای هر کدام این اهداف در نظر گرفت. در ساختمانهایی که مراقبت، معاینه و درمان در طبقات بالایی انجام می گیرند حداقل دو آسانسور برای انتقال تخت لازم است. اتاقک آسانسور باید به اندازه‌ای باشد که جا برای یک تخت ودو همراه وجود داشته باشد. سطوح داخلی کابین باید صاف، قابل شستشو و به راحتی قابل ضد عفونی باشد. کف آن نباید سر باشد چاه آسانسور باید ضد آتش باشد. برای هر صد تخت یک آسانسور چند منظوره باید تعبیه شود و تعداد این آسانسورها در بیمارستانهای کوچکتر حداقل دو دستگاه باید باشد، بعلاوه حداقل بایستی دو آسانسور کوچکتر برای تجهیزات قابل حمل، کارکنان وملاقات کنندگان وجود داشته باشد:
ابعاد دقیق آسانسور: m 20/1 × 90
ابعاد دقیق چاه آسانسور: m 50/1 × 25/1
مسیریابی :
برای جلوگیری از انتقال میکروب بر اثر تماس، فعالیتهای مختلف جداگانه‌ای می بایست صورت گیرد. سیستم تک راهرویی که در آن بیماران جراحی شده و بیماران آماده جراحی، کارکنان آماده جراحی و کارکنان پس از انجام عمل و حمل وسایل تمیز و کثیف از یک راهرو استفاده می‌کنند دیگر استاندارد نیست. بهتر است سامانه دو راهروی داشته باشیم که در آن بیماران و کارکنان یا بیماران و وسایل غیر تمیز از یکدیگر جدا باشند. هنوز بهترین نوع این موارد مشخص نشده است و بنابراین به صورت جداگانه در نظر گرفته می‌شوند. یک راهبرد موثر، جدا کردن جریان بیماران از محل کار مورد استفاده کارکنان گروه جراحی است.

اتاقهای جراحی اصلی :

تعدادی اتاق ملزومات و کار در مجاورت مستقیم اتاق جراحی هستند. اتاق جراحی باید به گونه‌ای طراحی شود تا هر چه بیشتر به شکل مربع شباهت داشته باشد تا کار در هر جهت از تخت جراحی به راحتی انجام گیرد. اندازه مناسب می‌تواند 50/6 × 50/6 متر با ارتفاع 3 متر و اضافه ارتفاع 70/0 m برای تهویه و خدمات دیگر باشد. اتاقهای جراحی بهتر است یکسان باشد تا حداکثر انعطاف پذیری را داشته باشند و عملها روی میز قابل حملی صورت گیرد که بر روی پایه‌ای ثابت در وسط اتاق سوار شده باشد. نور طبیعی از نظر روانشناختی دارای امتیاز خاصی است که جلوگیری از آن تقریبا غیر ممکن می نماید. واگر هم امکان آن وجود داشته باشد باید سیستمی وجود داشته باشدکه به طور کامل جلوی نفوذ این نور را بگیرد(برای مثال عملهای جراحی چشم در فضای خیلی تاریک انجام می‌گیرد) امروزه اتصالات خدماتی و وسایل فنی معمولا از طریق تجهیزات بیهوشی معلق تأمین می‌شود. در غیر این صورت ،اتصالات خطوط خلاء، اکسید نیتروس و برق اضطراری بایستی حداقل 20/1 متر بالاتر از سطح کف اتاق قرار گیرند. جدا کردن بخشهایی که در حد بالای میکروب زدایی شده اند(استریل) و وسایل استریل نیز به آنجا ارسال می‌شود بسیار مهم است. تقسیم اتاق عمل به دو قسمت عفونی و غیر عفونی یک بحث پزشکی است اما عمل هوشیارانه و منطقی است. کف اتاق و سطح دیوارها باید بسیار صاف و قابل شستشو باشند از نصف برآمدگیهای تزئینی و سازه‌ای باید جلوگیری کرد.
اتاق بیهوشی :
اندازه اتاق بیهوشی باید تقریبا 80/3×80/3 متر باشد و درهای آن نیز کشویی و برقی باشد و به اتاق عمل باز شوند(پهنای 40/1 متر)این درها باید دارای دریچه و شیشه‌ای باشند تا بتوان با اتاق جراحی ارتباط تصویری داشت. اتاق بایستی مجهز به یخچال ،سینک آب ،لوله دستشویی و آبکشی، کابینت جهت نگهداری لوله هلی جراحی ،اتصالات تجهیزات بیهوشی. برق اضطراری باشد.
اتاق ترخیص بیهوشی:
این اتاق به اتاق بیهوشی شباهت دارد در ورودی به راهروی کاری باید لولایی و بدون چفت با عرض 25/1 متر باشد.
اتاق شستشو:
تقسیم اتاق شستشو به بهداشتی ومعمولی ایده ال است اما از نقطه نظر بهداشت یک اتاق تکی کافی است. حداقل پهنای اتاق باید80/1 متر باشد. برای هر اتاق جراحی بایستی سه دست و صورت شویی (سینک) که آب را به اطراف نمی پاشد وجود داشته باشدکه از طریق پدالهای پایی کنترل شوند .بایستی دارای دریچه دید باشند و اگر هم برقی هستند بایستی با پدالهای پایی باز شوند. اگر صرفه جویی در الویت دارد می‌توان از درهای لولایی چرخش استفاده کرد.
اتاق اشیاء استریل:
اندازه این اتاق دارای انعطاف پذیری بیشتری است اما بایستی به اندازه کافی فضای قفسه و کابینت وجود داشته باشد و بتوان به طور مستقیم از اتاق عمل به آن دسترسی داشت. به ازای هر اتاق عمل اشیاء استریل به مساحت تقریبی ده متر مربع نیاز است.
اتاق تجهیزات:
اگر چه دسترسی مستقیم به اتاق عمل ارجح است این کار همیشه ممکن نیست اگر دسترسی مستقیم امکان پذیر نباشد اتاق تجهیزات بایستی تا حد امکان نزدیک اتاق عمل باشد تا مدت انتظار کمتر شود. اتاقی به اندازه 20متر مربع باید در نظر گرفته شود.

اتاق زیر مجموعه استریل:

این اتاق را می‌توان مستقیم یا غیر مستقیم به بخش استریل اتاق عمل مرتبط کرد. این اتاق شامل یک بخش بهداشتی برای اشیاء استریل شده و یک بخش معمولی برای اشتباه غیر استریل است. تجهیزات آن بایستی شامل سینک، سطح انبار، سطح کار و استریل کننده‌های بخار باشد. وصل کردن یک اتاق زیر مجموعه استریل (ساب استریل) به چندین اتاق عمل می‌تواند مشکلات بهداشتی بوجود آورد که این کار نباید صورت گیرد. توجه داشته باشید که ابزار جراحی در واحد استریلیزه مرکزی آماده می‌شوند که خارج از محوطه جراحی قرار دارد.
اتاق گچ گیری:
به خاطر مسائل بهداشتی، این اتاق نباید در محوطه جراحی باشد بلکه در محوطه بیماران سرپایی بایستی قرار گیرد در واقع اورژانس بیمار بایستی از لابی‌های مختلف عبور کند تا به اتاق عمل برسد. تجهیزات شرایط پس از عمل فناوری اتاق بهداشت و تهویه هوا: سیستم تهویه هوا جزئی حیاتی از فناوری اتاق بهداشت است نمونه معمولی آن از جابجایی کم،لزرش با سرعت ثابت حرکت هوا (m /s 45/0)استفاده می‌کند که تمام میکروبها و ذرات رها شده را به خارج می راند. یک سیستم دمنده جهت دار هوا نیز برای به حداقل رساندن لرزش هوا و یکنواختی آن هوا را به داخل اتاق عمل می دمد. بنابراین می‌توان به مقدار زیاد از ترکیب هوای آلوده و هوای تازه (هوای اتاق بهداشت) جلو گیری کرد. برای حفظ بهداشت و تمیزی تجهیزات جراحی به مسافتی به ابعاد تقریبی 00/3×00/3 متر نیاز است. همچنین سیستم تهویه هوا پیش از آماده کردن مقدار هوا مورد نیاز، از طریق تصویه، رقیق و فشرده کردن هوا سطح اجرام زنده هوایی را می کاهد. برای مثال برای اطمینان از آلودگی زدایی هوا بین اتاقهای عمل به15تا20 بار تعویض هوا در ساعت نیاز برای است. ایجاد منطقه‌ای در اتاق عمل که تا حد امکان فاقد جرم/ذره باشد از ورودی کنترل نشده هوا از طریق اتاقهای مجاور به داخل اتاق عمل بایستی جلوگیری کرد.این کار را می‌شود از طریق هوا بندی اتاق عمل (تمام درزها در طی ساخت بایستی پر شوند) و با تغییر فشار انجام داد (یعنی بالاترین فشار که در اتاق عمل است به تدریج در اتاق بیهوشی کمتر ودر اتاقهای دیگر به حداقل می رسد تا با بوجود آمدن تفاوت فشار هوا از اتاق عمل به اتاقهایی که به مراقبت کمتر احتیاج دارند حرکت کند) بنابراین پنجره‌های اتاق عمل بایستی دارای دریچه‌های مشبک تهویه هوا با قابلیت هوابندی کامل باشند .
فعالیتهای جنبی:
اتاقهای فعالیت‌های جنبی ضروری نیست که در نزدیکترین مجاورت اتاقهای عمل قرار گیرند. این اتاقها بوسیله راهرویی که مورد استفاه بیمار نباشد جدا شوند.
اتاق پرستارها:
ابعاد این اتاقها بستگی به بزرگی دپارتمان جراحی بیمارستان دارد. باید فرض شود که در هر تیم جراحی هشت عضو دارد(پزشکها،پرستارهای اتاق عمل، پرستارهای بیهوشی) اگر واحد جراحی دارای بیش از دو اتاق عمل باشند مناسب است که سیگاریها را از غیر سبگاریها جدا کرد. این اتاق راحتی باید دارای تعداد صندلی کافی، کابینت و یک سینک باشد.
محل کار پرستارها:
این اتاقها می بایستی دارای موقعیت مرکزی باشند و دارای شیشه‌های بلند تا راهروی کاری از آن طریق دیده شود. علاوه بر میز تحریر آنها باید دارای کمد و کابینت و دیوارهای بلند برای نصب برنامه‌ها باشند.
اتاق گزارشات:
این اتاقها که نیاز آنها مطلق نیست نباید بیش از 5 متر مربع باشنددر این اتاقها جراحان پس از عمل گزارش آن را تهیه می‌کنند.
داروخانه :
یک داروخانه به مساحت 20 متر مربع می‌تواند انواع مواد بیهوشی ،داروهای جراحی و مواد دیگر را در خود جای دهد بخصوص که دارای قفسه‌های گردشی باشد.
اتاق نظافت:
مساحت 5 متر مربع برای چنین اتاقی کافی است این اتاقها بایستی به اتاق عمل نزدیک باشند زیرا پس از عمل میکروب‌زدایی (ضد عفونی) و تمیز کردن ابزار صورت می‌گیرد.
جایگاه تختهای تمیز:
در نزدیکی محدوده لابی بیماران بایستی فضای کافی جهت قرار دادن تختهای تمیز شده و آماده وجود داشته باشد. مقدار مورد نیاز عبارتست از یک تخت تمیز اضافی برای هر میز جراحی.
آبریزگاه
به خاطر مسائل بهداشتی مستراح‌ها بایستی خارج از محدوده جراحی و فقط در سرسرای (لابی) بیماران قرار گیرد.
ملزومات اتاق بازگشت هوشیاری:
اتاق بازگشت هوشیاری باید بتواند چندین بیمار عمل شده از اتاقها ی جراحی مختلف را در خود جا دهد. تعداد تختهای محاسبه شده باید5/1 برابر تعداد اتاقهای عمل باشند. اتاق مجاورآن اتاق شستشو با چند سینک است. پرستاری می بایستی دارای یک جایگاه نظارتی باشد که از آن بتواند بر همه بیمارها تسلط داشته باشد. طراحی اتاق باید طوری باشد که نور طبیعی بتواند وارد آن شود تا بیمارها بتوانند خود را با ساعات شبانه روز تطبیق دهند.
رعایت نکات ایمنی در جراحی
اتاق جراحی باید از طریق درهای کشویی برقی به اتاقهای بیهوشی، ترخیص شستشو واشیاء استریل ارتباط داشته باشند. این درها بایستی در خارج از اتاق عمل نصب شوند تا فضای اتاق را اشغال نکنند. به خاطر مسائل بهداشتی، سیستم باز کردن درها باید با پدالهای پایی کنترل شود در اتاق فعالیتهای جنبی درهای محوری (بدون جفت) با پهنای یک متر تا 1.25 متر کافی است این نکته بایستی در نظر گرفته شود که اتاقهای اصلی بیهوشی دارای ترکیبی انفجار کننده از گازها هستند (بخارها، اکسیژن، اکسید نیتروژن) این گازها ممکن است به محدوده جراحی اتاقهای آماده کردن بیمار و گچ گیری رخنه کنند برای مقابله با جمع شدن گازهای بیهوشی در اتاق اتصالات الکتریکی و الکتروپزشکی بایستی حداقل در ارتفاع 1.20 متر از سطح کف اتاق قرار گیرند. به وسیله کف رسانای اتاقها را با هم برابر کنید. رطوبت هوا را بین 60% تا 65% حفظ کنید. اتاقهایی که جهت نگهداری مواد بیهوشی به کار می روند بایستی ضد آتش باشند و به اتاقهای عمل، زایمان و بیهوشی راه نداشته باشند.
روشنایی
روشنایی در اتاق عمل بایستی قابل تنظیم باشد تا با توجه به موقعیت برش جراحی، نور را بازاویه‌های مختلف بتاباند. متداول ترین سیستم روشنایی چراغهای جراحی سقفی متحرک هستند این سیستم متشکل از یک روشنایی اصلی است که دارای حرکت چرخشی و زاویه‌هایی است و یک لامپ جنبی که بر روی یک بازوی ثانوی روشنایی اصلی از سوار است. تعداد زیادی لامپ کوچک ساخته شده است تا از ایجاد سایه‌های خیلی تاریک جلوگیری شود. امروزه اتاقهای عمل تخم مرغی شکل با روشنایی داخل سقفی نیز گاهی ساخته شوند مقررات روشنایی بیمازستانها شدت اسم روشنایی برای اتاقهای عمل را LUX 1000 و اتاقهای جنبی عمل را LUX 500 معرفی می‌کنند.

استریل‌سازی مرکزی

این مکان جایی است که تمام ابزار بیمارستان را آماده می‌کند. بیشتر این وسایل توسط دپارتمان جراحی (40%) و مراقبتهای ویژه، جراحی و داخلی (هر کدام 15%) استفاده می‌شود. به همین دلیل اتاق استریل‌سازی و مرکزی بایستی در نزدیکی این حوزه‌های تخصصی قرار گیرد توصیه می‌شود که مکانهای استریل‌سازی در جاههایی که دارای رفت‌وآمد کم (انسان و مواد) است قرار گیرند. تعداد استریل‌سازها بستگی به بزرگی بیمارستان و دپارتمانهای جراحی دارد و ممکن هست مساحت تقریبی 120-40 متر مربع را اشغال کنند.
بخش مراقبتهای ویژه
وظیفه بخش مراقبتهای ویژه (ICU) جلوگیری از اختلالات خطرناک فعالیتهای حیاتی بدن است: برای مثال ،اختلالات تنفسی، دگرگشت (سوخت‌و‌ساز بدن) و قلب وعروق ،عفونتها،دردشدید و ازکارافتادگی اعضاء (کبد، کلیه) خدمات بخش مراقبتهای فشرده کنترل ودرمان وهمچنین مراقبت از بیمار است. در بیمارستانهای عادی که فاقد تخصص پزشکی خاصی هستند مرسوم است که مراقبتهای ویژه را به دوبخش جراحی وپزشکی داخلی تقسیم بندی کنند.
ترتیب:
دپارتمان مراقبتهای ویژه بایستی یک بخش جداگانه باشد که فقط (بخاطر مسائل بهداشتی)از طریق لابی‌ها قابل دسترس باشد. توجه داشته باشید که براساس قوانین بیمارستان ،هر بخش مراقبتهای ویژه ،بایستی دارای بخش آتش‌نشانی جداگانه باشد. به غیر از سرسرای کارکنان و بیماران ،ملاقات کنندگان فقط بایستی از طریق سرسرای ملاقات کنندگان (اتاق انتظار) به این واحد دسترسی داشته باشد. درمرکز یک واحد مراقبتهای ویژه بایستی یک جایگاه کاری باز پرستاری قرار داشته باشد که به همه اتاق‌ها مشرف باشد .اتاق بازگشت هوشی بخش جراحی معمولا در قسمت مراقبتهای ویژه قرار دارد تا بیماران تحت مراقبت همان کارکنان قرار گیرند (توجیه اقتصادی) تعداد بیماران هر بخش مراقبتهای ویژه می بایستی بین شش تا ده باشد تا از انباشته شدن حجم کارکنان پزشکی و پرستاری جلوگیری شود وبهترین خدمت به بیماران ارائه شود. برای هرواحد (که دارای شش تا ده تخت است) میبایستی جایگا ه وظیفه پرستاران، جایگاه استریل (داروها و آماده سازی خون) یک اتاق مواد ویک اتاق تجهیزات در نظر گرفته شود. فضای لازمه تختها را می‌توان در ترتیب باز، بسته یا ترکیبی از ان دو قرار دارد. در ترتیب باز فضای کف اتاق بایستی بسیار زیاد باشد. تمام تختها بایستبی در معرض دید و نظارت جایگاه پرستارها باشند و دیوارهای (پارتیشن هایی) سبک ومتحرک، بیماران را از یکدیگر جدا می‌کند. این دیوارها بایستی دارای سبکی و ارتفاع آنها نصف سقف اتاق باشد. در ترتیب بسته اتاق‌ها ی جداگانه‌ای برای بیماران در نظر گرفته می‌شود که باز هم می بایستی تحت نظارت جایگاه مرکزی پرستارها باشند. از نقطه نظر بهداشتی و و روانشناختی ترجیح داده می‌شود زیرا بیماران در این مرحله بسیار آسیب پذیر هستند. یک را ه حل میانی که بسیار متداول است قرار دادن دو یا سه تخت در اتاقهای جداگانه است. ایده ال ترین طرح نقشه ستره‌ای است که در آن اتاق بیمار از جایگاه پرستاران در مرکز منشعب می‌شود.اما به خاطر محدودیت فضا روشهای سنتی متداولتر است. وظایف جانبی: برای وظایف جانبی بخشهای زیر بایستی در نظر گرفته شود. اتاق عمل برای جراحی‌های جزئی(m 30-25) فضای آزمایشگاهی ،آشپزخانه ،ساب است(20m) اتاق مواد بهداشتی، اتاق معمولی، اتاق بهداشت، اتاق مهمانها،اتاق پزشک وظیفه، اتاق مدارک و در صورت امکان یک اتاق مشاوره و امکانات بهداشتی (با هماهنگی بخش بهداشت) بخش جراحی از نظر امکانات پزشکی می بایستی خود کفا و مستقل باشد.در کنار تمام تخت‌ها بایستی لوله، اکسیژن ،هوای فشرده وپمپ خلاء وجود داشته باشدو علاوه بر پریزهای برق متداول، پریزهای کم ولتاژ (برای سیستم فراخوانی پرستاران)و پریزهای پر فشار (مثلا برای تجهیزات پرتو ایکس) نیز بایستی تعبیه شود. بخش جراحی ویژه باید نزدیک و تا آنجا که می‌شود همسطح با دپارتمانهای جراحی و بخش پزشکی داخلی ویژه باشد. این بخش همچنین بایستی به پذیرش ومرکز خدمات عملیات اورژانس نیز نزدیک باشد. می بایستی با بخشهای بیماران سرپایی و جراحی مرتبط باشد همچنین توصیه می‌شود راههای دسترسی به آزمایشگاه کلینکی و بانک خون کوتاه باشد.
بخش‌های مراقبت
بخش‌های مراقبت بیماران بایستی در فضای بسته باشد و ترافیک انسانی‌ آن با طرح ریزی درست راهها به حداقل برسد. بخشها بایستی دارای پنجره‌هایی جهت ورود نور طبیعی باشد اما بخش‌های درمان ،اتاق پرستارها، داروخانه و غیره را می‌توان با چراغ روشن کرد.
دپارتمانهای مراقبت
دپارتمان‌های مراقبت هر کدام به تخصصی ویژه تقسیم می‌شوند و اینها نیز دارای زیر مجموعه‌های خود می باشند. برای ایجاد مراقبت و نظارت کافی تعداد تختها هر بخش نبایستی بیش از 16 تا 24 عدد باشد به خاطر استفاده صحیح از کارکنان معمولا دو جایگاه کاری در کنار هم قرار داده و به بخش بزرگی از ناحیه خدماتی پرستاران متصل می‌کنند (برای مراقبت حدود 30 تا34 بیمار). ترتیب اتاقها به وضعیت، نوع و درجه حاد بودن بیماری بستگی دارد. نواحی پرستاری زیر نیز بایستی متمایز باشند: پرستاری عادی، مراقبت ویژه و فشرده تعداد تختها برای هر گروه مراقبتی در بخش مراقبت ویژه و فشرده کمتر است (بین 6 تا 12 تخت بسته به بزرگی بیمارستان)اتاق‌ها بایستی به گونه‌ای قرار گیرد که در کناره‌های تخت (دو طرف و قسمتهای تحتانی) فضای کافی برای حرکت و دسترسی وجود داشته باشد. تعداد کابینت‌ها و کمدها برای وسایل شخصی بیمار بایستی کافی باشد. (همچنین فضای کافی برای وسایل و تجهیزات مراقبتی مانند سینی متحرک و کمد وجود داشته باشد.

جرثقیل ها

آشنایی در بعضی موارد به ویژه در تونلهای مورب، کشش واگونها در روی خط آهن با استفاده از جرثقیل و کابل انجام می گیرد. برای حمل و نقل واگونها به وسیله جرثقیل می توان از یک یا دو رشته کابل و از یک کابل بی انتها استفاده کرد.
از جرثقیل یک کابله برای بابربری در سطوح شیب دار استفاده می شود. زیرا با این وسیله، فقط می توان واگونها را به طرف جرثقیل کشید و حرکت واگو.نهای خالی، در اثر نیروی وزن انجام می گیرد، در مواردی که در سطوح افقی از این نوع جرثقیل استفاده شود، واگونهای خالی را بایستی به وسلیه دست جا بجا کرد.
اگر جرثقیل دارای دو استوانه و دو رشته کابل باشد، با آن می توان واگونهای پر و خالی را به طور همزمان جابجا کرد. بطوریکه دیده می شود، دستگاه دارای دو استوانه هم محور است و در هر مورد، واگونهای پر به طرف جرثقیل کشیده می شود و واگونهای خالی در اثر وزن خود، به طرف پائین سطح شیبدار حرکت می کنند. با استفاده ائز یک کابل بی انتها، که به دور دو استوانه پیچیده شده است، می توان حرکات واگونها را در روی ریل در سطوح افقی نیز تأمین کرد.
در مواردی که از ذو رشته کابل و یا کابل بی انتها استفاده می شود، تونل حتماً بایستی دارای دو رشته خط آهن باشد که از روی یکی از آنها واگونهای پر و از روی دیگری واگونهای خالی حرکت کنند.
قسمتهای مختلف جرثقیل مهمترین قسمت های جرثقیل عبارت از موتور، جعبه دنده، استوانه، ترمز و کابل است که در زیر به شرح آنها می پردازیم.
الف موتور موتور جرثقیل بسته به موقعیت کاربرد آن، ممکن است از نوع الکتریکی، دیزلی یا هوای فشرده باشد. در معادن زغال حاوی گاز و گرد زغال، از نظر رعایت اصول ایمنی، معمولاً نوع هوای فشرده را به کار می برند. و مجموعه موتور، جعبه دنده و استوانه را روی پی بتونی در محل نصب می کنند. با استفاده از موتورهای الکتریکی ضد جرقه، می توان جرثقیل های برقی را نیز در معادن زغال گازدار به کار برد. بدیهی است در معادن فلزی استفاده از انواع برقی باصرفه تر است.
ب-جعبه دنده از آنجا که معمولاً سرعت موتورها زیاد است، لذا برای کاهش سرعت و امکان انتخاب سرعت های مختلف برای استوانه، از جعبه دنده استفاده می کنند. بدین ترتیب نیروی موتور از طریق جعبه دنده مبه استوانه منتقل می شود.
ج-استوانه-استوانه قسمتی از دستگاه است که کابل به دور آن پیچیده شده و بدین ترتیب گردش این استوانه باعث کشیده شدن کابل می شود.
د-ترمز-استوانه در دو طرف دارای لبه هائیست که در زیر آن کفشک های ترمز قرار دارد و با فشار دادن اهرم ترمز، کفشک ها به این قسمت از استوانه می چسبد و باعث توقف آن یم شود.
توقف و چرخش جرثقیل توسط یکنفر متصدی انجام می گیرد.
هـ - کابل کابل از جمله مهمترین اجزاء جرثقیل است و بایستی به طور دایم مورد بررسی قرار گیرد.
کابل از مفتول های فولادی که به یکدیگر پیچیده شده اند تشکیل می شود. برای رعایت اصول ایمنی، کابل ها را بایستی مرتباً بررسی و در صورتیکه دارای زدگی باشد، آنها را تعویض کرد.
تأسیسات ویژه خط جرثقیل برای اینکه ضمن کار جرثقیل، کابل به ریل و تراورس مالیده نشود و از بین نرود، در فواصل لازم بایستی تعداد قرقره های هدایت کننده در سطح خط آهن نصب کرد، همچنین در مواردی که ریل خمیده باشد، برای جلوگیری از سایش کابل به دیوارها، از قرقره های هرزگرد استفاده می کنند.
جرثقیل های برقی هیدرولیکی امروزه برای استفاده در قسمتهای مختلف معدن، جرثقیل هایی ساخته شده است که با یک موتور هیدرولیکی کوچک کار می کند و این موتور هیدرولیکی، خود به وسیله موتور الکتریکی تغذیه می شود.
این دستگاه سبک و قابل حمل و نقل است و در ضمن قدرت زیادی دارد و به آسانی می توان آنرا جابجا کرد. از این دستگاه علاوه بر حمل و نقل در تونلهای مورب، در نقاط دیگری از معدن نیز می توان استفاده کرد که موارد استعمال آن به طور ساده در شکل 20 نشان داده شده است.
 
دکل ها
در معادنی که به وسیله چاه گشایش یافته اند، باربری در چاه، آخرین مرحله باربری در داخل معدن را تشکیل می دهد.
بطوریکه در مبحث روشهای استخراج خواهیم دید، پس از حفر چاه، در افق های مختلف، اقدام به حفر تونل می کنند و بدین ترتیب، طبقات مختلف معدن را احداث می نمایند.
محل تلاقی تونل ها با چاه با به نام پذیرشگاه می خوانند و در این نقاط، مواد موجود در واگونها یا نوار باربری، به داخل قفس های چاه می ریزد (یا اینکه واگونها مستقیماً واترد این قفس ها می شوند) و توسط آسانسور به بالا کشیده یم شود. در بالای دهانه چاه مواد از درون قفسها به داخل بونکرهای بیرون معدن تخلیه می شود و از درون آن به داخل کامیونهای معدنی ریخته شده و توسط آنها به کارخانه کانه آرائی حمل می شود.
وسائل حمل و نقل در چاه مهمترین وسائیل جمل و نقل در چاه، دکل، جرثقیل، کابل و قفس است که در زیر به شرح آنها می پردازیم:
الف-دکل-دکل، ساختمان برج مانندی است که در بالای چاه نصب می شود. دکل ممکن است از قطعات فولادی با نیمرخ مخصوص و یا از بتن مسلح ساخته شود.
دکل بتنی معمولاً در مواردی به کار می رود که مدت بهره برداری از چاه طولانی و میزان حمل و نقل روزانه نیز زیاد باشد. دکلهای بلند را معمولاً از فولاد می سازند.
در بالای دکل، تعدادی قرقره وجود دارد که کابل جرثقیل از دور آنها عبور می کنند و بدینوسیله حرکت قفس ها را در داخل چاه ممکن می سازد. قرقره ها معمولاً یکپارچه ساخته می شود و در بعضی موارد از قطعات مجزائی که به وسیله پیچ به یکدیگر متصل شده اند تشکیل می شود.
قطر قرقره بستگی به مشخصات باربری دارد و در بعضی موارد ممکن است به 4 الی 5 متر نیز برسد.
ب-جرثقیل-ساختمان جرثقیل چاه نیز مشابه جرثقیل هائیست که قبلاً بررسی شد و قسمت های اصلی آن را موتور، جعبه دنده، استوانه و ترمز تشکیل می دهد. جرثقیل را در ساختمان مخصوصی در کنار چاه نصب کرده و برای هدایت آن، وسایل کنترل نصب می کنند.
معمولاً هر جرثقیل دارای عمق نمائی است که در هر لحظه موقعیت قفس ها را در داخل چاه نشان می دهد. همچنین وسیله دیگری وجود دارد که به طور خودکار قسمتهائی را که بایستی سرعت جرثقیل در آنجا کم شود نشان می دهد. از جمله وسایل دیگر جرثقیل می توان سرعت سنج آنرا نام برد.
ج-کابل ساختمان کابل این نوع جرثقیل ها نیز مشابه آنهائیست که قبلاً بررسی شد و با توجه به اهمیتی که کابل از نظر ایمنی دارد، همواره بایستی مورد بررسی دقیق قرار گیرد. اصولاً پس از زمان معینی، کابل جرثقیل را ولو اینکه سالم باشد، تعویض می کنند.
د-قفس-قفس وسیله ایست که کابل های جرثقیل به سقف آن متصل است و به وسیله آن مواد معدنی و افراد حمل و نقل می شوند.
قفس در انواع مختلف ساخته می شود. اگر بخواهند مستقیماً واگونها را در داخل قفی حمل کنند، در کف آن رسل نصب کرده و بسته به ظرفیت قفس، یک یا دو واگون را به داخل آن هدایت می کنند و آنرا بالا می کشند.
برای حمل مواد معدنی، قفس های مخصوصی به نام اسکیپ وجود دارد. مواد معدنی از بالا به داخل این اسکیپ ها ریخته شده و برای تخلیه آن، دری وجود دارد که با باز کردن آن، مواد از زیر آن تخلیه می شود.
برای اینکه قفس ها با نیروی کمتری کشیده شود، معمولاً دو قفس به وسیله کابل به یکدیگر مربوط اند و با بالا رفتن یکی، دیگری پائین می آید و بدین ترتیب وزن خود قفس و واگونها خنثی شده و برای حرکت دادن قفس نیروی کمتری لازم می شود.
برای رفت و آمد در داخل چاه قفس های مخصوصی وجود دارد. در بعضی موارد از قفس هائی که برای حمل واگونها ساخته شده، برای رفت و آمد کارکنان نیز استفاده می شود.
نحوه باربری در داخل چاه در مواردی که واگون های جاوی مواد معدنی مستقیماً در داخل قفس ها قرار می گیرند، در کنار قفس یک خط رابط وجود دارد که در پذیرشگاهها آنها را به حالت افقی قرار می دهند. واگونها پس از عبور از روی آن، در داخل قفس جای می گیرند. در بالای چاه نیز به کمک این خط ربط، واگونهای خالی را به داخل قفس می فرستند و واگونهای پر را از طرف دیگر خارج می کنند. برای اینکه حرکت واگونها به هنگام ورود و خروج از قفس به راحتی انجام شود، وسایل مخصوصی موسوم به کشنده واگون تعبیه می کنند که واگونها را به طرف قفس می راند.
در مواقعی که حمل مواد مهدنی به کمک اسکیپ انجام می گیرد، در پذیرشگاه، بونکر مخصوصی احداث می کنند که مواد معدنی از داخل واگونها به درون آن تخلیه می شود. در سر چاه نیز مواد داخل اسکیپ به درون بونکر دیگری تخلیه می شود و به وسیله این بونکر و با استفاده از یک نوار نقاله، می توان آنرا در کامینوهای معدنی بارگیری کرد.
 
پ-باربری ریلی در راه مورب
ماده 238-باربری با واکن در راه مورب باید حتماً به وسیله کابل انجام شود. چرخ چاه دستگاه بابربری باید بطور محکم و در محل مناسب در بالای راه مورب نصب شده باشد.
ماده 239-در راه مورب در صورت خروج واگن از خط باید پس از حصول اطمینان از بسته بودن ترمز چرخ چاه واگن را از بالا وارد راه مورب کرده و به کمک چرخ چاه دستگاه باربری باید بطور محکم و در محل مناسب در بالای راه مورب نصب شده باشد. و به کمک چرخ چاه دوباره روی خط قرار داد. شروع مجدد کار باید پس از اطمینان از این که افراد در محل های امنی قرار گرفته اند انجام گیرد.
ماده 240-چرخ چاه باید دارای ترمزی باشد که در حال توقف بسته بماند و متصدی آن نباید به هیچ عنوان بدون این که چرخ چاه را از منبع انرژی مجزا کرده باشد محل خدمت ترک را ترک نماید.
ماده 241-پذیرگاه بالایی راه مورب باید دارای نرده مناسبی باشد که مانع از حرکت خودبخود واگنها به راه مورب گردد. بازکردن نرده باید بعد از حصول اطمینان از این که واگنها به کابل بسته شده انجام گیرد.
ماده 242-بین پذیرگاهها باید وسیله تبادل علائم وجود داشته باشد.
ماده 243-در گالریهای شیب دار، هنگام کار دستگاههای باربری (مانند جرثقیل و غیره) نزدیک شدن افراد متفرقه ای که در کار دستگاهها دخالتی ندارند به محوطه ای که در آنجا واگن ها از سیم بکسل یا زنجیر جدا و تخلیه می گردند ممنوع است و به این منظور باید در محل فوق الذکر تابلوی مخصوص نصب نمایند.
ماده 244-برای واگن ها و شاسی هایی که ناچار به توقف در سطح شیب دار گالری می باشند پیش بینی موانع ایمنی و اتصال مستحکم آنها به سیم بکسل الزامی است.
ماده 245-حمل مواد معدنی در معادن بوسیله سطل دستی و کوله بار و امثال آم ممنوع است.
 ت-باربری در چاه
ماده 246-دهانه چاه بادی در تمام ساعات کار بقدر کافی روشن و دارای نرده مجهز به درهای مناسب باشد.
ماده 247-اگر عمق چاه به اندازه ای باشد که ارتباط مستقیم بین متصدیان پذیرگاه هیا مختلف چاه به وسیله صدای افراد بطور واضح برقرار نشود باید این ارتباط به وسیله علائم زنگ دار برقرار گردد.
تبصره-در چاه هایی که از وسایل حمل و نقل برای رفت و آمد کارگران استفاده یم شود علاوه بر علائم ارتباطی زنگ دار باید بین متصدیان تمام پذیرگاه ها و متصدی چرخ چاه ارتباط تلفنی نیز برقرار باشد.
ماده 248-تمام قسمتهای مربوط به دستگاه باربری در چاه از قبیل کابل، ماشین ها، ترمز ها و پاراشوت ها باید همه روزه بازرسی شوند و هر هفته یکمرتبه دستگاه های ایمنی مربوطه (پاراشوت ترمز) آزمایش گردند و همچنین هر ماه یک مرتبه قسمت های حساس از قبیل اتصالی ها و قرقره ها از وجود روغن اضافی پاک شوند.
ماده 249-چرخ چاه باید مجهز به عمق نمایی باشد که حین عبور وسیله حمل و نقل از طبقات مختلف معدن زنگ اخباری را به صدات درآورد.
ماده 250-عمق نما باید هر بار که برای عمق هالی مختلف میزان میشود، آزمایش گردد.
ماده 251-کلیه وسایل باربری چاه ها باید به وسیله مسئول مربوطه هر هفته بازدید و نتیجه در دفتر مخصوص ثبت گردد. در صورت مشاهده نقص باید مراتب به طور کتبی به مسئول ایمنی و مسئول معدن گزارش شود تا نسبت به رفع آن اقدام گردد.
ماده 252-سرعت حرکت وسیله حمل و نقل هنگام حمل مسافر نباید از 8 متر در ثانیه تجاوز کند.
ماده 253-در چاه هایی که از چرخ چاه کلاج دار استفاده می شود هر موتور باید دارای ضامنی باشد که بازکردن ترمز و آزادکردن کلاج بطور همزمان امکان داشته باشد.
 
ث-بالابرها
ماده 254-بالابرهای دائم باید دارای ویژگی های زیر باشند:
 
راهنمای سرمایه گذاری در معادن ایران
-هدایت شده باشد
-سقوط اشیاء از داخل آنها ممکن نباشد.
-بار در داخل آنها بی حرکت بماند.
ماده 255-بالابرهای مخصوص حمل اشخاص باید دارای سرپناه و پاراشوت بوده و به علاوه دستگاه محرکه آنها مجهز به تنظیم کننده سرعت باشد، پلاک نشان دهنده ظرفیت سرنشین های این وسایل باید بطور آشکار در محل مناسبی نصب گردد. ظرفیت مذکور باید حداکثر برابر یا یک سوم ظرفیت باربری باشد که با این وسایل می توان حمل کرد.
تبصره-در بالابرهای جدید به شرط رعایت مسائل ایمنی به تضمین سازنده وجود پاراشوت الزامی نیست.
ماده 256-ماشین های چرخ چاه باید دارای ترمزی باشد که در صورت لزوم بتواند کابل را بی حرکت کند و چرخ چاه دستی باید مجهز به وسیله ای باشد که آنرا از گردش در جهت مخالف بازدارد ضمناً در ماشین های حمل اشخاص در صورت امکان جدا کردن چرخ چاه از موتور، داشتن ضامن ویژه ای به منظور جلوگیری از بروز هرگونه خطر الزامی است.
ماده 257-ماشینهای چرخ چاه باید به دو دستگاه ترمز جداگانه شامل ترمز عادی و ترمز ایمنی که هر یک بطور مستقل قادر به توقف ماشین باشد مجهز گردند کفشک این ترمزها ممکن است مشترک باشد ولی وسایل فرمان آنها باید کاملاً مجزا و در دسترس متصدی ماشین قرار داشته باشد همچنین باید حداقل یکی از ترمزها از نوع وزنه ای بوده تا در صورت قطع نیروی محرکه حداقل یکی از این دو ترمز چرخ چاه را متوقف کند.
ماده 258-در ماشینهایی که دارای جعبه دنده می باشد باید با یکی از ترمزها بتوان مستقیماً چرخ چاه را متوقف کرد.
ماده 259-ترمز ایمنی باید به نحوی باشد که در هر یک از موارد زیر بطور خودکار وارد عمل گردد:
الف-هرگاه اتاقک بالابر از چاه خارج و به قرقره ها نزدیک شود.
ب-هرگاه سرعت حرکت در نزدیکی پذیرگاه مقصد از 5/1 متر در ثانیه کمتر نشود.
ماده 260-باید وسیله ای وجود داشته باشد که هم زمان با بکارافتادن ترمز ایمنی، نیروی محرکه ماشین را بطور خودکار قطع کند.
ماده 261-بالابرهای دائمی که برای حمل اشخاص هم به کار برده می شوند بهتر است مجهز به وسیله نشان دهنده موقعیت اطاقک بالابر در چاه بوده و به علاوه باید بتواند با علامت صدادار نزدیک شدن آن را به پذیرگاه اعلام کند.
ماده 262-ماشینهایی که سرعت حرکت آنها از شش متر در ثانیه بیشتر است باید مجهز به وسایل زیر نیز باشند:
الف-وسیله ای که ترمزها را به نرمی وارد عمل می کند.
ب-وسیله محدود کننده سرعت در حدی که معمولاً عمل می کند.
پ-دستگاه ثبت کننده سرعت
ماده 263-هنگام حمل اشخاص باید علائم مخصوصی در پذیرگاه ها روشن شود و بطور واضح حمل مسافر را اعلام نماید.
 ج-کابل ها (سیم بکسل ها)
ماده 264-جنس کابل باید مناسب با شرایط محیط کار انتخاب شود و در مقابل عواملی از قبیل اسید و غیره مقاوم باشد.
ماده 265-هنگام تحویل گرفتن هر کابل نو باید قطعه ای از آن را (بطور 4 متر) برای آزمایشات مقایسه ای در محلی خشک نگهداری نمود.
ماده 266-میزان مقاومت کابل نو (در مقابل پاره شدن) را هنگام تحویل گرفتن باید از طریق آزمایش خود کابل و یا آزمایش تمام عناصر آن معین و در ضمن میزان افزایش طول کابل را قبل از پاره شدن تعیین نمود و در هر حال باید هر یک از عنصرهای کابل از حیث کشش، خمش و پیچش نیز آزمایش شود.
ماده 267-کابل هایی که علاوه بر بارکشی برای حمل اشخاصی نیز بکار برده می شود باید در سال اول کار هر سه ماه یک بار و در سال بعد هر دو ماه یکبار به اندازه 2 متار از پایین آن بریده و آزمایش شود.
ماده 268-ضریب اطمینان کابل باید حداقل 6 باشد یعنی میزان بار مفید و بار مرده و کل وسیله باربری نباید از یک ششم مقاومت کابل تجاوز کند در صورت افزایش عمق چاه از 500 متر برای هر یکصد متر اضافی می توان یکدهم از این ضریب را کسر کرد و در هر حال وزن مذکور نباید از یک پنجم مقاومت کل کابل تجاوز کند.
تبصره بالابرهای مالشی (نوع کپ) از شمول این ماده مستثنی می گردد. مواردی که ضریب اطمینان این تجهیزات باید برای عمق کمتر از 500 متر 7 و برای بیش از 500 متر 6 در نظر گرفته شود.
ماده 269-مدت استفاده از کابل بالابرهای مخصوص حمل اشخاص نباید از دو سال تجاوز کند.
ماده 270-قبل از بکارگیری کابل نو برای حمل افراد لازم است آزمایشهای ایمنی مطابق دستورالعمل سازنده انجام گیرد. بست ها و اتصال های مربوط به کابل باید دارای مقاومت کافی و مورد نیاز اینگونه وسایل بوده و ضریب اطمینان آنها از ضریب اطمینان کابل کمتر نباشد. مدت به کارگیری آنها نباید از ده سال تجاوز کند.
ماده 271-کلیه بازرشی ها و آزمایش های کابل و وسایل باربری مربوطه باید توسط اشخاص و سازمانهای صلاحیت دار و با روش های فنی معتبر انجام گیرد.
ماده 272-هرگاه پس از هر آزمایش مشاهده شود که تقلیل قابل ملاحظه ای در مقالومت کابل حاصل شده و یا بیش از ده درصد عنصرهای مشهود آن در طول سه گام پاره شده و یا تغییر محسوسی در شکل ظاهری کابل از نظر خوردگی یا سائیدگی یا تقلیل قطر و یا باز شدن پیچش آن حاصل شده باشد، آن کابل باید تعویض گردد.
ماده 273-در هر معدن که باربری از طریق چاه با وسایل بالابر انجام می گیرد بهره بردار موظف است دفتری برای ثبت موارد زیر در سر معدن اختصاص دهد:
الف-نام و نشانی کارخانه سازنده کابل و وسایل مربوطه
ب-مشخصات کابل، نوع سیم های بکاربرده شده و ساختمان آن و نتیجه آزمایش های انجام شده در باره کابل نو و محاسبه مقاومت کل کابل و همچنین آزمایش هایی که بر طبق مقررات مربوطه انجام می شود.
پ-تاریخ شروع استفاده از کابل و نوع باربری آن.
ت-وزن بار مرده کلیه وسایلی که کابل متحمل می شود بانضمام وزن کابل و همچنین حداکثر وزن باری که حمل می شود.
ث-تاریخ و نوع تعمیرات و تاریخ سر و ته کردن کابل
ج-تاریخ و علت خارج کردن کابل از سرویس
چ-مقدار عملکرد کابل در حرکت بطرف پایین و در حرکت بطرف بالا و میزان تن کیلومتر انجام شده.
ماده 274-جابجایی اجسام بلند از طریق بستن این اجسام به یک رشته طناب، کابل یا زنجیر به دلیل خطر لغزن ممنوع است.
ماده 275-دانستن وزن صحیح بار جهت انتخاب زنجیر، کابل یا طناب مناسب ضروری است.
ماده 276-برای کوتاه کردن زنجیر و سیم بکسل ها نباید آنها را گره زد و همچنین بارهای لبه تیز ساخته شده از مواد سخت را باید قبل از تماس با حلقه هیا زنجیر و یا سیم بکسل با حفاظ هایی پوشاند.
ماده 277-هیچگاه نبایستی جرثقیل در فضل بصورت آزاد رها شود. راننده جرثقیل مادام که بار در هوا معلق است نباید محل کار خود را ترک نماید.

خلاصه:

مقاله حاضر نتايج آزمايشات براي تعيين خواص و رفتار پيونذ الياف كربن نشان مي‌دهد. رفتار تحت بار حرارتي مورد مطالعه بوده است.
 
مقدمه:
بدليل افزايش تقاضا براي استفاده از مواد جديد نيز خوردنده الياف كربن توحه بيشتري را در حوزة طراحي پل به خود اختصاص مي‌دهد. مزيت آن كاهش پوشش بتن بدليل مقاومت به خوردگي در پوشش بتن و موارد مرتبط مي‌باشد. براي رشته‌هاي پيش تنيده در بارهاي زياد و آنها با رشته‌هاي فولادي مقايسه مي‌شوند. استفاده از تقويت با كربن غيرپيش تنيدة تهيه شده از مشي‌ها، هنوز رايج شده است. توسعة مش تقويت بافت شامل تعيين خواص الياف و رفتار كوتاه مدت و بلندمدت در بتن مي‌باشد. رفتار پيوند الياف كربن غيرتلقيصي در بتن ، رضايتبخش نمي‌باشد زيرا الياف داخلي در ناحية پيوند مي‌لغزند، آزمايشات با الياف اپوكسي ادامه يافت. رزين اپوكسي بايد پيوند الياف با الياف را بهبود بخشد و ظرفيت حمل بار توسط فعال كردن الياف
بيشتر، بهبود يابد.
لايه‌بندي اپوكسي در الياف كربن و بسته به مقدار الياف در تماس با زرين اپوكسي است. در عكس REM نحوة پوشش اپوكسي الياف كربن ديده مي‌شود. در اينجا آزمايشات با انواع مختلف الياف و مخلوط‌هاي شده و رفتار تحت عمل حرارتي ارائه مي‌شوند.
 
2- آزمايشات PWlLOWT .
قبل از توسعه يك مش تقويت الياف كربن، رفتار پيوند بين الياف و بتن بايد تعيين شود. بنابراين آزمايشات مختلفي انجام شدند. در اين بررسي‌ها قطرهاي الياف با استحكام‌هاي بتن مختلف تركيب شدند. نمونه‌هاي آزمايش در جايي بكار رفتند كه آزمايش قبلاَ شرح داده شده است. آزمايشات پيوند در موخ‌شوله فور تكنيك، ويرت شافت‌اوند، كولتور(HTWK) لايپزيك انجام شدند. براي نعيين استحكام بتن نمونه‌ها 3 مكعب10/10/10cm3 براي هر مخلوط بتن توليد شد و پس از 28 روز قبل از آزمايشات، آماده گرديدند. در مرحله اول الياف با ضخامت مختلف در تركيب با استحكام‌هاي بتن بررسي شدند. جدول زير آزمايشات انجام شده را نشان مي‌دهد.
تمام نمونه‌ها داراي طول پيوند40 تا 50mm بودند.
براي حصول رابطه بين استحكام بتن و رفتار پيوند، آزمايشات شمارة 5 و 10 مقايسه مي‌شوند. شكل‌هاي 2 و 3 نشان مي‌دهند كه استحكام پيوند در بتن با چهار برابر استحكام فشاري بالاتر، دو برابر مي‌شود. منحني‌هاي پيوند در نمودار‌هاي زير ديده مي‌شوند. X آزمايشات شماره 6 تا 15 منجر به شكست پيوند نشدند بلكه منجر به شكست كششي الياف شدند.
نيروهاي مربوط به استحكام كشش نظري الياف بودند. از مقايسة 1 و3 مشاهده مي‌شود كه تاثير يك زرين اپوكسي برروي رفتار پيوند مي‌تواند بطور تجربي نشان داده شود. نيروي PWLLOWT در آزمايش 3 با استحكام بتن يكسان، دو برابر مي‌شود. تاثير انواع مختلف هندسة بكار رفته براي مش نمي‌توانست اندازه‌گيري شود. از اين آزمايشات مشاهده مي‌شود كه يك استحكام پيوند كوچك كمتر از 50mm براي نيروي كششي الياف در بتن با استحكام بالا چقدر است.

3- بررسي تاثيرات حرارتي روي رفتار پيوند الياف لايه‌اي بطور مكانيكي:

3.1- علائم مقدماتي
توجه به بارهاي حرارتي انجام گرفت زيرا ضريب انبساط حرارتي سيم‌هايCFK با بتن تفاوت دارد. در جهت شعاعي، ضريب‌ حرارتي بيشتر است ولي در جهت طولي سيم كمتر است. يعني در دماي بالاتر سيم CFK باعث تنش‌هاي كششي شعاعي در بتن و تنش‌هاي برشي در منطقه پيوند مي‌شود. اگر دما پايين آيد، سيم بيشتر منقبض مي‌شود و از بتن جدا مي‌شود. دماي گرفتن بتن مي‌تواند بيش از 60° باشد كه بستگي به شرايط مرزي دارد.Setino  اگر اعضاي بسياري موجود باشد و سيمهاي CFK با دماي گرفتن بالا تماس داشته باشد پيوند از بين مي‌رود قبل از اينكه بار‌گذاري عضو صورت گيرد چون ابعاد نمونه‌هاي آزمايش خيلي كوچك هستند گرما خيلي سريع مي‌تواند خارج شود بنابران اين موضوع در آزمايشات واقعي رخ نداد.
 
3.2 آزمايشات مقدماتي:
3.2.1.- بررسي مقدماتي آزمايش
تضمين رسيدن دماي محيط به منطقه تماس سيمهاي CFK مهم است يعني
شيب حرارت در داخل مونه بايد صفر باشد لذا نمونه تهيه شده با همان ابعاد نمونة Pnllout بررسي گرديد. پروپهاي دما در محور وجود داشت و در نقطه‌اي بروي سطح سيلندر( استوانه) و 2 پروپ در حالت دهنده براي اندازه‌گيري دماي محيط وجود داشت. هدف تعيين حداقل اقامت نمونه در دماي محيط ثابت بود كه در آن توزيع ثابت دما در نمونه رخ مي‌دهد شكل 4 منحنيهاي دماي نقاط اندازه‌گيري را در محدودة 0-36 ساعت و 0-4 ساعت نشان مي‌دهد.در زوم(zoom) مي‌توان مشاهداه كرد كه تقريباَ هيچ تفاوتي بين نقطه مركزي و كواتر يك چهارم وجود نداردو دماي داخلي براي دماي سطح در مدت 2ساعت مي‌باشد. پس از 3/5 ساعت يك تفاوت ثابت k3/5 وجود دارد اين تفاوت از اين جقيقت ناشي مي‌ِود كه پرو پ زير نمونه قرار گرفت و به عنصر گرم كردن نزديك بود و يك شيب حرارتي در هواي حالت‌دهنده( تهويه) وجود داشت. در اين نتايج يك اقامت 4:25 ساعت در سطح دماي ثابت براي نمونه‌هاي آزمايش pull out انتخاب شد.
 
3.2.2- بررسي نظري:
مسئله انتقال حرارت مي‌تواند بطور رياضي توسط يك معادله ديفرانسيل
جزئي داده شود. چون دماي يك و مطلق فقطط براي زمان بدست مي‌آيد يك حد معيني بايد تعيين شود. انتقال حرارت در اجسام صلب مي‌تواند در مختصات كلي توسط عبارت‌هاي زير شرح داده شود:
معادله به شكل مختصات استوانه‌اي نوشته شده است ( شكل 5)
در معدلات اوليه و شرايط مرزي rباr جايگزين مي‌شود. راه حل توسط بسط سريها ممكن است ضرايب و متغيرها بويژه معادلات حاوي توابع Bessel بستگي دارد. براي كار برد عملي نموگرام‌هايي وجود دارد كه دما برروي سطح ر انشان مي‌دهد، در محورذ مركزي استوانه و دماي ميانگين براي حصول يك دماي ثابت در نمونه بكار مي‌رود:
 تعيين مقدار واقعي ضريب انتقال حرات مشكل است كه هيچ ثابت فيزيكي ندارد ولي به هشرايط مرزي مختلف بستگي دارد مقدار براي   با تأثير معكوس  انتخاب مي‌شود كه دورة گرم كردن را شرح مي‌دهد. براي دوره سرد كردن مقدار نتايج كمتر است زيرا  به     هدايت حرارتي يك بعدي را در نظر بگيريد كه منجر به نتايج زير مي‌شود:
براي تفاوت دما تا محور مياني   
براي تفاوت دماي ميانگين كالريمتريك
براي حالت دو بعدي هدايت حرارت (V/Q) ، اقامت كاهش مي‌يابد براي تفوت دماي ميانگين كالريمتريك:
نتايج تابع دو بعدي با يافته‌هاي تجربي منطبق نمي‌باشد. يك تفاوت اقامت 10 دقيقه وجود دارد كه توسط تعيين معين مي‌شود.براي برآورد تأثير  اقامت براي  محاسبه شد.
 در اين حالي نتايج براي تفاو دماي متوسط كالريمتريك  حاصل گرديد كه با نتايج آزمايش منطبق است. بدليل اينكه  يك فرض محافظه‌كارانه است يك اقامت براي كاربرد عملي در آزمايشات pull out بكار رفت.
 
3.3- آزمايشات تحت عمل حرارتي:
3.2.1- نتايج
د سري آزمايش براي بررسي رفتار پيوند تحت شرايط حرارتي متفاوت بررسي گرديد براي ابعاد و شكل نمونه‌هاي را ملاحظه كنيد.
شش نمونه با سيكلهاي حرارت 61 قبل از آزمايش تماس گرفتند تا مدت 73 روز بدون هر نوع بارگذاري مكانيكي (شكل8 ). سپس يكسري آزمايش در °c با استفاده از عايقكاري انجام شده ساير سريهاي در دماي اتاق بررسي گرديد.
شكل6 تأثير دما بر روي رفتار پيوند را نشان مي‌دهد نيروي پيوند نمونة توزيع شده 85% كاهش مي‌يابد. اگر تحت دماي اتاق آزمايش گردد در مقايسه با اين كاهش مقادير پيوند فقط 50 % است. اگر با دماي نمونه °c آزمايش شود دما توسط كريستالهاي كوچك يخ كه سيم را با بتن پيوند مي‌دهد مي‌توانيم اين موضوع را بررسي كنيم.
 
3.2.2- پارامترهاي ماده:
مواد مركب مثل CFRD آن ايزوتروپيك هستند ولي الياف ارتوتروپيك مي‌باشند. ماتريسها معمولاَ همگن و ايزوتروپيك هستند بنابراين خواص مكانيكي استحكام، مدول اليستيسه، انبساط حرارتي، ضريب انبساط رطوبت و ساير مواد توسط اندركنش ماتريسها و الياف تعيين مي‌شوند. پارامترهاي بالا از  برداشت مي‌شوند، نسبت حجم الياف بر اساس D/N 53568 تعيين مي‌گردد و از مقادير سيمهاي CFK بالاتر است و به فرآيند توليد بستگي دارد. در آينده بهبود اين نسبت براي مقدار  طرح ريزي مي‌شود. با استفاده از اين پارامترها، ضريب انبساط حرارتي مي‌تواند توسط كاربرد اصطلاحات زير محاسبه شود.
با تغيير دادن نسبت الياف حجم پارامترهاي زير براي CFK بدست مي‌آيند.
باري حالت دو بعدي هدايت حرارت (V/Q) / اقامت كاهش مي‌يابد.
 با تغير دادن نسبت الياف حجم پارامترهاي زير براي CFK بدست مي‌آيند.
 
3.4- ساختار مكانيكي تحت عمل حرارتي:
براي حصول نتايج واقعي، ماتريس اپوكسي تحت بار حرارت بررسي شدند با استفاده از TMA ضريب انبساط حرارتي رزين اپوكسي در محدودة °    ° تعيين گرديد. ساختار انبساط حرارتي خالصي تقريباَ خطي است لذا مقدار ثابت براي كاربردهاي مهندسي عمران كافي مي‌باشد. مقدار ميانگين  مي‌باشد . با دانستيه مقدار نسبت حجم و نسبت وزن رزين به سيم CFK ، ضريب انبساط حرارتي مي‌توانند توسط معادلات 3,2 محاسب شوند. اين ضريب محاسبه شده يك تقريب براي مقدار حقيقي است زيرا بستگي يه ميزان پيوند عرضي رزين اپوكسي، نسبت تركنندگي ابياف توزيع همگن رزين در سيمهاي CFK دارد و فقط به رطوبت مربوط نمي‌شود. با اين ضريب ، توزيع تنش در جهت شعاع و مماس مي‌تواند با فرض حلقة انبساط يافتة بارگيري شده توسط تنش‌هاي شعاعي ثابت در حلقة داخلي با استفاده از معادله(4) ، محاسبه شود.
توزيع تنش در بتن تحت فرض يك تفاوت دماي 20k و پارامترهاي ماده مطابق با جدول 1 مي‌باشد دردماي مماسي تنش‌هاي كششي مي‌تواند به 3/22 براي و براي
 برسد تنشهاي كششي شعاعي در بتن به در ناحيه تماس بتن و سيم CFK مي‌رسد و بطور نمايي كم مي‌شود حداكثر تنش ماكزيمم در بتن كمتر از استحكام كششي آن است و مساحت ناحيه تنش‌هاي كششي خيلي كوچك است كه ناشي از نتايج نمايي است. بعضي تأثيرات بيشتر باعث كاهش پيوند مي‌شود و يك سيم دايره‌اي ايده‌آل صحيح نيست ، بع شكل واقعي بصورت مستطيلي ‌تر است و تنشهاي كششي را توليد مي:ند در حاليكه از تنش‌هاي شعاعي خيلي يبشتر مي‌باشند بعلاوه اين مدل در نظر نمي‌گيرد كه سيم از بتن در دماي پائين جدا شود و بدليل  كمتر در مقايسه با بتن جابجايي‌هاي نسبي بين سيم و بتن وجود دارد و بتن استحكامش را تحت اين شرايط عوض نمي‌كند و نيروهاي پيوند متفاوت توسط خراب كردن ناحية
پيوند ايجاد مي‌شوند.
 
4- نتيجه:
استحكام پيوند با اين موارد افزايش مي‌يابد.
1-    ضخامت الياف اگر الياف در ماتريس‌هاي رزين اپوكسي فرو بروند.
2-     استحكام بتن
3- آزمايشات بعدي براي مش‌هاي الياف كمربن برابب تعيين خواص پيوند آنها و ظرفبت حمل بار مي‌باشد اگر بصورت تقويت در بتن بكار برود.
4- نسبت به توانائي دوام بررسيهاي بعدي تحت جنبة خارجي جذب آب توانائي دوام نسبت حجم الياف در حال پيشروي هستند.
 
 

 

چكيده:

با وجود آنكه مواد افزودني مثل اجزاي تشكيل دهندة بتن مثل سيمان، ماسه و آب جزء اجزاي اصلي نباشد ولي به مقدار زيادي در بتن استفاده مي شود. لذا جزء اجزاي مهم بوده و كمتر مي توان از آن چشم پوشي كرد.
معمولاً بجاي آنكه از يك سيمان بخصوصي كه تمامي خواص مورد نظر ما را در خود تأمين كند، استفاده از يك سيمان معمولي كه در آن مواد افزودني بكار رفته باشد. «موادي كه بتواند خواستة ما را برآورده كنند» ترجيح داده مي شود.
به عبارت ديگر، بهترين و تها راه ممكن براي رسيدن به بتني با شرايط ايده آل استفاه از مواد افزودني مناسب مي باشد.
مقدمه:
«علت رشد زياد كاربرد مواد افزودني آن است كه اين مواد قادرند امتيازات فيزيكي و اقتصادي قابل ملاحظه اي براي بتن ايجاد نمايند. اين امتيازات شامل بوجود آمدن امكان كاربرد بتن در شرايطي كه پيش از آن مشكلات قابل توجه يا حتي غيرقابل حل وجود داشت نيز مي گردد. مواد افزودني همچنين امكان استفاده از گسترة وسيع تري از مواد متشكله در مخلوط بتن را بوجود مي آورند و در حاليكه مواد افزودني هميشه ارزان قيمت نمي باشند. ولي اجباراً باعث هزينه هاي اضافي نمي گردند، زيرا كاربرد آنها مي تواند منجر به صرفه جويي اقتصادي گردد.»
«آدام نويل، ترجمة كامران مالكي، 1370، ص 295» «در عمل مواد افزودني بصورت محصولات تجاري عرضه مي شوند و در بعضي موارد، بروشورهاي تبليغاتي حاوي ادعاهاي متفاوت و گسترده اي از فوايد اين مواد مي باشند. در حاليكه اين ادعاها ممكن است صحت داشته باشند وليكن برخي از اين فوايد بصورت غيرمستقيم و بعنوان عواقب شرايط ويژه اتفاق مي افتند. و لذا مهم است كه قبل از مصرف اين مواد اثرات ويژة آنها شناخته شوند.»
«همان ، ص 256»
3ـ مواد افزودني بتن
نكاتي چند در مورد مواد افزودني :
«مواد افزودني مي توانند بصورت جامد يا مايع مصرف شوند كه حالت مايع آن بيشتر متداول است. زيرا مايع سريعتر و بصورت يكنواخت تر در جريان مخلوط نمودن بتن پخش مي شود. مقدار مصرف مواد افزودني مختلف كه معمولاً بصورت درصدي از جرم سيمان مخلوط بيان مي شود توسط توليدكنندگان آنها توصيه شده است؛ اما اين مقادير مصرف، اغلب برحسب شرايط متغيرند. قدرت تأثير هر مادة افزودني مي تواند برحسب مقدار مصرف آن در بتن و نيز مواد متشكلة مخلوط تغيير نمايد. در مورد برخي از مواد افزودني، ميزان مصرف مربوطه عبارتست از: مقدار مواد جامد و نه كل جرم مادة افزودني بصورت مايع. بطور كلي مواد افزودني نبايد با پوست بدن يا چشم تماس حاصل نمايند.»
«آدام نويل، كامران مالكي، 1370، ص 296»
4ـ مواد افزودني بتن
انواع مواد افزودني:
«مواد افزودني عموماً براساس عملكرد آنها در بتن، طبقه بندي مي شوند كه دو استاندارد ASTM , BS در اين زمينه عموميت بيشتري دارند:
طبقه بندي آئين نامة «ASTM 494_92» بشرح زير است:
نوع A كاهندة آب «روان كننده»
نوع B كندگيركننده
نوع C تسريع كننده
نوع D كاهندة آب و كندگيركننده
نوع E كاهش دهندة آب و تسريع كننده
نوع F كاهش دهندة زياد آب «فوق روان كننده»
نوع G كاهش دهندة زياد آب و كندگيركننده
استانداردهاي بريتانيايي براي مواد افزودني عبارتند از: بخش اول
BS 5075 : 1982 كه مواد افزودني تسريع كننده، كندگيركننده و كاهش دهندة آب را مورد بحث قرار مي دهد؛ و بخش سوم آئين نامه BS 5075 : 1985 كه فوق روان كننده ها را مطرح نموده است.
احتمال دارد كه اين استانداردها با استانداردهاي اروپايي Pr EN 937.2 جايگزين شوند.»
«نويل آدام، ص 295، ص 296، كامران مالكي، 1370»
5ـ مواد افزودني بتن
مواد افزودني كندگيركننده (Re tarders)
«افزودني هايي وجود دارند كه كار گيرش بتن را كه با آزمايش و /// اندازه گيري مي شود، به تأخير مي اندازند. در مورد چنين افزودني هايي در ASTM C 494_82 و BS 5075 توضيح داده شده است.
كندگيركننده ها در هواي خيلي گرم كه زمان گيرش معمولي بتن كم مي شود و نيز براي جلوگيري از ايجاد ترك هاي ناشي از گيرش بتن در بتن ريزي هاي متوالي، مفيد مي باشند. معمولاً با يك اضافه كردن يك مادة افزودني كندگيركننده در سختي بتن تأخير ايجاد مي شود و اين خاصيتي است كه در ايجاد سطح پرداخت شده مفيد مي باشند.»
«صمد ديلمتاني، 1369، ص 161»
كاربرد كندگيركننده ها در بعضي مواقع مي تواند بر طراحي و روش اجراي سازه اثر بگذارند. «مكانيسم عمل كندگيركننده ها هنوز بصورت قطعي روشن نشده است. احتمال دارد كه كه اين مواد، رويش بلورها يا مورفولوژي را اصلاح نمايند، بصورتي كه بوسيلة سطح غشاهاي سيمان هيدارته، كه به سرعت تشكيل مي شوند، جذب گرديده و رويش هسته هاي هيدروكسيدكلسيم را كند مي نمايند. اين اثرات باعث ايجاد موانع مؤثرتري براي هيدارتاسيون بيشتر، در مقايسه با حالتي كه كندگيركننده، وجود نداشته باشد، مي گردد.
مواد افزودني در نهايت همراه با مواد هيدارته شده از محلول خارج مي گردند. دقت زيادي در بكار بردن كندگيركننده ها لازم است، زيرا مقدار ناصحيح آنها مي تواند كاملاً از گيرش و سخت شدن بتن جلوگيري به عمل آورد.»
«آدام نويل، كامران مالكي 1370، ص 302»
6ـ مواد افزودني بتن
«يكي از كندگيركننده ها شكر است و عملكرد آن به نحوي است كه اگر در حد 9.5 درصد وزني سيمان به بتن اضافه شود، گيرش سيمان را 4 ساعت به تأخير مي اندازد و اگر در حد 1/0 وزني سيمان به بتن اضاف6ه شود، گيرش سيمان به كلي متوقف مي شود.
از اين مقدار شكر مي توان براي جلوگيري از گيرش بتن در مواقعي كه ميكسر خراب شده و قابل تخليه نسبت استفاده كرد.»
«داوود مستوفي نژاد، 1377، ص 60»
«بر طبق آئين نامة ASTM C 494_92 لازم است كه در مقايسة با مخلوط شاهد، مواد افزودني نوع B حداقل گيرش اوليه را يك ساعت به تأخير اندازد، اما اين تأخير نبايد بيش از سه و نيم ساعت باشد. مقاومت فشاري از عمر سه روز به بعد مي تواند ده درصد كمتر از مقاومت بتن شاهد گردد. الزامات بخش اول آئين نامة BS 5075 تا حد زيادي مشابه اند.»
«آدام نويل، كامران مالكي، 1370، ص 304»
7ـ مواد افزودني بتن
مواد افزودني تسريع كننده (accelevators)
«تسريع كننده ها افزودني هايي هستند كه سخت شدگي بتن را تسريع مي كنند. و مقاومت اولية بتن را بالا مي برند. اين نكته قابل توجه است كه لزومي ندارد. افزودني ها اثر بخصوصي روي زمان گيرش داتشه باشند، هرچند در عمل زمان گيرش بوسيلة افزودني هايي كه در ASTM و BS به عنوان تيپ A طبقه بندي شده اند كاهش مي يابد.
در ضمن افزودني هاي تندگيركننده اي هم وجود دارند كه مخصوصاً زمان گيرش را كم مي كنند. نمونه اي از افزودني هاي تندگيركننده، كربنات سديم است كه به منظور ايجاد گيرش سريع در پلاسترهاي سيماني مورد استفاده در نماها بكار مي رود و اثرات منفي در مقاومت ملات بجاي مي گذارد. ولي با ايجاد گيرش سريع، كارهاي تعميراتي سريع را امكان پذير مي سازد.»
كلرورآلومينيوم، كربنات پتاسيم، فلوئوروسديم، آلومينات سديم و نمك هاي آهن نمونه هاي ديگري از افزودني هاي تسريع كننده مي باشند كه بايد براي استفاده از هر كدام آنها مطالعاتي كامل از نتايج كارشان هست.
«صمد ديلمقاني، 1369، ص 159»
«متداول ترين تسريع كننده اي كه طي دهه هاي متمادي بكار برده شده است، كلريدكلسيم «cacl2» مي باشد. كلريدكلسيم در تسريع نمودن هيدراتاسيون كلسيم عمدتاً c3s مؤثر است. اين امر احتمالاً در اثر تغييرات مختصر در قليايي آب منفذي يا به صورت كاتاليزور در واكنش هاي هيدراتاسيون مي باشد.
اگرچه امروزه مكانيزم اين مادة افزودني بصورت ناقص شناخته شده است ولي شكي وجود ندارد كه كلريدكلسيم ماده اي تسريع كننده، ارزان قيمت و مؤثر مي باشد اما عيب عمدة ان حضور يون هاي كلريد در اطراف ميلگردها و يا ساير فولادهاي مدفون سريعاً موجب خوردگي مي گردد. بدين سبب استانداردها و آئين نامه هاي مختلف استفاده از كلريدكلسيم را در بتن مسلح ممنوع كرده اند. حتي در مورد بتن هاي غيرمسلح وقتي كه دوام بتن بخاطر عوامل خارجي در خطر باشد، كاربرد كلريدكلسيم مي تواند مضر باشد.»
«نويل آدام، كامران مالكي، 1370، ص 297»
عيب ديگري كه استفاده از كلريدكلسيم دارد گرفتن آب و خشك كردن بتن تا حدود 10 الي 15% و شايد بيشتر مي باشد و بر اين اساس ممكن است ///
8ـ مواد افزودني بتن
بتن نيز منجر گردد در مقابل اين اثرات نامطلوبي كه cacl2 در بتن از خود بجاي مي گذارد يك خاصيت خوب ديگري دارد و آن افزايش مقاومت بتن در برابر سايش و خوردگي است كه اين اثر مثبت براي هميشه در بتن باقي مي ماند. بطوري كه وقتي بتن بدون ميلگرد را در بخار عمل مي آوريند cacl2 موجب افزايش مقاومت بتن مي شود.
نيتريت كلسيم و نيترات كلسيم از تسريع كننده هاي احتمالي هستند كه شايد بتوانند تا حدي مهاركنندة خوردگي باشند.
فرمات كلسيم فقط زماني اثر مي كند كه سيماني كه قرار است با آن تركيب شود نسبت c3A به so3 در آن حداقل 4 بوده و همينطور مقدار cacl2 آن هم كم باشد. دو تا از دانشمندان به نامهاي «Testolin , Massazza» پس از انجام آزمايش هايي به اين نتيجه رسيدند كه فرمات كلسيم، مي تواند مقاومتي را كه بتن در حالت معمولي «بدون افزودن افزونه» طي 9 ساعت به آن مي رسد را به نصف كاهش دهد.
9ـ مواد افزودني بتن
مواد افزودني كاهش دهندة آب (روان كننده ها) (Plasticizers)
همانطور كه از اسم اين /// مواد معلوم است، اثر اين مواد كاهش دادن ميزان آب مصرفي در اختلاط بتن مي باشد. ـ البته با حفظ كارايي و يا حتي بهبود كارايي بتن ـ اين مواد همانگونه كه بيان شد نسبت آب به سيمان را پايين مي آورند و تا حدي اثر نامطلوب استفاده از يك دانه بندي نامناسب براي توليد و تهية بتن را بهبود مي بخشد.
در ضمن اين مواد افزودني را مي توان در بتن پمپ شده كه توسط «قيف و لوله» يكدفعه ريخته و مصرف مي شوند بكار برد.
«دو گروه اصلي مواد افزودني روان كننده عبارتند از:
الف) اسيدهاي ليگنو لفونيك و نمك هاي آنها
ب) اسيدهاي هيدروكسي كربوكسليك و نمك هاي آنها
اصلاحات و مشتقات اين مواد به عنوان روان كنندة كندگيركننده عمل نمي كنند و حتي ممكن است رفتار تسريع كنندگي داشته باشند.»
«نويل آدام، كامران مالكي، 1370، ص 306»
«تقليل دهنده هاي آب به سه منظور زير بكار مي روند:
1ـ رسيدن به مقاومتي بالاتر، نسبت به بتن بدون افزودني، با كاهش نسبت آب به سيمان و يك كارايي ثابت.
2ـ رسيدن به يك كارايي مشخص با كاهش مقدار سيمان مصرفي و نتيجتاً كاهش حرارت هيدراتاسيون در تودة بتن.
3ـ افزايش كارايي و سادگي بتن ريزي در قالب هايي با آرماتور انبوه و موقعيت هاي غيرقابل دسترسي»
«علي اكبر رمضانيان پور، محمدرضا شاه نظري، 1361، ص 162»
مواد افزودني روان كننده با پراكنده كردن ذرات سيمان در بين مخلوط بتن علاوه بر اينكه باعث مي شوند ذرات سيمان با آب بيشتر تماس پيدا كنند، هيدراتاسيون سيمان را نيز بهتر مي كنند و به همين خاطر در درازمدت مقاومت بتني كه با مواد روان كننده ساخته شده به مراتب بيشتر يك بتن معمولي است و تأثير كوتاه مدت اين مواد بيشتر بر روي سيمان هايي ديده مي شود كه مقدار C3A در آنها كم است.
10ـ مواد افزودني بتن
بايد به اين نكته توجه كرد كه اگر از مواد روان كننده به درستي و با يك نسبت مناسب استفاده شود، دوام بتن در درازمدت بيشتر مي شود و هيچ گونه اثر ديگري بر روي بتن بخاطر استفاده از اين مواد مشاهده نمي شود.
11ـ مواد افزودني بتن
مواد افزودني فوق روان كننده (Superplasticizers)
«اين مواد يكي از جديدترين و مؤثرترين انواع تقليل دهنده هاي آب مي باشند كه در امريكا به عنوان روان كننده هاي قوي و در ASTM بعنوان تيپ «F» نامگذاري شده اند.
افزودني هايي هم وجود دارند كه در ضمن تقليل آب به ميزان زياد باعث مقداري تأخير در گيرش هم مي شوند و به عنوان تيپ G طبقه بندي شده اند.
مصرف اين نوع افزودني ـ فوق روان كننده ها ـ معمولاً بيشتر از مصرف متداول براي روان كننده هاي عادي مي باشد و از اثرات جنبي نامطلوب آن هم بطور چشمگيري كاسته شده است.»
«/// ، ص 164»
«چهار گروه اصلي فوق روان كننده وجود دارد: افشردة ملامين فرم آلدئيد سولفاته شده، افشرده هاي نفتالين فرم آلدئيد سولفاته شده، ليگنوسولفونات هاي اصلاح شده و سايرين مانند استرهاي اسيد سولفونيك و استرهاي هيدرات كربن»
«آدام نويل، كامران مالكي، 1370، ص 310»
فرايند توليد اين مواد كه به صورت مصنوعي هم توليد مي شوند بسيار پيچيده بوده و به همين دليل، طبيعتاً مواد گران قيمتي هم مي باشند. ولي از آنجا كه اين مواد براي هدف مشخصي توليد مي شوند و لذا مي توان ماهيت آنها را بهبود بخشيد و نيز با توجه به اينكه به دليل:
1ـ كم بودن ميزان ناخالصي اين مواد، زياده روي در مصرف آن اثر بدي ندارد.
2ـ جرم مولكولي بالاي آن كه باعث افزايش كارايي آن مي شود. باز هم در مقابل قيمت بالايشان مقرون به صرفه مي باشند.
مشخص ترين اثري را كه رشته هاي دراز مولكول مواد فوق روان كننده دارند، آن است كه به دور ذرات و دانه هاي سيمان مي پيچند و باعث مي شوند كه سيمان داراي يك بار منفي شود كه همان باعث دفع ذرات سيمان از يكديگر مي شود. ـ و اين همان كاريست كه در واقع آن درون بتن انجام مي دهد ـ از اين بهبود پخش شدگي سيمان در بتن ـ و در نتيجه كاهش ميزان آب مصرفي ـ مي توان به دو صورت استفاده برد:
12ـ مواد افزودني بتن
اول از طريق توليد بتن با كارايي خيلي زياد و دوم با استفاده از توليد بتن با مقاومت خيلي بالا.
«بطور كلي فوق روان كننده ها مي توانند براي حصول كارايي معين، ميزان آب بتن را بين 25 تا 35 درصد كاهش دهند و مقاومت 24 ساعتة بتن بين 50 تا 75 درصد افزايش مي يابد و حتي افزايش بيشتري در عمرهاي كوتاهتر رخ مي دهد.»
«نويل آدام، كامران مالكي، 1370، ص 311»
13ـ مواد افزودني بتن
مواد افزودني آب بند كننده
«بتن به دليل وجود كشش سطحي در منافذ موئينة خمير سيمان هيدارته شده، آب را از طريق مكش موئينه به داخل كشيده و جذب مي نمايد. هدف مواد افزودني آب بند كننده جلوگيري از اين نفوذ آب به داخل بتن است. عملكرد آنها تا حد زياد به آن بستگي دارد كه يا فشار اعمال شده توسط آب كم باشد، و يا بالا آمدن موئينة آب، يا آنكه فشار هيدرواستاتيك اعمال شده باشد.
مواد افزودني آب بند كننده مي توانند به چندين صورت عمل نمايند، اما اثر اصلي آنها آب گريز نمودن بتن است. مفهوم اين عمل آنست كه زاوية تماس بين آب و ديواره هاي منافذ موئينه افزايش يابد به طوري كه آب از منافذ به بيرون رانده شود.
يك اثر مواد افزودني آب بندكننده از طريق واكنش با هيدروكسيدكلسيم موجود در خمير هيدراته شدة سيمان صورت مي گيرد.
اثر ديگر مواد افزودني آب بندكننده آن است كه در هنگام تماس با خمير سيمان هيدراته شده به آن مي چسبند و به دليل قليايي بودن سيمان، امولسيون «آب بندكننده» را به ذرات كوچك تقسيم مي كنند.»
«نويل آدام، ص 39»
«نكتة نهايي كه بايد در مورد افزودني آب بندكننده ذكر نمود آن است كه به علت آنكه تركيب دقيق آنها نامعلوم است، اطمينان يافتن از آنكه حتماً فاقد كلريد باشند، اهميت حياتي دارد. و همچنين اين مواد بايد از مواد دافع آب كه مبناي صمغ هاي سيليكوني دارند و در روي سطح بتن اعمال مي شوند تميز داده شود.»
«همان، ص 320»
14ـ مواد افزودني بتن
افزودني هاي چسبنده
«اين نوع افزودني ها امولسيون هاي پليمري هستند كه چسبندگي بتن تازه را به بتن سخت شده افزايش مي دهند و لذا بيشتر براي كارهاي تعميراتي بكار مي روند. امولسيون ها يك محلول كلوئيدي از پليمرها در آب هستند و با استفاده از آنها بتني با شيوة (LMC) يا با پليمر (PPCC) توليد مي شود. اگر چه پليمرها گران قيمت اند ولي مقاومت كششي و /// و نيز دوام بتن را افزايش مي دهند، همانگونه كه چسبندگي را افزايش مي دهند.»
«آدام نويل، صمد ديلمقاني، ص 168»
مواد افزودني هوازا:
«مواد افزودني هوازا سبب مي شوند حبابهاي بسيار ريز هوا، در بتن ايجاد شود. به مواد افزودني هوازا گاهي مواد مضاف ايجاد كنندة حباب هوا و به بتن حاصله در اصطلاح بتن هوادار مي گويند.»
تن هوادار معمولاً در محدودة 4% الي 8% هوا ///
قابل توجه است كه حبابهاي هوا در بتن به دو دسته اند:
1ـ حبابهاي غيرعمدي كه درشت تر از 5% ميليمتر و اكثراً با ابعادي در حدود چندين ميليمتر هستند.
2ـ حبابهاي عمدي كه ريزتر از 05/0 ميليمتر هستند.
قابل توجه است اگر وجود حبابهاي غيرعمدي در بتن اجتناب ناپذير بوده و اين حبابها كم و بيش در بتن ايجاد مي شوند. حتي زمانيكه از مواد هوازا استفاده مي شود، در كنار ايجاد حبابهاي ريزهوا، وجود حبابهاي درشت هوا در بتن اجتناب ناپذير است و از 4 الي 8 درصد هواي ايجاد شده در بتن، ممكن است 1 الي 2 درصد آن حبابهاي غيرمفيد و درشت هوا باشد.»
«داوود مستوفي نژاد، چاپ دوم، زمستان 77، ص 62»
15ـ مواد افزودني بتن
«محاسن استفاده از بتن هوادار:
1ـ افزايش قابليت آب بندي؛
2ـ افزايش مقاومت در مقابل يخبندان؛
3ـ كاهش امكان تورق؛
4ـ كاهش ميزان جذب آب؛
5ـ افزايش مقاومت در مقابل حمله سولفاتها؛
6ـ كاهش امكان جدا شدن دانه ها؛
7ـ افزايش مقاومت در مقابل شرايط بدجوّي؛
8ـ كاهش امكان آب انداختن بتن؛
9ـ كاهش ميزان افت و خيز؛
10ـ افزايش ميزان رواني بتن (افزايش كارايي)»
«همان، ص 613»
انواع ديگري از مواد افزودني نظير «افزودني هاي معدني، ضد باكتري وضوح»
نيز وجود دارند ولي از آنجا كه دامنة كاربرد آنها كم بوده و همچنين اطلاعات كامل و جامعي در مورد آنها وجود ندارد، جايگاهي نيز در ميان ديگر مواد افزودني به آن صورت ندارند. لذا در اينجا بحثي در مورد آنها صورت نگرفته است.
16ـ مواد افزودني بتن
نتيجه:
امروزه ساخت بتني كه در آن از مواد افزودني استفاده نشده باشد بسيار نادر مي باشد. چرا كه تعداد تيپ هاي سيمان موجود در بازار محدود بوده و به تنهايي توانايي برآورده كردن كارفرمايان را ندارد و لذا با وجود آنكه استفاده از اين مواد ظاهراً هزينه هايي را بر دوش مصرف كننده وارد مي سازد و بعلاوه به خاطر شناخت ناكافي ممكن است عوارض جانبي ناشناخته اي هم داشته باشند، باز استفاده از آنها ترجيح داده مي شود.
لازم به تذكر است كه در هنگام استفاده از اين مواد به اطلاعات منسج بر روي پاكت آنها كفايت نشده و براساس نوع كاربري آزمايشات لازم بر روي آنها صورت پذيرد.
 

خلاصه 

در پی انجام و تکمیل مطالعات تاثیر عوارض توپوگرافی سطحی بر پاسخ لرزه‌ای زمین درفرکانسهای مختلف از طریق انجام تحلیلهای پارامتریک در گستره وسیعی از اشکال هندسی، با هدف ملحوظ کردن اثر وجود چنین عوارضی بر مطالعات ریزپهنه‌بندی 1D در این تحقیق از نرم‌افزار Hybrid که یک نرم‌افزار دو بعدی جامع و توانا برای مدلسازی مرکب اجزای محدود اجزای مرزی می‌باشد بعنوان ابزار اصلی برای تحلیلهای پارامتریک، استفاده گردیده ، دقت و قابلیت این نرم‌افزار برای انجام تحلیلهای دوبعدی اثرات ساختگاهی از طریق حل مثالهای عددی و تحلیلی مختلف ارزیابی شده است. با توجه به حساسیت بیشتر نتایج به خصوصیات هندسی مسئله در مورد عوارض سطحی، تحلیلهای پارامتریک بر تغییر خصوصیات هندسی تمرکز بیشتری یافته و از طریق بی بعد ساختن نتایج خروجی برحسب ضریب شکل (نسبت ارتفاع به نصف عرض قاعده عارضه)  و فرکانس (پریود) بی‌بعد، امکان تعمیم نتایج به ترکیبات متنوعی از هندسه و امواج برخوردی میسر گردیده است. پس از انجام تحلیلهای پارامتریک، حجم وسیعی از خروجی ها به دست آمده که بایستی متناسب با اهداف تحقیق، ساماندهی و پردازش شوند. نتایج تحلیلهای پارامتریک حاکی از آن هستند که در کلیه اشکال هندسی در نظر گرفته شده، تداخل سریع مجموعه امواج درون صفحه‌ای پراکنده شده که امواج انعکاس یافته، تبدیل مود یافته، تفرق یافته و سطحی را دربر می‌گیرند میدان جایجایی بسیار آشفته‌ای را بر روی عارضه ایجاد می‌نماید که تفکیک انواع مختلف موج در آن امری بسیار دشوار است. یکی از یافته‌های مهم این تحلیلهای پارامتریک، مشاهده و تعیین فرکانس (پریود) مشخصه 2D در هر یک از ترکیبهای متنوع تحلیلهای پارامتریک بود که در آن فرکانس تمامی نقاط روی تپه مثلثی شکل دارای ضریب تقویت بزرگتر از یک بوده (حداکثر آن در تاج عارضه می‌باشد) و کلیه نقاط روی عارضه حرکت هم فاز دارند وهمچنین در دره ها جهت فرکانس مزبور کلیه نقاط روی دره دارای ضریب تقویت کوچکتر از یک میباشد (حداکثر تضعیف در مر کز دره  واقع میگردد). نتیجه تحلیلهای حساسیت‌سنجی بر روی پارامترهای موثر در نظر گرفته شده در این تحقیق نشان می‌دهند که تاثیر متقابل پارامترهای موثر بر روی هم، روند مشاهده شده در یک ضریب شکل، ضریب پواسون یا محدوده پریودیک را در ترکیب دیگری از همان پارامترها کاملاً تحت تاثیر قرار می‌دهد. از جمله دستاودهای این تحقیق پیدا کردن رابطه بین حداکثرضریب  تقویت و تضعیف متوسط حاصل از تحلیلهای دو بعدی به تحلیلهای یک بعدی نسبت به ضریب شکل میباشد که این مهم  حاصل شده است.
                             
 
      فهرست مطالب   
     عنوان      
1 - مقدمه
2- تاريخچه تحقيقات و مطالعات انجام شده
2-1-شواهد تجربي ومطالعات درخصوص اثرات ساختگاه تیز گوشه و مثلثی شکل بر پاسخ  زمين
2-2- مطالعات نظری و تحليلهای عددی عارضه مثلثی شکل
2-3- مطالعات انجام شده در رابطه با تحليلهای پارامتريک عوارض تيزگوشه و مثلثی شکل
3-  پدیده انتشار امواج دو بعدی و حل عددی معادلات آن
     3-1- مقدمه
     3-2- انواع مختلف ناهمواریها
     3-3- علل تقویت امواج لرزه ای
         3-3-1- اثر سطحی( Surface Effect)
         3-3-2- اثر کانونی شدن (Focusing Effect )
         3- 3 -3- اثر گهواره ای (Rocking Effect )
         3-3-4 - اثر عبور پراکنش موج (Scattering & Passage effect
      3-4- معادلات انتشار امواج الاستیک
      3-5- حل عددی معادله انتشار امواج
      3-6-روش عددی مورد استفاده و دامنه مطالعات پارامتريک
     3-7- تعیین ابعاد المان در روش اجزای مرزی
     3-8-  معرفی نرم افزار Hybrid
      3-8-1- مقدمه
      3-8-2- بررسی اعتبار و دقت نرم افزار Hybrid
       3-8- 2-1-  حرکت میدان آزاد نیم فضا
       3-8-2-2- دره خالی با مقطع نيم دايره
       3-8-2-3- دره آبرفتی با مقطع نيم دايره
       3-8-2-4-  تپه با مقطع نيم سينوسی
       3-8-2-5- تپه با مقطع نيم دايره
4-ااف-رفتار لرزه ائی تپه های مثلثی شکل
4-1- مقدمه
4-2- متدلوژي مطالعات
4-3-اعتبار سنجي مدل
4-3-1- ابعاد مش بندي
4-3-2-طول گام زماني
        4 -4-تاریخچه زمانی دامنه مولفه‌های افقی و قائم تغییر مکان برای کل محدوده
4-5- تفرق امواج در حوزه زمان ( تفسير نمودار هاي تاريخچه زماني )
4-6- بزرگنمايي تپه در فضاي فركانسي
4-6-1 تفسير كلي نمودارهاي بزرگنمايی
4-6-2 بزرگنمايي راس تپه4-7-تغییرات بزرگنمائی بر روی یال تپه
        4-8-ضریب تقویت عوارض تپه ای مثلثی شکل
4-ب-رفتار لرزه ائی دره های مثلثی شکل
4-9- متدلوژي مطالعات
4-10-اعتبار سنجي مدل
4-10-1- ابعاد مش بندي
4-10-2-طول گام زماني
        4 -11-تاریخچه زمانی دامنه مولفه‌های افقی و قائم تغییر مکان برای کل محدوده
4-12 تفرق امواج در حوزه زمان ( تفسير نمودار هاي تاريخچه زماني ) 
4-13- بزرگنمايي دره در فضاي فركانسي
4-13-1 تفسير كلي نمودارهاي بزرگنمايي
4-13-2 بزرگنمايي قعردره
4-14-تغییرات بزرگنمائی بر روی یال دره
        4-15-ضریب تضعیف عوارض دره ای مثلثی شکل
- جمع‌بندی و نتيجه‌گيری
           5-1-   نتايج مطالعه پاسخ تپه ها در حوزه زمان                                 
           5-2- نتايج مطالعه پاسخ تپه ها در حوزه فركانس                               
5-3- نتايج مطالعه پاسخ دره ها در حوزه زمان                                                                         
5-4- نتايج مطالعه پاسخ دره ها در حوزه
5-5-زمينه هاي پيشنهادي براي ادامه اين تحقيق                                                          
مراجع

 

تکنولوژی کامپوزیت:

در یک تعریف کلی، کامپوزیت ترکیب سینرژیک دو یا چند ماده است. مقاومت بالای کامپوزیت ها ناشی از الیاف به هم بافته و در کنار هم پیوسته توسط یک پلیمر می باشد.
معمول ترین الیاف مقاوم، الیاف شیشه می باشند. الیاف شیشه مورد استفاده اغلب از نوعه شیشه کلاس E که بسیار ترد و شکننده و شفاف و دارای مقاومت کششی زیاد هستند، 34compa معادل 500KSI می باشد.
برای تولید الیاف مذکور، شیشه در کوره با حرارت 2F و (1200C) 21 ذوب شده و به صورت الیاف به قطر 10 میکرون (4-10*4 inch) از درون یک سطح سوراخدار بسیار داغ عبور می کند.
کوره های ذوب آلومینیوم را چگونه می سازند؟
در صنعت آلومینیوم 80% کوره های ذوب به صورت چهارگوش با ابعاد و تناژ مختلف مورد استفاده قرار می یگرد. طراحی کوره ذوب بستگی به نوع فلز مورد استفاده و ظرفیت مورد بهره برداری دارد. ظرفیت کوره های چهارگوش از 5 تا 100 تن طراحی و قابل استفاده می باشد.
در کوره هایی که از فلنچ استفاده می شود معمولاً شیب سطح کوره بین 5 تا 7 درجه یم باشد. نصب مشعل ها، دریچه ها و دودکش ها به اشکال مختلف طراحی می گردد.
 مزایای کوره های چهارگوش:
1-شارژ، بارگیری و تخلیه آسان (به دلیل دریچه بزرگ)
2-امکان جذب حرارت بیشتر توسط مذاب از مشعل
3-امکان استفاده از انواع مختلف سوخت (گازوئیل – مازوت، گاز و ...)
4-امکان نگهداری، ذوب و ساخت آلیاژ
 معایب کوره های چهارگوش:
در آلیاژسازی معمولاً افزودنی هایی مورد استفاده جهت آلیاژهای آلومینیوم سنگین تر از آن بوده و به سمت کف کوره تمایل دارند. این تفاوت دانسیته مذاب باعث همگن نشدن خوب آلیاژ می گردد. همچنین به دلیل سطح زیاد، پرت فلز زیاد است؛ برای متال دانسیته آلومینیوم مذاب 2/38 گرم بر متر مکعب و دانسیته مس مذاب 8/26 گرم بر متر مکعب می باشد. راندمان حرارتی کوره به علت پایین بودن ضریبر جذب حرارت آلومینیوم (17/0 = E) پایین است (حداکثر راندمان 18%)
 اجرای نسوز چینی کوره:
نصب مواد نسوز در کوره باید به نحوی صورت گیرد که با توجه به ضریب هدایت حرارتی مواد، آخرین لایه ای که در تماس با محیط قرار دارد حداکثر دمای 110 درجه سانتیگراد داشته باشد. دیواره های کوره معمولاً به صورت چهارلایه چیده می شود. آجرهای لایه اول که در تماس با مذاب آلومینیوم هستند باید به گونه ای انتخاب شوند که در برابر تمایل شدید آلومینیوم به اکسیدشدن و نفوذپریزی شدید آن، مقاومت داشته باشد.
چون نقطه ذوب آلومینیوم 660 درجه سانتی گراد است مقاومت دمایی در این شرایط پارامتر مهمی نیست معمولاً برای لایه اول و دوم از آجرهای آلومینایی استفاده یم شود. لایه سوم از بتن های مقاوم و نسبتاً عایق و لایه چهارم که به شل فلزی می چسبد از عایق استفاده می شود.
منطقه خروج مذاب حدود نصف ضخامت دیوار را دارد و از جنس آجرهای ضدسایش است. جهت نگه داشتن مذاب و جلوگیری از خروج تا موقع شروع عملیات ریخته گری از پلاک استفاده می شود که سر آن در مذاب است.
اگر عرض موره کمتر از 3 متر باشد سقف به صورت قوسی و اگر بیشتر از 3 متر باشد به صورت صاف چیده می شود. ضخامت دیواره بین 460 ال 575 میلی متر و ضخامت کف بین 460 تا 800 میلی متر درنظر گرفته می شود.
بهینه سازی کوره های کارگاه ریخت:
1-درب کوره کاملاً بسته شود و درب دیگر کوچکتر انتخاب شود.
2-در آلیاژ سازی به جای هم زدن مکانیکی از روش الکترومغناطیسی استفاده شود.
3-دودکش بهتر است روی درب مسدود شده قرار گیرد و جای مشعل ها تغییر کرده و روبروی هم قرار گیرد.
4-با استفاده از رکوپراتور می توان 15% مصرف سوخت را کاهش داد.
نهایتاً اکثر اطلاعات و محاسبات مربوط به طراحی کوره در جداول با نام ایزومورفی جمع آوری و با دادن اطلاعات مد نظر می توان ابعاد کوره را تعیین نمود. لیکن بهینه سازی طرح مورد نظره شرایط موجود کارخانجات مختلف متفاوت است.
 برخی مزایای مصالح آلومینیومی نسبت به مواد پلیمری P.V.C
1-آلودگی زیست محیطی توسط مواد آلی:
به طور کلی مواد و مشتقات نفتی نظیر P.V.C نایلون و ... در طبیعت تجزیه نمی شوند و ضایعات آنها به صورت ذرات بسیار ریز در محیط زندگی پراکنده و موجب آلودگی محیط زیستی می شود.
2-طول عمر مفید:
آلومینیوم به علت عدم میل ترکیبی و وجود لایه اکسیدی پایدار Al2O3 دارای عمر مفید نامحدود بوده و به علت امکان بازاریابی صنعتی، آلودگی محیطی نخواهد داشت ولی مواد P.V.C در محیطهای خورنده و نور آفتاب تغییر رتگ داده و به تدریج فاسد و پوسیده می شود.
 3-مقاومت در برابر حرارت:
حداکثر دمای قابل تحمل برای P.V.C حدود 80 درجه سانتی گراد است. بنابراین در مجاورت مواد و ابزارهای داغ و در سوانح احتمالی مانند آتش سوزی به راحتی تغییر فرم داده و مشتعل می شود و به این ترتیب به گسترش سانحه کمک می کند در حالی که آلومینیوم تا دمای بالاتر از  500 مقاوم بوده و قابل اشتعال نمی باشد.
4-بازیافت مقرون به صرفه:
ضایعات آلومینیوم با کمترین اتلاف و با 80% قیمت مجدداً وارد سیکل تولید می شود.
ولی ضایعات P.V.C نه تنها قابل بازیافت نیست بلکه موجب آلودگی محیط زیست نیز می شود.
5-استحکام:
استحکام مخصوص و سختی درب و پنجره آلومینیوم 3 برابر بیشتر از درب و پنجره های P.V.C است بنابراین در ساختمان ها و بناهای مرتفع و در مقابل حوادث طبیعی به راحتی مقاومت می کند.
  6-درب و پنجره آلومینیومی:
نیاز به فریم آهنی ندارد. فریم های آلومینیومی به راحتی جایگزین فریم آهنی شده اند لذا برای مناطق با آب و هوای مرطوب و خورنده مناسب و قابل استفاده بوده و دارای عمر نامحدود است.
استفاده از ساب و فریم های آهنی در پنجره های P.V.C خصوصاً در مناطق مرطوب و صنعتی موجب خوردگی شدید و پوسیدگی سریه می شود.
 شرکت ساختمانی بازرگانی امانی که با هدف ارائه دادن جدیدترین محصولات ساحتمانی فعالیت می نماید افتخار دارد که شما را با فعالیت در زمینه واردات کالا و موارد اجرایی و کاربرد آن مطلع کند.
1-ورق های Aluminum composit panel با مارک Aluco best ساخت کمپانی Huayuon شرکت Alucebest از مطرح ترین شرکت های بزرگ دنیا در تولید ورق های کامپوزیت A.C.M است.
ورق های تولیدی این شرکت دارای ویژگی منحصر به فرد 9 لایه بودن می باشد که به این محصول توانایی کاربردهای گوناگون زیر را می دهد.
-بازسازی ساختمانهای قدیمی
-نماسازی ساختمانهای در دست احداث
-طراحی و دکوراسیون داخلی جهت فروشگاه ها، ادارات، اماکن عمومی، دیوارهای جداکننده
-تابلوهای نصب آگهی های تجاری و نمایشگاهی.
از ویژگی های این ورق می توان به مقاومت عالی در برابر ضربه، پردازش و نصب آسان، مقاومت عالی در برابر شرایط نامساعدی جوی، سهولت نگهداری و محافظت، استحکام عالی در برابر تغییر شکل و پیچش، پوشش یکدست و یکنواخت و رنگ های متنوع اشاره کرد.
«Reynobond»
Reynobond نوعی ورق کامپوزیت است که دو صفحه آلومینیومی روکش شده، سطح هسته پلی استیلنی آن را پوشانده است. چسباندن این سطوح به هسته، توسط فرایندهای شیمیایی و مکانیکی صورت می گیرد به طوریکه در مقابل ورقه ورقه شدن به شدت مقاومت می کند.
وقتی به دنبال ایجاد یک طرحی قوی هستید، ور کامپوزین Reynobond احتمالاً گزینه مناسبی است که در ساخت و سازهای عام و خاص توجه اهالی فن را جلب می کند.
این ورق ها به دلیل استحکام قابل توجه، مسطح بودن، سبکی و قابلیت انعطاف پذیری ویژه ای که دارند، پیچیده ترین ایده ها مانند خم ها و زاویه های نمایشی و یا شکل های ذوزنقه ای را به سادگی قابل اجرا یم کنند، اگر شما به عنوان یک طرج، طرح خاصی را در ذهن داشته باشید، خانواده محصولات Reynobond این انعطاف و قدرت را به شما می دهند تا آن را پیااده کنید.
اکنون به صورت فهرست وار ویژگی های ورق های «Reynobond» را بیان می کنیم.
1-مسطح بودن
ساختار محکم و صلب Reynobond از یک هسته مرکب که توسط دو ورق آلومینیوم روکش شده تشکیل شده است. از این رو ترکیب فوق یک ساختار بسیار مسطح پدید آورده و موجب حذف هرگونه ناهمواری روی ورق می گردد.
2-شکل پذیری
به آسانی مته کاری، بریده و خم می شود و به وسیله ابزارهای معمول می توان در آن با دقت زیاد خم هایی با شعاع کم، خم های برعکس، زوایا و دیگر شکل های لازم برای ایجاد یک طرح متفاوت را بوجود آورد.
 3-سبکی
وزن کم Reynobond امکان انتخاب های زیادی را در طراحی بوجود می آورد. نصب آن، ساده و سریع بوده و برای نوسازی، معمولاً با ایجاد دگرگونی اندک در المانهای سازه موجود قابل بکارگیری می باشد.
4-رنگهای متفاوت:
مکانیزم روکشی که برای آن مورد استفاده قرار می گیرد باعث ایجاد ثبات رنگ و جلای کم نظیری می شود. رنگ های استاندارد و دلخواه نیز برای Reynobond موجود است و استفاده مداوم از مکانیزم های مارپیچی باعث یکنواختی و طول عمر زیاد رنگ می شود.
5-یکپارچه شدن آسان:
به آسانی با محصولات Curtainwall تولید شده توسط دیگر شرکت ها یکپارچه می شود. نتیجه، نمای ظاهری یکنواخت و یکپارچه از ساختمان می باشد.
6-ایمنی تضمین شده:
این نوع از کامپوزیت ها به طور کامل مورد ازمایش قرار گرفته اند و از لحاظ محیطی، کاملاً ایمن می باشند. بنای این ایمنی و اعتماد حاصله از آن وقتی بیشتر می شود که بدانیم این محصول با هسته پلی استیلن و یا ضد حریق نیز موجود می باشد. Reynobond دارای خاصیت سبکی و مسطح بودن فوق العاده به همراه مقاومت بالا در برابر خوردگی و ضریب انبساط بسیار کم می باشد. این ماده به دلیل خاصیت های سبکی، استحکام و مقاوم بودن در براببر ضربه، به سادگی اجرا می شود. دارا ی خاصی های فوق العاده مکانیکی می باشد و از پنل های استیل و آلومینیومی سبک تر است.
این محصول 3/4 برابر از استیل و 6/1 برابر از آلومینیوم سبک تر است.
7--انبساط طولی:
Reynobond می تواند بین 50 و 80 مورد استفاده قرار گیرد. انبساط طولی آن به ازای افزایش هر درجه سانتیگراد برابر 0/24 میلیمتر در متر می باشد. به عبارت دیگر افزایش طول آن به ازای هر 40 برابر mm1 در m است.
کاربرد:
به طور خاص برای معماری داخلی و خارجی ساختمان های جدید یا نوسازی شده مناسب است. از کاربردهای آن می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-روکش خارجی، ساخت سقف و دیوار –
-ساخت سقف های مسطح و یا خمیده روکش بالکن
-روکش تونل
-در و پنجره
-معماری داخلی

 

 

 

 

 

 

 

 

1. مقدمه :

 در حال حاضر میزان درجه حرارت آب گرم چرخشی و آب گرم مصرفی در موتورخانه ها بصورت دستی و تمام تنظیم درجه حرارت ترموستات دیگ و یا پمپهای سیرکولاسیون انجام می گردد و معمولاً برای تمام مدت بر روی یک عدد ثابت قرار دارد. تغییرات دمای هوا درطول روز موجب افزایش یا کاهش دمای داخل ساختمان شده که نتیجه آن انحراف دمای داخل ساختمان از محدوده آسایش و مصرف بیهوده سوخت و انرژی می باشد. همچنین در بسیاری از ساختمانهای غیرمسکونی با کاربری اداری- عمومی- آموزشی- تجاری که از فضای ساختمان بصورت غیرپیوسته و تنها در بخشی از ساعات روز استفاده می گردد و نیازی به کارکرد موتورخانه پس از اتمام ساعت کاری وجود ندارد.
 روش فعلی تنظیم دستی ترموستات دیگها و پمپها، قابلیت اعمال خاموشی و یا کنترل تجهیزات در وضعیت آماده باش را ندارند. بنابراین با توجه به عدم کارآیی دقیق و محدودیتهای کنترلی ترموستاتهای دستی، ضرورت استفاده از سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه به منظور :
راهبری و کنترل صحیح تجهیزات موتورخانه شامل مشعلها و پمپها  بهینه سازی و جلوگیری از مصرف بیهوده سوخت و انرژی الکتریکی تثبیت محدوده آسایش حرارتی ساکنین ساختمان کاهش استهلاک تجهیزات و هزینه های مربوطه کاهش هزینه های سرویس- نگهداری تاسیسات حرارتی  کاهش تولید و انتشار آلاینده های زیست محیطی آشکار می گردد.
اصول بهینه سازی مصرف سوخت و انرژی توسط سیستمهای کنترل هوشمند موتوخانه مبتنی بر کنترل گرمایش از مبداء و محل تولید انرژی حرارتی (موتورخانه) می باشد. این سیستم با دریافت اطلاعات از سنسورهای حرارتی که در محلهای زیر نصب می گردند :
   ضلع شمالی ساختمان جهت اندازه گیری دمای سایه (حداقل دمای محیط خارج ساختمان)
    کلکتور آب گرم چرخشی
    خروجی منبع آب گرم مصرفی
 لحظه به لحظه اطلاعات حرارتی موقعیتهای فوق را اندازه گیری و با تشخیص هوشمند نیاز حرارتی ساختمان تا برقراری شرایط مطلوب در تابستان یا زمستان تجهیزات حرارتی موتورخانه شامل مشعلها و پمپهای آب گرم چرخشی را راهبری می نماید. بدین صورت مصارف گرمایشی (گرمایش- آب گرم مصرفی) نیز متناسب با نوع کاربری ساختمان مسکونی یا غیرمسکونی (اداری- عمومی- آموزشی- تجاری) تامین و کنترل می شود. صرفه جویی مصرف انرژی حاصل از عملکرد سیستم به دو دسته تقسیم می شوند :
    کنترل مصارف گرمایشی درزمان استفاده از ساختمان (مسکونی و غیرمسکونی)
 خاموشی یا آماده باش موتورخانه پس از ساعت کاری ساختمان های غیرمسکونی (در ساختمانهای اداری-آموزشی- عمومی- تجاری)
 هنگام استفاده از موتورخانه در ساختمانهای مسکونی و یا غیرمسکونی و با در نظر گرفتن شرایط کارکرد زمستانی تابستانی و برای کنترل گرمایش، مشعلها و پمپها توسط یک منحنی حرارتی کنترل می شوند. در این منحنی دمای آب گرم چرخشی در تاسیسات، تابعی از درجه حرارت محیط خارج ساختمان می باشد و به صورت لحظه ای و خودکار متناسب با تغییرات دمای خارج ساختمان کنترل می شود و باعث ایجاد دمای یکنواخت در داخل ساختمان می گردد. بدین صورت هنگام گرم شدن دمای محیط خارج ساختمان مشعلها و پمپها به اندازه ای کار می کنند که گرمایش در حد مورد نیاز و در محدوده آسایش حرارتی تامین شود و از تولید بیش از حد حرارت که موجب کلافگی و باز شدن پنجره ها بمنظور تعدیل دمای اتاقها می گردد جلوگیری می نماید.
 برای تامین دمای آب گرم مصرفی مطابق با شرایط مطلوب تعریف شده نیز تجهیزات موتورخانه به اندازه ای کار می کنند که تنها دمای آب گرم مصرفی در ساعتهای مورد نظر به حد تعریف شده و مطلوب برسد و نه بیشتر.
 در ساختمانهای با کاربری غیرمسکونی نظیر ادارات، مدارس، مجتمع های تجاری و ... نیز بدلیل غیرپیوسته بودن ساعت بهره برداری از ساختمان، سیستم کنترل هوشمند موتورخانه توسط یک تقویم زمانی پس از ساعت کاری و تا زمان پیش راه اندازی موتورخانه در صبح روز بعد، موتورخانه را کاملاً خاموش و یا در وضعیت آماده باش (کنترل دمای آب گرم چرخشی در یک دمای ثابت و پائین) قرار می دهد.
2. ویژگیهای منحصربفرد استفاده از سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه در مقایسه با سایر روشهای بهینه سازی مصرف انرژی :
 ویژگیهای منحصربفرد استفاده از سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه در مقایسه با سایر روشهای بهینه سازی مصرف انرژی :
 1-2- مستقل بودن عملکرد سیستم از مساحت زیربنای ساختمان:
با افـزایش مساحت زیربنـای ساختمـان، مصرف سوخت و انرژی آن نیز به نسبت ساختمانهای کوچکتر افزایش می یابد و موجب می شود تا اجرای روشهای بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمانهای بزرگتر، پر هزینه تر شود. بعنوان مثال درصورتیکه مساحت پنجره های هر ساختمان 15% مساحت کل ساختمان در نظر گرفته شود در یک ساختمان با مساحت 000/10 متر مربع، مقدار و هزینه اجرای پنجره دو جداره 5 برابر مقدار و هزینه اجرای آن در یک ساختمان با مساحت 2000 متر مربع می باشد و به همین ترتیب برای اجرای   روشهای دیگری مانند : عایق حرارتی، عایق های حرارتی دیوار و کف و سقف، شیرهای ترموستاتیک رادیاتور.
برخلاف روشهای فوق، سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه دارای ویژگی منحصربفرد و متمایز "مستقل بودن عملکرد از مساحت بنای ساختمان" می باشند. به عبارت دیگر در موتورخانه هر ساختمان، صرف نظر از مساحت آن، تنها با نصب یک دستگاه با هزینه ای ثابت و حداقل، موتورخانه هوشمند می گردد. دلیل این ویژگی منحصربفرد در تعداد مشعلها و دیگهای هر موتورخانه است. تعداد و ظرفیت حرارتی مشعلها و دیگهای تاسیسات حرارتی هر ساختمان (مصرف کنندگان سوخت) با مساحت آن نسبت مستقیم دارد و همواره تعداد مشعلها و ترکیب ظرفیت حرارتی آنها به نحوی است که علاوه بر تامین بار حرارتی مورد نیاز ساختمان، موجب افزایش هزینه های اجرایی نیز نگردند. طبق تحقیقات انجام شده در سطح موتورخانه های کشور در بیش از 99% ساختمانهای موجود تعداد دیگها و مشعلها حداکثر 3 دستگاه می باشد. در ساختمانهای کوچک با مساحت زیر 2000 مترمربع، ظرفیت حرارتی مشعلها و دیگها پائین و در حدود kcal/h 150000 100000 می باشد و با افزایش مساحت ساختمان با ثابت ماندن تعداد دیگ و مشعل، ظرفیت حرارتی آنها افزایش می یابد و حتی به حدود kcal/h 1000000 و یا بیشتر نیز می رسد.
عملکرد هر خروجی مشعل یا پمپ در سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه به شکلی است که بصورت سریال (سری) در مدار برق این تجهیزات قرار گرفته و صرف نظر از ظرفیت جریانی و آمپراژ آنها با فرمان ON/OFF در زمانهای مقتضی آنها را کنترل می نماید.
بنابراین با توجه به توضیحات فوق سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه با قابلیت کنترل تا 3 مشعل دارای ویژگی منحصربفرد مستقل بودن عملکرد از مساحت بنای ساختمان می گردند. 
2-2- پیک زدایی مصرف سوخت در اوج سرما :
اوج مصرف گاز در فصل سرما از ساعت 17 تا ساعات اولیه بامداد می باشد. این محدوده زمانی مقارن با غروب خورشید و کاهش دمای هوا و نیاز به افزایش فرآیند گرمایشی ساختمان می باشد (افزایش درجه حرارت بخاریهای گاز سوز، افزایش درجه ترموستات دیگ در ساختمانهای دارای موتورخانه مرکزی و یا افزایش تعداد رادیاتورهای فعال در هر واحد ساختمانی). نکته قابل توجه دیگر، زمان پایان ساعت کاری ادارات، مجتمع های عمومی و تجاری و مدارس می باشد که دقیقاً همزمان با ساعت اوج مصرف گاز می باشد. این مهم در کنار قابلیت ویژه و منحصر بفرد سیستمهای کنترل هوشمند که توانایی خاموشی و یا اعمال دمای آماده باش مصرف موتورخانه ساختمانهای غیر مسکونی پس از پایان ساعت کاری را دارند مفهوم ویژه ای را پدید می آورد : پیک زدایی مصرف در اوج سرما
از مصرف گاز سالانه تاسیسات حرارتی هر ساختمان در حدود 20% آن مربوط به فصل گرما (متوسط 7 ماه سال) و در حدود 80% آن مربوط به فصل سرما (متوسط 5 ماه یا 150 روز در سال) می باشد.
همچنین در بسیاری از ساختمان های اداری و مدارس، موتورخانه در تابستان خاموش و تنها در زمستان مورد بهره برداری قرار می گیرد. بنابراین در این دسته از ساختمانها عملاً 100% صرفه جویی حاصل از عملکرد سیستمهای کنترل هوشمند موتورخانه مربوط به فصل سرما خواهد بود. که طبیعتاً میزان اثر بخشی آن بر روی جبران پیک مصرف نیز بسیار محسوس و قابل تامل می باشد.
 درحدود 80% از حجم گاز صرفه جویی شده حاصل از عملکرد سیستمهای کنترل هوشمند موتورخانه در فصل سرما مربوط به خاموشی یا دمای آماده باش موتورخانه پس از پایان ساعت کاری ساختمانهای غیرمسکونی و از ساعت 17 تا ساعتهای اولیه بامداد می باشد که همزمان با ساعت اوج مصرف گاز است.
پیک های مصرف گاز در ساختمانهای غیرمسکونی و اداری طی دو نوبت یکی صبحها به هنگام شروع کار اداره و دیگری در هنگـام ظهر و موقع نماز و ناهار و استفاده از آب گرم مصرفی می باشد که البته اثرات آن بر روی مصرف گاز شبکه ناچیـز می باشـد ولی با این وجود در صورت استفاده از سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه با توجه به افزایش دمای هوا به هنگام ظهر و نیاز گرمایش کمتر در این مقطع زمانی نیز پیک زدایی صورت می پذیرد. 
3-2-کنترل مستقیم و از مبداء تجهیزات حرارتی ساختمان :
 با اجرای روشهای مختلف بهینه سازی در ساختمانهایی که دارای سیستم حرارت مرکزی می باشند، فرآیند صرفه جویی و کاهش مصرف سوخت نهایتاً منجربه تقلیل زمان کارکرد مشعل ها به دو صورت مستقیم و یا غیر مستقیم می گردد.
 در تمامی روشهای بهینه سازی مصرف سوخت، به استثناء سیستمهای کنترل هوشمند، کاهش زمان کارکرد مشعلها بصورت غیرمستقیم و با :
کاهش نرخ افت دمای آب گرم چرخشی، مانند استفاده از عایق های حرارتی در بدنه دیگها، منابع آب گرم مصرفی و سیستمهای لوله کشی گرمایش از کف، مشعل پربازده
کاهش حجم آب گرم چرخشی در ساختمان، مانند شیر ترموستاتیک رادیاتور
کاهش توام موارد فوق، مانند پنجره دوجداره، عایق کاری حرارتی سقف و کف دیوارها می باشد.
 در صورتیکه سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه بطور مستقیم علاوه بر کنترل زمان روشنی-خاموشی مشعلها، پمپهای آب گرم چرخشی را نیز با منطقی هماهنگ و سازگار با برنامه کارکرد مشعل ها، متناسب با تغییرات دمای خارج ساختمان و شرایط مطلوب دمای آب گرم مصرفی کنترل می نماید.
این ویژگی منحصربفرد (کنترل تجهیزات در مبداء) باعث می گردد تا دمای آب گرم چرخشی تنها به اندازه مورد نیاز و تا برقراری شروط مصارف گرمایشی افزایش یابد. در غیراینصورت همواره دمای آب گرم چرخشی در بالاترین حد خود بوده و با اجرای روشهای بهینه سازی در محل مصرف می بایست از اتلاف آن جلوگیری نمود. علاوه بر آن کنترل مستقیم پمپهای آب گرم چرخشی به میزان قابل ملاحظه ای در مصرف انرژی الکتریکی، صرفه جویی شده و هزینه های استهلاک و سرویس-نگهداری نیزبه شدت کاهش می یابند.
 4-2- بهینه سازی مضاعف مصرف سوخت در ساعتهای تعطیلی ساختمانهای غیرمسکونی :
 قابلیتهای کنترلی سیستم های هوشمند موتورخانه موجب صرفه جویی در مصرف سوخت به دو صورت زیر می گردند :
 الف- کنترل مصارف گرمایشی در زمان کارکرد و بهره برداری از موتورخانه
ب- امکان خاموشی و یا آماده باش موتورخانه در دمایی ثابت و پائین پس از ساعت کاری در ساختمانهای غیرمسکونی
ساختمانها به لحاظ کاربری به دو دسته مسکونی و غیرمسکونی (اداری- آموزشی- عمومی- تجاری) تقسیم می شوند در ساختمانهای مسکونی از موتورخانه بصورت پیوسته و دائم به منظور تامین مصارف گرمایشی استفاده می شود و صرفه جویی ناشی از عملکرد سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه در این دسته از ساختمانها صرفاً به لحاظ اعمال تغییرات دمای خارج ساختمان و کنترل دمای آب گرم مصرفی می باشد و صرفه جویی در این ساختمانها تا 20% امکان پذیر است.
درساختمانهای غیرمسکونی مانند ادارات و مدارس بدلیل استفاده منقطع و غیرپیوسته از ساختمان امکان خاموشی و یا آماده باش موتورخانه پس ازساعت کاری نیزوجود دارد. بهره برداری ازاین پتانسیل تنها توسط سیستمهای کنترل هوشمند امکان پذیر می باشد. بعنوان مثال در مدرسه ای که ساعت کاری آن از ساعت 7 صبح تا 16 عصر می باشد و جمعه ها نیز تعطیل است، تنها از محل خاموشی موتورخانه پس از ساعت کاری بیش از 55% صرفه جویی حاصل می شود و در صورتیکه صرفه جویی زمان کارکرد موتورخانه نیز به آن اضافه گردد این رقم صرفه جویی به حدود 65% افزایش می یابد.
 در سایر روشهای بهینه سازی، صرفه جویی در مصرف سوخت تنها درزمان کارکرد موتورخانه ممکن می باشد و قادر به استفاده از پتانسیل بالای صرفه جویی زمان تعطیلی در ساختمانهای غیرمسکونی نمی باشند.
 5-2- صرفه جويي هوشمنـد در پیش راه انـدازی و تسـریع در خـاموشی (یا دمـای آماده باش) موتورخانه ساختمانهای غیرمسکونی:
یکی دیگراز پتانسیلهای قابل ملاحظه صرفه جویی در مصرف سوخت ساختمانهای اداری-آموزشی، استفاده از قابلیتهای هوشمند پیش راه اندازی و تسریع در خاموشی یا آماده باش سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه در ساختمانهای غیرمسکونی می باشد. با توجه به اطلاعات ارسالی از سنسور حرارتی که در ضلع شمالی ساختمان نصب شده است، سیستم های کنترل هوشمند قادر می باشند طبق برنامه جدول زمانی و متناسب با سردی هوای خارج ساختمان موتورخانه ها را از چندین ساعت زودتر از ساعت شروع به کار ساختمان روشن و یا از دمای آماده باش به شرایط تابع حرارتی برسانند. همچنین با توجه به دمای هوای خارج ساختمان و در ساعات انتهایی کار ساختمان، تا 1 ساعت زودتر موتورخانه راخاموش و یا به دمای آماده باش می برند که موجب صرفه جویی هوشمند در مصرف سوخت میگردد.
 6-2- دوره موثر صرفه جویی و بهینه سازی مصرف سوخت (12 ماه سال)
سیستم های کنترل هوشمند بر خلاف سایر روشهای بهینه سازی (به استثناء عایق کاری موتورخانه و سیستم های لوله کشی) که تنها در دوره سرما و پنج یا شش ماه سال قادر به صرفه جویی و بهینه سازی مصرف سوخت ساختمان می باشند، بدلیل کنترل دمای آب گرم مصرفی با دو دمای حداقل و حداکثر در طی شبانه روز در تابستانها نیز به میزان قابل ملاحظه ای مصرف سوخت را کاهش می دهند و بدین ترتیب بصورت لحظه ای در 12 ماه سال فعال می باشند.
 7-2-زمان مناسب نصب و بهره برداری از سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه :
  مدت زمان نصب و راه اندازی سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه بسیار کوتاه و بطور متوسط در حدود 3 ساعت می باشد که بدون انجام هیچگونه تغییرات مکانیکی در موتورخانه انجام می گردد.
 بهمین علت این روش در هر زمان از سال قابل اجرا می باشد و هیچگونه وقفه ای در تامین مصارف گرمایشی ساختمان بوجود نمی آورد.
 در دیگر روشهای بهینه سازی این فاکتور عامل محدودکننده ای برای زمان اجرای پروژه می باشد. بعنوان مثال پنجره های دو جداره را نمی توان در فصل سرما و در ساختمانهایی که از آن بهره برداری شده است اجرا نموده یا تعویض شیرهای ترموستاتیک رادیاتور با شیرهای قدیمی در زمستان موجب اختلال چند روزه در گرمایش ساختمان می گردد.
 8-2-تثبیت محدوده آسایش حرارتی در ساختمان :
  در صورت استفاده از سیستم های کنترل هوشمند موتورخانه بدلیل لحاظ نمودن تغییرات دمای خارج ساختمان بر فرآیند کنترل دمای آب گرم چرخشی دمای داخل ساختمان با دامنه نوسانات محدودی کنترل شده و موجب تثبیت نسبی آسایش حرارتی ساکنین می گردد. البته این ویژگی بصورت دقیق تر در شیرهای ترموستاتیک رادیاتور نیز وجود دارد.

 

پل یک سازه است که برای عبور از موانع فیزیکی از جمله رودخانه ها و دره ها استفاده می شود.پلهای متحرک نیز جهت عبور کشتی ها و قایقهای بلند از زیر آنها ساخته شده است.

تاریخچه پل:
ایجاد گدرگاهها وپلها برای عبور ازدرههاورودخانه ها از قدیمی ترین فعالیتهای بشر است. پلهای قدیمی معمولا ازمصالح موجود در طبیعت مثلچوب وسنگ والیاف گیاهیبه صورت معلق یا با تیرهای حمال ساخته شده اند.پلهای معلق ازکابلهایی از جنس الیاف گیاهی که از دو طرف به تخته سنگها و درختها بسته شده و پلهای باتیر حمال ازتیرهای چوبی که روی آنها با مصالح سنگی پوشیده می شد، ساخته شده اند.
ساخت پلهای سنگی به دوران قبل از رومی هابر می گردد که درخاور میانه و
چین پل های زیادی بدین شکل برپا شده است. دراروپانیز اولینپلهای طاقی را 800 سال قبل از میلاد مسیح، برای عبور از رودخانه ها از جنس مصالح سنگی ساخته اند.اغلب پلهای ساخته شده توسط رومی ها از طاقهای سنگی دایره شکل با پایه های ضخیم تشکیل یافته است.در ایران نیز ساختن پلهای کوچک وبزرگ از زمانهای بسیار قدیم رواج داشته و پل هایی نظیر سی و سه پل، پل خواجو وپل کرخه بیش از 400 سال عمر دارند.

ازقرن یازدهم به بعد روشهای ساختن پلها پیشرفت قابل توجهی نمود و به تدریج استفاده ازدستگاههای فشاری ازمصالح سنگی و آجر باملاتهای مختلف ودستگاههای خمشیاز چوب متداول گردیده و تااوایل قرن بیستم ادامه یافت. شروع قرن بیستم همراه با استفاده وسیع ازپل های فلزی و سپس پلهای بتن مسلح می باشد
از اوایل قرن نوزدهم ساخت پل های معلق، قوسی یا با تیر حمال از
آهن آغاز شد. اولین پل معلق از آهن در سال 1796 به دهانه 21 متر درآمریکاساخته شد، همچنین در سال 1850 یکی ازمهمترین پلهای با تیر حمال از جنس آهن متشکل از دو دهانه 140 متر و دودهانه 70 متری درانگلستان ساخته شد.
طویل ترین پل معلق به طول تقریبی 7 کیلومتر درسانفرانسیسکو ساخته و بزرگترین دهانه معلق به طول تقریبی 1400 متر در انگلیس (روی رودخانه هامبر) طراحی شده اند. در سال های اخیر طرح پلهای ترکه ای فلزی (با کابل مستقیم) نیز برای دهانه های بزرگ مورد توجه قرار گرفته و بعد از نخستین پل که در سال 1955 به دهانه 183 متر در سوئد ساخته شده،پلهای زیادی اجرا شده است.
طبقه بندی پلها:
پلها را می توان ازنقطه نظرهای مختلف طبقه بندی نمود:
·         نوع مقاطع باربر
·         کاربردآیندهو
·         نوع تیرهای حمال


همچنین ببینید
 
·         پل نقال
·         پل بالارو
·         پل چرخان
·         پل دو طبقه
·         پل شناور قایقی
·         پل قوسی
·         پل متحرک
·         پل معلق
·         نگهداریپل
 
پلها از جمله شاه رگهاي حياتي در مواقع بروز سوانح طبيعي هستند، بنابراين جزو سازه‌هاي مهم دسته‌بندي مي‌شوند. در نتيجه براي مقاوم‌سازي آنها در برابر زلزله بايد از روش يا روشهايي استفاده کرد که مورد اعتماد، کارآ و تا حد امکان مقرون به صرفه باشند. يکي از اين روشها که از اوايل قرن حاضر مطرح و در اين اواخر به آن توجه بيشتري شده است ، جدايش پلها توسط سيستم‌هاي لرزه جدايش (SeismisIsolation) مي‌باشد. پلها به دليل خصوصيات ويژه خود، بستر مناسبي براي استفاده از اين سيستم‌ها هستند. در اين راستا کارهاي زيادي چه بصورت تئوري و چه بصورت عملي انجام شده است . پس بهتر ديده شد که ابتدا رفتار ديناميکي پلها مورد مطالعه قرارگرفته، سپس به بررسي نحوه تاثير سيستم‌هاي لرزه جدايش بر رفتار ديناميکي پلها در برابر زلزله پرداخته شود. در پلهاي جدايش يافته، حتي توسط بالشتک‌هاي الاستومري رايج، به علت تغيير محدوده پريودي، نياز به آناليز ديناميکي کاملا محسوس است . در اين راستا سعي گرديده تا ابتدا مدل مناسبي براي بيان رفتار ديناميکي پلها ارائه گردد. پس از انتخاب مدل مناسب ، حالتهاي مختلف قرارگيري جداينده‌ها در سازه پل، مورد بررسي. قرار گرفته است . به دليل فرضيات ابتدايي مبني بر رفتار خطي مصالح و نيز ساده‌سازي تحليل جداينده‌ها، رفتار اين اعضاء در مراحل اوليه بصورت خطي در نظر گرفته شد و تاثير عواملي نظير تغيير سختي عرشه، تغيير سختي پايه‌ها و تغيير سختي بالشتکهاي الاستومري بر روي پلهاي جدايش يافته و جدايش نيافته، مورد بررسي قرار گرفت . پس از اين مرحله با فرض رفتار غيرخطي جداينده‌ها در کنار رفتار خطي اعضاي اصلي سازه، که از فرضيات اساسي بحث لرزه جدايش است ، مقايسه‌اي بين عملکرد جداينده‌هاي متفاوت انجام پذيرفت . بدين ترتيب سه‌گونه کلي رفتار جداينده‌ها بصورت خطي (الاستومرها)، دو خطي (بالشتکهاي سربي لاستيکي) و الاستوپلاستيک کامل (جداينده‌هاي اصطکاکي خالص) مدنظر قرار گرفته است . در انتها به برخي روشهاي طراحي سيستم‌هاي لرزه جدايش براي پلها که در مراجع علمي و آئين‌نامه‌اي موجود بوده‌اند، اشاره شده است . با انجام مراحل بالا و مقايسه نتايج حاصل، موارد زير قابل بيان است : 1 - معادل‌سازي در امر تحليل سازه‌ها، بويژه پل‌ها، نقش بسيار مهمي را ايفا ميکند. 2 - به دليل اهميت پلها به عنوان يکي از شريانهاي حياتي نيروهاي امدادرساني در مواقع بحران، آناليز ديناميکي آنها، بخصوص پلهاي داراي بالشتک‌هاي الاستومري توصيه مي‌گردد. 3 - استفاده از سيستم‌هاي لرزه جدايش غيرخطي، نتايج مطلوبتري را نسبت به سيستم‌هاي لرزه جدايش خطي سبب مي‌گردد که در اين ميان کاربرد بالشتکهاي سربي لاستيکي، عملي‌تر به نظر مي‌رسد. 4 - استفاده از سيستم‌هاي لرزه جدايش به عنوان يک گزينه مطرح براي طراحي پلها در برابر زلزله و نيز تقويت پلها موجود، قابل بيان است
علل اصلی خرابی بسیاری ازپلها  قبل از پایان عمرشان، عدم توجه به معیارهای هیدرولیکی در طراحی، و اجراو نگهداری ازآنهاست. ظرفیت گذرسیلاب از پل پایداریبازه رودخانه در محل احداث پل هدایت جریان نیروهای هیدرو دینامیک جریان آبشستگی و فرسایش در اثر تنگ شدگی و یا ایجاد مانع عواملی هستند که در تعیین جانمایی طول ارتفاع وآرایش پایه و تکیه گاهها و مشخصات هندسی پایه هاوتکیه گاههای پل حائزاهمیت هستند که متأسفانه در کشورمان به مسائل فوق الذکرتوجه کمتری می گردد این مقاله نگاهی اجمالی به نقش مهندسی رودخانه و اهمیت بکارگیری آن در طراحی پلها دارد.
علیرغم استفاده از مصالح و تکنولوژی پیشرفته و صرف هزینه های هنگفت در طراحی و ساخت پل ها هرساله شاهد شکست و یا تخریب پلهای زیادی در دنیاو در کشورمان در اثر وقوع سیلاب هستیم. شکست و تخریب پلها علاوه بر خسارات مالی و گاهی هم جانی راه ارتباطی به نقاط سیل گیر و محتاج کمک رسانی را قطع می کند و خسارتها را دو چندان می نماید.
طبق بررسیهای انجام شده در اکثر موارد علت شکست پلها عبارتند از:
  • عدم برآورد صحیح سیلاب طراحی (Flood Design) و کم بودن ظرفیت عبور سیلاب از دهانه پلها
  • جانمایی (Layout ) نامناسب پلها بدون توجه به مسائل ریخت شناسی (Morphology) رودخانه
  • بر آورد نادرست از عمق شالوده (براساس معیارهای سازه ای و ژئوتکنیکی) بدون توجه به مسأله فرسایش آبشستگی
  • فراهم نکردن تمهیدات لازم برای عبور مناسب جریان از سازه پلها
  • نقصان در حفاظت و نگهداری از پلها
بر اساس آمار و اطلاعات جمع آوری شده از خسارات سیلاب در دوره زمانی سالهای 1331 تا 1375 افزایش تخریب پلها در اثر سیلاب چشمگیر بوده است.

آنچه که مسلم است یکی از عوامل اصلی این تخریبها عدم رعایت مسائل هیدرولیکی و مهندسی رودخانه در طراحی پلها در طی دهه گذشته ( که دوره توسعه سازندگی و پیشرفت بوده است) می باشد و شواهد نشان می دهد که در سالهای اخیر به این مساله توجه کافی نمی گردد. مسلماً عواقب ناشی از عدم رعایت مسائل مهندسی رودخانه در پل سازی جزصرف هزینه های زیادو بی حاصل ثمری نخواهد داشت و لازم است در برنامه های مربوط به پلسازی معیارهای هیدرولیکی در مطالعات طراحی و اجرای پلهامورد توجه قرارگیرند.
تحقیقات انجام شده روی پلها نشان می دهد که علاوه بر عوامل سازه ای و ژئوتکنیکی که در محاسبه ابعاد پلها به کار می روند عوامل هیدرولیکی و اندرکنش سازه پل و رودخانه در تعیین جانمایی طول ارتفاع پایه و تکیه گاهها و حفاظت از پلها نقش اساسی دارند.
جانمایی و راستای قرارگیری پلها
عبور جاده و یا خط راه آهن از روی رودخانه ها محدود به بازه های خاصی از رودخانه هاست که توسط مسیر کلی راه مشخص می گردد علاوه بر آن مسیر کلی راه راستای قرارگیری پل روی رودخانه را نیز تعیین می نماید در حد امکان از احداث پل در بازه های ناپایدار باید اجتناب نمود بازه های ناپایدار بازه هایی از رودخانه هستند که رودخانه در آنها فرسایشی و یا رسوبگذار است.
انتخاب راستای پل عمود بر راستای جریان از وارد آمدن نیروی بیشتر و مورب به تکیه گاهها و پایه های پل جلوگیری می کند همچنین طول پل کاهش می یابد که در کاهش هزینه های کلی طرح بسیار موثر است استفاده از عکسهای هوایی و توپوگرافی بامقیاس مناسب ( 1.50000 تا 1.20000) یکی از راههای مفید برای مطالعه جانمایی و تعیین بهترین مسیر عبور پل از روی رودخانه است.
تعیین طول پلها
به دلیل ملاحظات اقتصادی وسازه ای تاحد ممکن طول پلها را کوتاه در نظر می گیرند اما باید دانست که شکل هندسی شرایط جریان در رودخانه پیوسته در حال تغییر است و کوتاه شده طول پل باعث تمرکز تنش جریان در محدوده احداث پل گردیده وموجب آبشستگی کف و کناره ها می گردد این موضوع در هنگام وقوع سیلاب به حالت بحرانی می رسد و ممکن است باعث تخریب پل گردد بنابر این طول پل باید طوری انتخاب شود که پایداری رودخانه در محدوده احداث پل حفظ گردد بر اساس تحقیقات انجام شده بازه های پایدار رودخانه، بازه هایی هستند که تغییرات چندانی در طول یک یا چند سال نداشته باشند از مفهوم بازه پایدار برای تعیین عرض تعادل رودخانه ها استفاده می گردد عرض تعادل با استفاده از مفاهیم روابط تجربی رژیم روش نیروی برکنش و مفهوم توان جریان استخراج می گردد. روابط رژیم بر اساس معادلات تجربی بین دبی جریان آب و رسوب عمق عرض و شیب رودخانه ها با بستر شنی نشان می دهد.
تعیین ارتفاع پلها
محدودیت های سازه ای و اقتصادی خاکریزهاو جاده های طرفین مسائل کشتیرانی و قایقهای تفریحی و ظرفیت آبگذری مهمترین عوامل تعیین کننده ارتفاع پل می باشند ظرفیت آبگذری پل به حداکثر دبی جریان گفته می شود که پل با اطمینان از خود عبور می دهد این مقدار جریان به هندسه مقطع پل و تکیه گاه ها شکل پایه های پل عرض تنگ شده رودخانه و ارتفاع پل بستگی دارد. با تعیین عرض تعادل رودخانه (یا همان طول پل ) دبی سیلاب طراحی برای محل و شکل مقطع پل و پایه های آن و ارتفاع پل محاسبه می گردد دبی سیلاب طراحی بر اساس اهمیت سازه از نظر ارتباطات تجارت و همچنین ریسک شکست و وارد آمدن خسارت انتخاب می گردد. اغلب دبی طراحی عبور سیلاب برای پلها را با دوره برگشت 50ساله بطور خلاصه می توان گفت برای شرایطی که سطح شالوده بالای بستر باشد، سرعت و اندازه گردابها بستگی به ابعاد و ارتفاع و عرض نسبی پایه نسبت به شالوده دارد یعنی اینکه در این حالت شالوده به عنوان یک عامل بازدارنده، خود باعث تشکیل گردابهای قویتری می گردد که با گرداب حاصل از پایه ترکیب شده و آبشستگی را تشدید می نماید.
در حالت دوم (سطح قانونی شالوده داخل حفره آبشستگی است)سیستم گردابهای ایجاد شده ضعیفتر از حالت اول می باشد و حتی در زماینکه سطح فوقانی شالوده به اندازه کافی به سمت بالا دست گسترش می یابد، گرداب ایجاد شده توسط پایه بر روی سطح شالوده هیچگونه تاثیری در سیستم ایجاد شده توسط پایه ندارد.
باتوجه به موارد فوق الذکر معادلات ارایه شده توسط ریچاردسون نیاز به بازبینی دارد.
انتخاب عمق شالوده پایه ها و به همین ترتیب برای تکیه گاهها با در نظر گرفتن حداکثر آبشستگی و موارد فوق الذکر در مورد پایه های مستطیلی صورت می گیرد.
هدایت جریان
شکل نامنظم رودخانه ها در مقاطع عرضی و در طول ممکن است باعث تغییرات مکانی جریان در رودخانه گردد این موضوع برای احداث پلها و عبور جریان ازمقطع آنها نامطلوب است و باید به نحوی جریان در بالادست پل یکنواخت توزیع شده و به طرف سازه هدایت گردد. این عمل توسط سازه طولی به نام دیوارهای هدایت جریان صورت می گیرد.
در بیشتر موارد مصالح مورد استفاده از رودخانه ای بوده و در قسمت سطحی و پیش بند از حفاظت های سنگچین استفاده می گردد گاهی شکل قرارگیری پل در مسیر رودخانه طوری است که به سادگی نمی توان جانمایی دیوارهای هدایت جریان و طول و مشخصات آنرا محاسبه نمود در این حالت با توجه به اهمیت پروژه پلسازی می توان از مدلهای فیزیکی جهت تعیین مشخصات آن استفاده نمود.
  • در طراحی پلها عوامل هیدرولیکی بسیار زیاد و پیچیده ای در رابطه با اندرکنش سازه پل و رودخانه نظیر ظرفیت آبگذری ،آبشستگی و فرسایش پایداری بازه رودخانه و نیروهای موثر جریان بر پایه ها و تکیه گاهها وجوددارند.
  • طراحی پلها بادر نظر گرفتن اصول مهندسی رودخانه که یکی از عوامل تعین کننده می باشد ممکن است در بسیاری از موارد طراحی سازه ای پل را تحت الشعاع قرارداده و حتی باعث تغییر سیستم باربری سازه پل گردد.
  • در طراحی و ساخت پلها انتخاب جانمایی طول، ارتفاع، شکل تکیه گاهها و پایه هاوعمق شالوده بر اساس مطالعات هیدرولیک جریان و ریخت شناسی در بازه مورد نظر انجام می گردد.
  سال‌هاي اخير شناخت از رفتار سازه‌هاو برآورد نيروهاي وارد بر آنها به خصوص در هنگام زلزله از پيشرفت قابل ملاحظه اي برخورداربوده . جامعه مهندسي كشور ما نيز در بخش مشاوره (طراحي سازه ها) از اين خوان دانش به مدد حضور آيين نامه‌هاي طراحي به روز و ابزارهاي قدرتمند نرم‌افزاري وارداتي،  بهره‌مند شده است. اين موضوع در مراحل اول و دوم مطالعات طراحي به خوبي رخنمون داشته اما در  اجرا متاسفانه فاصله قابل توجهي ميان دانش نيروهاي بخش طراحي با دانش نيروهاي فني دستگاه هاي نظارتي و پيمانكاران به وجودآمده كه خود عامل مهمي در برآورده نشدن كيفيت مناسب در هنگام اجراي سازه‌ها شدهاست. البته اين نكته نيز دور از ذهن نماند كه گاهي اوقات نيز فاصله مذكور به طورمعكوس و به دليل عدم آگاهي بخش طراحي از روش‌ها و ظرفيت‌هاي موجود در صنعت ساخت وساز به طرح‌هايي با قابليت هاي اجرايي پايين ختم گرديده است. مقاله حاضر به چندنكته از هر دو حيطه مورد اشاره در ارتباط با طراحي و اجراي پل‌هاي بتن مسلح ميپردازد
قطع پيوستگي آرماتور دورپيچ در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون‌هاي پل‌
  براي استهلاك انرژي زلزله آيين نامه ها اجازه مي دهند نواحي از پيش تعيين شده‌اي در سازه‌ها دچار تغيير شكل‌هاي خميري با حفظ سختي، مقاومت و شكل‌پذيري در چرخه هاي رفت و برگشتي امواج زلزله گردند. در پل‌ها اين نواحي بطور معمول در زير سازه (پايه ها) انتخاب مي گردند. بطور خاص در ستون‌هاي بتني پايه‌ها اين تغيير شكل‌ها در پاي ستون‌ها و در طول ناحيه تشكيل مفصل خميري اتفاق مي افتند. به منظور تامين شكل پذيري لازم در مناطق با خطر لرزه‌اي زياد، آيين نامه‌ها همپوشانيoverlap  آرماتورهاي دور پيچ در ناحيه تشكيل مفصل خميري  در پاي ستون را ممنوع كرده‌اند. اما در شكل ذيل مشاهده مي گردد كه جدا از مساله همپوشاني ، پيمانكار براي سهولت اجرا و به دليل عدم آگاهي از اين نكته اصولي، حتي آرماتورهاي دورپيچ را هنگام اجراي فونداسيون درست در پاي ستون قطع نموده است. انقطاع ايجاد شده باعث كاهش تنش‌هاي محصور كننده در پاي ستون شده و عامل بسيار مهمي در كاهش قابل توجه شكل پذيري و ناپايداري پايه پل در هنگام زلزله خواهد بود.
 
وصله آرماتور طولي در ناحيه تشكيل مفصل خميري در پاي ستون‌هاي پل‌
 بر اساس فلسفه مورد اشاره در قسمت قبل و مطابق مقررات آيين نامه ها وصله آرماتور طولي ستون فقط در ناحيه نيمه مياني ارتفاع ستون مجاز مي باشد. لازم به توضيح است كه حداقل طول وصله 60 برابر قطر آرماتور طولي بوده و بايد ضوابط دورپيچي ويژه براي آن اعمال گردد. متاسفانه در شكل زير مشاهده مي گردد كه وصله آرماتور دقيقاً در ناحيه غير مجاز ستون قرار گرفته و آرماتورهاي دورپيچ نيز در فونداسيون قطع شده‌اند. موضوع اخير از مهمترين عوامل خرابي‌هاي مشاهده شده در زلزله ها در اكثر نقاط دنيا مي باشد.
 
 عدم تامين طول لازم براي نشيمن تيرهاي بتن مسلح پيش ساخته عرشه پل‌
 در پل‌هاي متشكل از عرشه با تيرهاي بتن مسلح پيش ساخته در كشورمان استفاده از تكيه گاه نئوپرن الاستومري براي نشيمن تيرها در محل كوله‌ها و پايه ها بسيار رايج مي باشد. انتظار مي رود در هنگام زلزله، تغيير مكان طولي پل به دليل عدم وجود ميرايي در اين نوع نشيمنگاه‌ها قابل توجه باشد. لذا آيين نامه‌ها مقرر مي‌دارند كه طول نشيمن عرشه بر روي كوله و پايه پل از حداقل ميزاني برخوردار باشد. اين مهم به دليل جلوگيري از سقوط عرشه از روي كوله و پايه به داخل دهانه مي‌باشد. متاسفانه در شكل زير مشاهده مي‌گردد كه طول مذكور رعايت نشده است. در حالي‌كه اين موضوع در هنگام تهيه نقشه هاي اجرايي و زمان اجراي كوله به راحتي و با تامين براكت در ديواره كوله امكان پذير بوده است.
 
جانمايي نادرست نئوپرن در زير تيرهاي پيش ساخته عرشه پل‌
 مطابق ضوابط آيين نامه ها، محور نئوپرن‌هاي چهارضلعي به دليل جلوگيري از اعمال فشار غير يكنواخت خارج از محور بايد بر محور تير منطبق بوده و اضلاع آن به موازات اضلاع تير باشند. متاسفانه در شكل زير مشاهده مي گردد كه هر دو مورد فوق در هنگام جانمايي نشيمن‌ها رعايت نشده و نئوپرن‌ها با خروج از مركزيت قابل توجه نصب شده‌اند. اين موضوع منجر به كاهش عمر مفيد بهره‌برداري از نئوپرن و ايجاد تنش‌هاي قابل توجه در انتهاي تير مي گردد.
 
 
عمل آوري نامناسب بتن عرشه و ايجاد ترك‌هاي انقباضي‌
در برخي موارد مشاهده مي گردد كه پيمانكاران براي عمل آوردن بتن دال عرشه از پهن نمودن گوني و مرطوب كردن آن استفاده مي نمايند. در صورت وزش باد و با توجه به وجود منافذ باز در سطح گوني، در عمل رطوبت آب به سرعت تبخير شده و در نتيجه ترك هاي سطحي فراواني در سطح دال ايجاد مي گردند. شكل زير به وضوح اين مساله را نشان مي دهد. ترك‌هاي مذكور باعث نفوذ مواد خورنده به سطح آرماتورهاي دال با پوشش كم شده كه به دنبال آن خوردگي آرماتور، پكيدن بتن اطراف آن و كاهش عمر مفيد بهره‌برداري از پل به وقوع مي پيوندد. به عنوان يك راه حل پيمانكاران مي توانند بجاي گوني يا همراه آن از نايلون هاي پلاستيكي استفاده نمايند به طوري كه بخار آب در زير پلاستيك محبوس شده و باعث عمل‌آوري بتن دال عرشه گردد. به علاوه عمليات بتن‌ريزي زماني انجام شود كه سرعت باد كم بوده و تابش شديد خورشيد وجود ندارد.
 اجراي نامناسب درزهاي انبساط‌
 يكي از مساله سازترين قسمت‌هاي پل‌ها در زمان بهره‌برداري، درزهاي انبساط پل مي باشد. هر يك از ما روزانه چندين بار ضربه وارد بر اتومبيل خود را در هنگام عبور از همين درزها تجربه مي نماييم . در شكل زير يك نمونه درز انبساط در حال اجرا نشان داده شده است. زمان اجراي درزهاي انبساط بطور معمول همزمان با بتن ريزي دال مي باشد، در اين هنگام با توجه به دقت كم لحاظ شده در اجراي درز انبساط و همچنين عدم وجود آسفالت پوششي، رويه درز و بتن اطراف آن داراي پستي بلندي هايي خواهد شد كه در هنگام اجراي آسفالت امكان اصلاح آنها وجود نخواهد داشت. لذا توصيه مي گردد محدوده درز انبساط تا زمان اجراي آسفالت پل، بتن ريزي نشده و در هنگام اجراي آسفالت با تنظيم مناسب درز و آنگاه ريختن بتن مرحله دوم از هم تراز بودن سطح درز و آسفالت اطمينان حاصل گردد. به علاوه از اجراي درزهاي فولادي با پروفيل و ورق پوششي به دليل شكست جوش‌هاي اتصالي و ايجاد مشكلات فراوان احتراز شده و به جاي آنها از درزهاي لاستيكي مسلح استفاده شود.
GetBC(12);

مقدمه

بتن غلطکي (RCC) بعنوان مصالحي جديد در صنعت سدسازي در حال حاضر مورد توجه سدسازان بزرگ دنيا و مؤسسات تحقيقاتي مي‌باشد. يکي از مسائل اين نوع بتن در اجرا، بالابودن ضريب تراوايي آن مي‌باشد که بعضا در سدهاي بزرگ تزريق‌هاي دوغاب پس از انجام ساختمان را طلب مي‌کند. در طرح اختلاط اين بتن مي‌توان از برخي مواد جايگزين سيمان (غيرچسبنده) به منظور کاهش فضاهاي خالي موجود در جسم بتن غلطکي و واکنش‌هاي ثانويه بهره گرفت که تاثير اين مواد بر پارامترهايي چون مقاومت‌هاي فشاري و برشي در محل درزهاي سد بايستي در نظر گرفته شد. در مقاله حاضر ميزان نفوذپذيري در جسم بتن غلطکي و در محل درزها و چگونگي کنترل آنها مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است . اين تحقيق با کار آزمايشگاهي بر روي نمونه‌هاي بتن غلطکي که با استفاده از طرح اختلاط هاي مختلف با و بدون ماده پوزولاني آماه شده بود صورت گرفته است . براساس نتايج بدست آمده روند تغييرات بدين تربيت است که با افزايش ميزان وزن مخصوص و مقاومت فشاري ميزان ضريب نفوذپذيري کاهش مي‌يابد. همچنين نتايج آزمايشگاهي نشان مي‌دهد که بتن غلطکي که داراي مواد جايگزين سيمان مانند پوزولان‌ها مي‌باشد داراي ضريب نفوذپذيري کمتري نسبت به نمونه‌هايي که بدون پوزولان هستند، مي‌باشد.
تعریف بتن غلطکی

بتن غلتکی بتنی است که در اجرای سازه های حجیم ( سدها ، شالوده های بزرگ و... ) کاربرد دارد و برای اجرای آن از ماشین آلات راهسازی و عملیات خاکی استفاده می شود .
چنین روش اجرایی نتایج و تبعات اولیه زیر را به دنبال خواهد داشت :
  • انرژی لازم برای اجرا و جا دادن این گونه مصالح بیش از مقداری است که با لرزاننده های ( ویبراتور ) معمولی تامین می گردد . به همین دلیل در صورت استفاده از مصالح و مواد سیمانی مشابه آنچه در بتن لرزاننده سنتی (CVC) یا بتن متعارف به کار برده می شوند و با اجرای لایه های متوالی بتن ، می توان به کیفیتی بهتر از کیفیت بتن متعارف (CVC) دست یافت .
  • از سوی دیگر ، مانند سدهای خاکی ، ناحیه بين دو لایه متوالی و ناحیه واقع در درون لایه ها با یکدیگر متفاوتند .
  • روش اجرای بتن غلتکی در مقایسه با بتن متعارف ، امکان دستیابی به سرعت زیادتری را فراهم می سازد که مزایای اقتصادی چون صرفه جویی در قیمت واحد حجم بتن و کاهشی قابل ملاحظه در زمان ساخت و همچنین در قالب بندی و ... را در پی خواهد داشت .
بتن غلتکی همچون تمامی انواع موجود بتن ، مخلوطی از مصالح سنگی خنثی ، مواد سیمانی و آب است .
بتن غلتکی مصالح و روشی نوین برای ساخت اقتصادی سازه های حجیم از جمله سدهای وزنی می باشد . در این نوع بتن ترکیبی از ویژگی های تکنولوژی بتن و خاک به کار گرفته شده و با استفاده از ماشین الات ساخت سدهای خاکی حمل ، پخش و متراکم می شود . بنابراین بتن ریزی سریعتر و هزینه اجرا به شدت کاهش می یابد .
امروزه سدهای بتن غلتکی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ساخته می شوند . زیرا این سدها مزایای اقتصادی و سرعت زیاد اجرای سدهای خاکی و ایمنی سدهای بتنی را تواماً در بردارند . فهرست سدهایی که در ایران به این روش مطالعه شده اند در جدول شماره 1 آمده است . پیشرفت حاصل در تکنولوژی بتن حجیم به منظور کاهش درصد سیمان منجر به پیدایش روش بتن غلتکی گردیده است . در این روش با منظور نمودن عوامل زیر درصد سیمان مصرفی کاهش یافته و بتن ریزی سریعتر و با هزینه ای کمتر انجام می شود:
  • استفاده از سنگدانه های با حداکثر ابعاد بیشتر و دانه بندی خاص
  • استفاده از پوزولان
  • استفاده از مواد افزودنی حباب ساز و روان کننده
  • استفاده از ماشین آلات حمل ، پخش و تراکم در عملیات خاکی و استفاده از ویبره سنگین در بتن ریزی
این نوع بتن به دلیل شرایط خاص اجرایی باید دارای روانی مناسب باشد . هنگامی که بتن غلتکی خیلی سفت باشد دانه بندی و چسبندگی مناسب جهت تراکم یکنواخت را نداشته باشد ، قسمت های تحتانی لایه تراکم مناسب را نمی بیند و هرگاه روانی این بتن خیلی زیاد باشد تحمل وزن غلتک را نداشته و غلتک لرزاننده نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد . بنابراین در این نوع بتن انتخاب مصالح و نسبت های اختلاط از اهمیت خاصی برخوردار می باشد .
ملاحظات اساسی در انتخاب نسبت اختلاط مناسب بتن غلطکی عبارتند از :
1. روانی مناسب ( توجه به دانه بندی و درصد آب مناسب برای تراکم )
2. مقاومت کافی ( تامین خواص مکانیکی و چسبندگی درزها )
3. آب بندی ( کنترل تراوش )
4. حرارت هیدراتاسیون کم ( محدود نمودن پتانسیل ترک های حرارتی )
2- سه روش طراحی سد بتن غلتکی :
روش طراحی سد بتن غلتکی در سال های 1970 به سه طریق متفاوت در حال شکل گیری و تبیین بود . در ایالات متحده نوع کم سیمان آن مبتنی بر روش های مربوط به مصالح و اجرای سدهای خاکی توسط گروه مهندسین ارتش (Army Corps of Engineers ) توسعه یافت. مهندسین انگلیسی گزینه دیگری با خمیر سیمان زیاد به صورت تلفیقی از طرح اختلاط بتن متدوال و روش های ساخت سدهای خاکی را در نظر داشتند . گروه مهندسین ژاپنی روش دیگری را تعقیب نمودند که سد بتنی متراکم شده با غلتک (  RCD ) نامیده می شد . از سه حالت فوق RCD محافظه کارانه ترین حالت نسبت به سد بتنی مرسوم و تجارب اجرایی آن می باشد.
 روشم
 
2-1- روش طرح مخلوط با خمیر زیاد (روش انگلیسی):
روش طراحی مخلوط با خمیر زیاد اولین بار توسط مهندسی به نام دانستان (Dunstan ) ابداع گردید و اداره عمران ایالات متحده بعداً تغییراتی در آن اعمال نمود که در سد آپراستیل واتر (Upper Still Water ) به کار برد . این روش با مفاهیم طراحی سد بتن غلتکی با خمیر زیاد منطبق بوده و در آن کل سازه غیرقابل نفوذ منظور می شود و چسبندگی بین لایه ها با توجه به ویژگی مخلوط فراهم می گردد . به منظور دستیابی به چنین معیارهایی مواد شیمیایی بیشتر در مخلوط مصرف می شود تا بتن غلتکی با خمیر زیاد حاصل شود . 
 2-2- روش سد بتنی متراکم شده با غلطک RCD  ( روش ژاپنی) :
معیارهای طراحی مخلوط در روش RCD به شرح زیر است :
1. مقدار سیمان بایستی حتی الامکان کم در نظر گرفته شود در حالی که با مشخصه های مقاومت در نظر گرفته شده سازگار باشد . مقداری خاکستر بادی به عنوان ماده افزودنی مصرف شده تا بدین وسیله گرمای هیدراتاسیون و نیازهای آب مخلوط کاهش یابد .
2. لازم است نسبتی از ماسه به مصالح سنگدانه ای درشت دانه بیش از نسبت در نظر گرفته شده برای بتن حجیم معمولی منظور شود تا جدا شدن دانه ها کاهش یافته و تسهیلاتی در عمل تراکم با غلتک های ارتعاشی فراهم آورد .
2-3- روش کم سیمان (گروه مهندسین ارتش آمریکا) :
این روش مبتنی بر تجارب حاصله در هفت پروژه بتن غلتکی می باشد . روش مذکور از دستورالعمل ACI شماره 3/211 تحت عنوان روش استاندارد برای انتخاب نسبت های اختلاط در بتن بدون اسلامپ پیروی می کند . دستورالعمل فوق شامل چند جدول است که از روی تجربیات مذکور در ارتباط با بتن غلتکی تهیه شده است . این روش تعیین نسبت های اختلاط می تواند برای دامنه وسیعی از مصالح و مشخصات پروژه مورد استفاده قرار گیرد .
رويه بتن  غلطکی
 يكي از مشكلات اساسي معابر سواره رو ، خيابان ها و شبكه هاي بزرگراهي و محوطه هاي صنعتي در كشور ما ، تخريب و تعويض هاي متوالي آسفالت ميباشد كه در كنار تحميل خسارات ميلياردي به اقتصاد ملي ، ضريب ايمني جاده ها و خيابان هاي كشور را نيز به شدت كاهش داده است و البته خسارات فراواني نيز به خودروها وارد مي كند به نحوي كه اين وضعيت مورد اعتراض صاحبان اتومبيل ها و رانندگان مي باشد . اعتراضي كه تكنولوژي فعلي ساخت معابر قادر به پاسخگوئي و رفع اين معضل نيست و نيازمند تغيير ساختاري و تكنيكي طراحي و ساخت معابر سواره رو و ترافيكي مي باشد . از طرفي معضل زيست محيطي استفاده از مواد نفتي و هيدروكربن ها در تركيب آسفالت قيري در كنار پائين بودن قابليت هاي آسفالت قيري براي احراز بسياري از مشخصات فني مورد لزوم در معابر ترافيكي بالاخص در بخش دوام و پايداري در برابر تغييرات جوي و سيكل هاي يخبندان ، گزينه رويه بتن غلطکی ( RCCP ) را پيش رو قرار داده است . رويه بتن غلطکی فصل نويني را در طراحي و ساخت معابر سواره رو به وجود آورده است .
 قابليت هاي فني رويه رويه بتن غلطکی
1- دامنه كاربرد بسيار وسيع در ساخت جاده ها و خيابان هاي اصلي و فرعي ، آزادراه ها ، باند پرواز و آشيانه هواپيما ، كف سالن هاي صنعتي ، محوطه هاي صنعتي و انبارها ، باراندازها ، جاده معادن ، پياده روها ، ورزشگاه ها ، پيست اتومبيل راني ، كف نمايشگاه هاي صنعتي و تجاري ، محوطه هاي تجاري ، بنادر و اسكله ها ، دامداري ها ، سردخانه ها ، جاده هاي شيب دار ، لوپ ها ، ميادين ، دورها ، پل ها و كف ترمينال ها و ايستگاه هاي اتوبوس و كاميون ( گاراژها ) و . . .
2- تحمل بارهاي سنگين ترافيكي به ويژه در محل شيب ها ، دورها و ايستگاه ها و بارهاي ترافيكي و ايستگاه هاي سنگين با توجه به بالا بودن مقاومت فشاري ( بيش از 3 برابر ماكزيمم مقاومت فشاري ثبت شده براي آسفالت ) اين قابليت را براي رويه بتن غلطکی فراهم نموده است كه بارهاي سنگين و فوق سنگين را به راحتي تحمل  نمايد
3- صلب بودن و عدم تغيير شكل در برابر بارهاي وارده و ضربات ناشي از سقوط اجسام سخت .
4- دوام بلند مدت نسبت به آسفالت قيري در مناطق گرمسير و معتدل با توجه به اين كه در برابر افزايش دما مقاوم بوده و هيچ گونه تغيير شكلي در آنها ايجاد نمي شود .
5- قابليت بهره برداري زود هنگام حتي در مواقع اضطرار ( 12 ساعت پس از اجرا )
6- دوام بلند مدت رويه بتن غلطکی  در مناطق داراي سيكل هاي يخبندان و سردسير ، بخش قابل توجهي از افت كيفيت آسفالت هاي قيري در عبور از فصل سرما و يخبندان اتفاق مي افتد و عواملي از قبيل پديده جذب آب و يخ زدگي و آب شدگي ،  نفوذ آب به لايه هاي زيرين و يا استفاده از نمك براي يخ زدائي از جمله عوامل اصلي تخريب آسفالت هاي قيري در عبور از فصل سرما مي باشند . رويه بتن غلطکی به خاطر جذب آب پائين و مقاوم بودن در برابر سيكل هاي يخبندان در مواجهه با آسيب هاي احتمالي پيش روي آسفالت هاي قيري ايمن و مقاوم مي باشد .
7- سرعت بالاي اجرا و سهولت نگهداري و ايجاد تغييرات آسان و كم هزينه به منظور ترميم و يا مرمت محل هاي آسيب ديده .
8- صرفه جوئي در مصرف سوخت و حذف آلودگي هاي حين پخت و انتقال آسفالت .
9- رويه بتن غلطکی  ، به خاطر نفوذناپذيري مواد متشكله آن به بافت مصالح و طبيعت ، به عنوان رويه سازگار با محيط زيست هيچ گونه مشكل زيست محيطي در محدوده كاربردي خود ندارد و تا پايان دوره دوام مواد و مصالح متشكله آن به عنوان بخشي از طبيعت تعريف مي شود .
10- مقاوم دربرابر ريزش انواع مواد نفتي و هيدروكربن ها و بسياري از اسيدها كه از جمله نقاط ضعف آسفالت قيري مي باشد . زيرا در آسفالت هاي قيري به خاطر هم خانوادگي مواد نفتي با قير ، واكنش هاي تركيبي و شيميائي صورت گرفته به شدت مشخصات فني آسفالت قيري را تحت تاثير قرار مي دهد . اين در حاليست كه مواد نفتي و هيدروكربن ها و بسياري از اسيدها در مواجهه با رويه بتن غلطکی به عنوان ماده خنثي عمل مي كند .
11- رنگ خاكستري و خنثي رويه بتن غلطکی ، ضمن ايجاد كنتراست و چشم انداز لطيف ضريب جذب دماي پائين تري دارد و اين به پائين آوردن دماي محيط كمك مي كند .
12- امكان تعبيه كف هاي رنگي براي كل محوطه و قسمت هاي ضروري راه كه پايداري آن نسبت به روش متداول رنگ زدن و خط كشي قابل توجه مي باشد .
شبيه سازي سايش بتن غلطكي در سازه هاي هيدروليكي (با كاربردي روش پرتابش آب و ماسه)
توسعه استفاده از بتن كوبيده بدون پوشش در سازه هاي هيدروليكي در سال هاي اخير، ايجاب مي كند كه عوامل موثر بر مقاومت سايشي آن، به ويژه در بخش سرريز بررسي گردد. در اين مقاله، با تحليلي بر مشاهدات آزمايشگاهي از چگونگي وقوع پديده سايش كه در برخورد مالشي جريان هاي دوفازي با سرعت زياد به وجود مي آيد و ضمن در نظر گيري اثر پارامترهاي مختلفي از قبيل دانه بندي مصالح سنگي، جنس و سطح ويژه سنگ دانه ها، انرژي تراكمي (كه اين عوامل مي تواند با پارامتري به نام شعاع هيدروليكي متوسط معرفي گردد)، سن نمونه، عيار سيمان در طرح اختلاط و...، معيارهاي لازم براي نشان دادن مقاومت سايشي بتن غلطكي معرفي مي گردد. براي سادگي انجام مشاهدات و قابليت تعميم داده ها براي پروژه هاي اجرايي، از دستگاه سنجش مقاومت سايشي و فرسايشي بتن با جريان فوراني چند فازي بهره گيري شده است. يافته هاي از تحليل هاي آماري بر مشاهدات حاكي از آن مي باشد كه: اولا مقاومت سايشي تابعي خطي از مقاومت فشاري بوده، ثانيا هر چه شعاع هيدروليكي سنگ دانه ها بيشتر باشد، مقاومت سايشي بالاتر خواهد بود و ثالثا با افزايش سن نمونه و عيار سيمان مقاومت سايشي افزايش معني داري پيدا مي كند.
بررسی كیفیت آسفالت قیریو ارائه روش بتن غلطكی زود سخت شونده RCCP درایران
چكیده
استفاده از آسفالت قیری با توجه به معایب آن از جمله: آلودگیهوا و محیط زیست خصوصاً هنگام تولید، عدم سازگاری با شرایط اقلیمی به ویژه در فصلسرما، تغییر شكل و عمر كوتاه، عدم دوام در برابر مواد شیمیایی. با توجه به قیمت آنلازم دیده شد كه طرحی مناسب و جایگزین با قابلیتهای مصالح موجود در كشور انتخابگردد كه پس از مطالعات اولیه و اجرای آزمایش با توجه به قابلیتهای فراوان رویه بتنیتوانمند زود سخت شونده RCCP
COMPACTED CONCRETE PAVEMENTS) (ROLLER
عبارتند از: دامنه كاربرد بسیار وسیع، مقاومت فشاری بیش از سه برابر ماكزیمم مقاومت فشاری ثبتشده برای آسفالت قیری، صلبیت و عدم تغییر شكل، سازگاری با شرایط اقلیمی سرد و گرم،سرعت بالای اجرا و امكان بهره‌برداری زود هنگام، سازگاری با محیط زیست پیشنهادگردید. بتن غلتكی RCCP برای اولین بار در ایران هم اجرا شد، آن هم توسط مجتمعتولیدی تحقیقاتی بتن ایران‌فریمكو در هشتگرد، نتایج آزمایشهای صورت گرفته نشانمي‌دهد كه این عملیات با موفقیت انجام گرفته است.
1ـ مقدمه
ازجمله مشكلات اساسی معابر سواره رو خیابانها و شبكه‌هایبزرگراهی و محوطه‌های صنعتی در كشور ما تخریب و تعویض‌های متوالی آسفالت مي‌باشد كهدر كنار تحمیل خسارات میلیاردی به اقتصاد ملی، ضریب ایمنی جاده‌ها و خیابانهای كشوررا نیز به شدت كاهش داده است و البته خسارات فراوانی نیز به خودروها وارد مي‌كند بهنحوی كه این وضعیت مورد اعتراض 100 درصد صاحبان اتومبیل‌ها و رانندگان مي‌باشد! اعتراض كه تكنولوژی فعلی ساخت معابر قادر به پاسخگویی و رفع این معضل نیست ونیازمند تغییر ساختاری و تكنیكی طراحی و ساخت معابر سواره رو و ترافیكی مي‌باشد. ازطرفی معضل زیست محیطی استفاده از مواد فعلی و هیدروكربن‌ها در تركیب آسفالت قیری دركنار پائین بودن قابلیت‌ها و آسفالت‌ قیری برای احراز بسیاری از مشخصات فنی موردلزوم در معابر ترافیكی بالاخص دوام و پایداری در برابر تغییرات جوی و سیكل‌هاییخبندان، گزینه‌ رویه‌های بتنی RCCP را پیش رو قرار داده است.
2ـ معایب آسفالت قیری
آسفالت قیری كه در مقابل فشارهای فیزیكی مقاومت چندانی ندارد، این مقاومت درمرغوبترین آسفالت قیری ایران معادل 85ـ75 كیلوگرم بر سانتیمتر مربع است. و در برابرتغییرات جوی و تغییر دما تغییر شكل مي‌دهد و عمر مفید كوتاهی دارد.
2ـ1ـ آلودگی هوا ومحیط زیست
برای تهیه آسفالت قیری به چیزیحدود 140 درجه سانتیگراد دما نیاز هست و در نتیجه برای تولید این نوع آسفالت مقادیرقابل توجهی سوخت به مصرف مي‌رسد و مي‌توان گفت به لحاظ زیست محیطی، اقتصادی وخصوصاً آلودگی هوا در كلان شهرها بسیار نامناسب است.

2ـ 2ـ عدم سازگاری با شرایط آب وهوایی
بخش قابل توجهی از افت كیفیتآسفالت‌های قیری در عبور از فصل سرما و یخبندان اتفاق مي‌افتد و عواملی از قبیلپدیده جذب آب و یخ زدگی و آب شدگی، نفوذ آب به لایه‌های زیرین و یا استفاده از نمكبرای یخ‌زدائی از جمله عوامل اصلی، تخریب آسفالتهای قیری در عبور از فصل سرمامي‌باشد.
در مناطق گرمسیر با مشكل تغییر شكل آسفالت قیری مواجههستیم.
2ـ3ـ عدم دوامدر برابر مواد شیمیایی
آسفالت قیری دربرابر مواد نفتی مانند گازوئیل، نفت، بنزین و اسیدهایی كه در محوطه‌های صنعتی وجوددارند تخریب مي‌شوند.
2ـ4ـ استفاده از قیر نامناسب
قیر مورد مصرف در راه‌سازی به طور مستقیم در مقابل عوامل جوی بوده و بایدضربه‌های ناشی از حركت وسایل نقلیه را تحمل نماید [1]
3ـ خواص بتن غلطكی
به طوركلی خواص بتن غلطكی سخت شونده بستگی به دانه‌بندی،‌ جنس و شكل سنگدانه‌ها، و موادسیمانی، نحوه ساخت مخلوط، درصد تراكم و كنترل اجرا دارد. مزیت این روش ساخت بتن،هزینه كمتر از انواع دیگر بتن و سرعت اجرایی بسیار زیاد آن بوده و در عین حال دارایخواص مكانیكی مورد نیاز بتن معمولی نیز مي‌‌باشد. [2] عموماً بتن غلطكی را بتنی سفتبا اسلامپ صفر تعریف مي‌كنند. [3]
 3ـ1ـ كاربرد رویه بتنی RCCP زود سختشونده
دامنه كاربرد بسیار وسیع در ساختجاده‌ها و خیابانهای اصلی و فرعی، آزاد راه‌ها، باند پرواز، آشیانه هواپیما، كفسالن‌های صنعتی، محوطه‌های صنعتی و انبارها، باراندازها، جاده معادن، پیاده روها،ورزشگاه‌ها، پیست اتومبیل‌رانی، كف نمایشگاه‌های صنعتی و تجاری، محوطه‌های تجاری،بنادر اسكله‌ها، دامداري‌ها، سردخانه‌ها، جاده‌های شیب‌دار، لوپ‌ها، میادین، دورها،پلها، كف ترمینال‌ها، ایستگاه‌های اتوبوس‌ و كامیون (گاراژ)‌ را مي‌توان نام برد.
3
ـ2ـ مقاومت رویه بتنی RCCP زود سخت شونده
مقاومت فشاری با نسبتآب به سیمان پایین و صفر بودن اسلامپ از 150 تا 300 كیلوگرم بر سانتي‌متر مربع كهدر شرایط عمل آوری و با مرغوبترین مصالح به دست آمده است كه تحمل بارهای سنگینترافیكی به ویژه در محل شیبها، دورها، بارهای ترافیكی و ایستگاه‌های سنگین را بهراحتی تحمل مي‌كند.

3
ـ3ـ صلبیت
صلب بودن و عدمتغییر شكل در برابر بارهای وارده و ضربات ناشی از سقوط اجسام سخت.
3
ـ4ـ سازگاری با شرایطآب و هوایی
دوام بلندمدت نسبت به آسفالتقیری در مناطق گرمسیر و معتدل با توجه به اینكه در برابر افزایش دما مقاوم بوده وهیچگونه تغییر شكلی در آنها ایجاد نمي‌شود. در مناطق سردسیر رویه بتنی (RCCP) بهخاطر جذب آب پایین و مقاوم بودن در برابر سیكل‌های یخبندان در مواجه با آسیبهایاحتمالی ایمن و مقاوم است.
3
ـ5ـ اجرا و بهره‌برداری زود هنگام
سرعت بالای اجرا و سهولت نگهداری و قابلیت بهره‌برداری زود هنگام حتی درمواقع اضطرار (دوازده ساعت پس از اجرا).
 3ـ6ـ سازگاری با محیط زیست
رویه بتنی RCCP به خاطر نفوذناپذیری موادمتشكله آن به بافت مصالح و طبیعت، به عنوان رویه سازگار هیچگونه مشكل زیست محیطی درمحدوده كاربردی خود ندارند. و تا پایان دوره دوام مواد و مصالح متشكله آن به عنوانبخشی از طبیعت تعریف مي‌شود. رنگ خاكستری و خنثی RCCP، ضریب جذب دمای مناسبی دارد واین به خاصیت پایین آوردن دمای محیط كمك مي‌كند.
3
ـ7ـ گزارش فنی بتن توانمند زود سخت شونده RCCP
پس از انجام مطالعات اولیه، بررسی وارزیابی قابلیت‌های مصالح موجود در كشور در نهایت طرحی مناسب با كشورمان تهیه وتدوین شد كه در ابتدای سال 1384 به ثمر نشست نتایج آزمایشهای ما كه پس از طی 28 روزبا عنوان دوره بلوغ بتن انجام شد، نشان داد كه همه چیز براساس پیش‌بینی ما و مطابقبا محاسبات و طراحي‌های اولیه جواب داده است كه مي‌توان به نمونة‌ اجرا شده درهشتگرد اشاره كرد.
4
ـنتیجه‌گیری
پس از ذكر معایب آسفالت قیری ومزایای بتن غلطكی لازم است بدانیم كه اولین گام‌ها برای جایگزینی برداشته شده ونمونه‌ای برای ارزیابی و استناد اتفاق افتاده است. بیش از 40 سال است كه شیوهتولید، استفاده و مزایای بتن غلطكی در دانشگاه‌های ما تدریس مي‌شود، نیروی متخصص وآگاه در این باره در كشور تربیت شده است و همه شرایط و امكانات فراهم است، اما همچنان از آسفالت قیری استفاده مي‌شود.
 

 

مقدمه

يكي از بزرگترين آرزوهاي بشر از دوران اوليه پيدايش درعالم ، مسئله ساخت سرپناهي مناسب بوده ودردوران فراصنعتي فعلي هرچند كه اكثر آرزوها تحقق يافته ولي اين مسئله همچنان از دغدغه هاي بزرگ همگان درسراسر دنيا محسوب ميشود . درگذشته هاي دور كه خاك وسنگ وآجر تنها مصالح ساختماني بشمار مي رفتند ، استفاده از آنها محدوديت خاصي نداشت ولي درحال حاضر كه حفظ محيط زيست بخاطر بقاي بشر اجتناب ناپذير است ، استفاده از اين مصالح واقعاً ديگر ممكن نيست . هرچند كه فولاد وسيمان وديگر مصنوعات مدرن جايگزين هايي مناسب ، بجاي مصالح سنتي محسوب مي شوند ولي متاسفانه درايران هنوز بطور حيرت انگيزي از مصالح سنتي دركنار مصالح نوين ساختماني استفاده وتاسف بزرگتر اينكه از مصالح نوين نيز به روش هاي غلط بهره مي گيريم . كشور باستاني ايران بعنوان ميراث دار بزرگترين تمدن باستاني ومشعل دار علم وفرهنگ درقرون گذشته بجايي رسيده كه بابروز بلاياي طبيعي ، متاسفانه به يكباره تمام ساختمانهاي يك شهرش برسر مردمانش خراب وباعث تلفات عظيم جاني ومالي ميگردد.
قبل از ورود فولاد وسيمان به صنعت ساختمان ، پيشگام اين صنعت در جهان بوده ايم كه آثار تاريخي بي نظير موجود ، اثباتي مهم براين ادعاست ولي بانگاهي كوتاه به آمارها ، درمي يابيم كه هرچه سريعتر بايستي بفكر تغييرات اساسي درصنعت ساختمان باشيم :
ü     80% ساختمان هاي تهران (پايتخت كشور ) فاقد استانداردهاي اساسي به ويژه مقاوم سازي هستند!
ü     90% مردم فقط به نماي ظاهري وشكل بنا ، اهميت مي دهند !
     حدود 60% از واحدهاي مسكوني كل كشور داراي عمر بيش از 20 سال و 85 % فاقد سازه هاي بادوام !
     احتمال وقوع زلزله 7 ريشتري تا 10 سال آينده درتهران حدود 70% است !
   از مجموع آمار تلفات انساني درقرن گذشته (سهم ايران = 8% كل تلفات جهاني ) درايران بالغ بر 80% اختصاص به تلفات زلزله دارد !
  باتوجه به اينكه وضعيت ساخت وساز ، يكي از مهمترين ابزار سنجش توسعه يافتگي دركشورها محسوب ميشود ودر كشورهاي پيشرفته عمر مفيد ساختمان ها 100+ است ولي درايران عمر مفيد ساختمان ها 30- سال است!
  ايران درمصرف آهن جزو كشورهاي پر مصرف كننده جهان به شمار مي رود ، اين درحالي است كه آهن با بهاي گزاف عرضه ميشود !
   ايران از لحاظ مصرف سرانه سيمان دررديف بيستم جهان قرار دارد وميزان استفاده از اين مصالح ارزان ومقاوم درساختمان ها ناچيز است درحالي كه سيمان به اندازه كافي دركشور وجود دارد !
علل اين نقصان بزرگ را بايستي دركيفيت پايين مصالح ساختماني ، روش هاي سنتي وغيرعلمي طراحي واجرايي ، به كارگيري نيروي غير ماهر وبالاخره ضعف كنترل ونظارت مقامات مسئول جستجو كنيم .
دراين مقاله صرفاً به مسئله كيفيت مصالح ساختماني پرداخته وسعي شده با استدالات فني ، مصالح نوين مناسب ساخت وساز باتوجه وتكيه به منابع داخلي ومحدوديت هاي خاص مثل : قرارداشتن ايران دركمربند جهاني زلزله دركنار رعايت وحفظ فاكتور هاي زيست محيطي ‌بررسي شوند كه البته منظور از عبارت " ساخت وساز " دراين مقاله معناي عام آن نيست وصرفاً توجه به ساختمان هاي مسكوني ، اداري ، تجاري ورفاهي ميباشد وپروژه هاي بزرگ عمراني وابنيه زيربنايي مدنظر نبوده است .
" سهولت ، ايمني وصرفه اقتصادي " درانتخاب مصالح ساختماني
اين فاكتورهاي 3 گانه درصنعت ساخت وساز همواره ازگذشته تابحال بادرجه اهميت بالا مدنظر سازندگان واستفاده كنندگان مصالح ساختماني بوده اند .
فوريت وسهولت بيشتر درعمليات اجرايي وكاهش زمان ساخت ازعوامل مهم به شمار مي روند بطوري كه اخيراً دركشورهايي مانند : استراليا وكانادا با استفاده از بلوك هاي سبك وباحداقل مصرف فولاد درعرض فقط چند روز ساختمان هاي 2 الي 4 طبقه ساخته مي شوند.
كلمه ايمني همواره بامفهوم استحكام همراه است كه خيلي دور از واقعيت نيست وبه جرأت مي توان گفت مقاوم سازي ازمهمترين فاكتورهاي صنعت ساختمان بشمار مي آيد ، ولي متاسفانه درگذشته توجه زياد به مقاوم سازي ، باعث سنگين سازي شده كه خود از علل كاهش ايمني درزمان بروز حوادث ميشود. خوشبختانه با پيشرفت تكنولوژي و همراه با كاهش وزن مصالح ساختماني ايمن سازي نيز مورد توجه جدي واقع شده ، بطوري كه دركشور زلزله خيز ژاپن با استفاده از فنآوري جديد سبك سازي و مقاوم سازي هنگام زمين لرزه هاي مهيب ،با كمترين خسارات ممكن جاني ومالي روبرو ميشوند. امروزه در دنيا ، مسئولان ذيربط اين صنعت با وضع آئين نامه هاي استاندارد و قوانين لازم ، انجام
آموزش هاي خاص معماران ومهندسان ساختمان وآموزش هاي همگاني ، توجه خاص به اين صنعت مادر ومهم داشته اند كه لازم است درايران نيز اين برنامه ها عملي ورعايت آئين نامه وقوانين اجباري شود و بخصوص جهت عدم رعايت آنها قوانين انضباطي و تنبيهي سختي وضع شود تاپيش ازاين شاهد تلفات جاني ومالي نباشيم .
نظر شمارا به سطور اول قديمي ترين آئين نامه ساختماني درجهان يعني آئين نامه ساختماني حمورابي (پادشاه بابل حدود 1750 سال قبل ازميلاد ) جلب مي كنم : 
"هرگاه معماري خانه اي براي شخصي بسازد وساختمان آنرا محكم بنا ننمايد بطوري كه خانه خراب گردد ومنجر به مرگ صاحبخانه گردد ، آن معمار را مي بايستي اعدام نمود . هرگاه اين امر منجر به مرگ فرزند صاحبخانه گردد فرزندان آن معمار را بايستي اعدام نمود !.... " 
واما صرفه اقتصادي ، نيز فاكتور مهمي است كه نقش بسزايي درارتباط تنگاتنگ باديگر فاكتورهاي سهولت وايمني دراين صنعت داشته بطوريكه همراه باتكنولوژي مدرن و با استفاده ازمصالح و روش هاي مناسب ميتوان قيمت تمام شده رابه حداقل رساند بشرطي كه ايمني تحت تاثير قرار نگيرد و ساختمان اين كالاي گران رابه كالاي ارزان وفراوان تبديل تا همگان با رضايت ودررفاه كامل ازآن استفاده نمايند.
گفتني است كه صنعت ساختمان درزمان رونقش به لحاظ ارتباط با ديگر صنايع باعث فعاليت واشتغال حدود 40 صنعت مختلف را فراهم مي آورد مثل صنايع : فولاد ، سيمان ، شيشه ، انرژي ، حمل ونقل وغيره . دراين رابطه وبراي هريك از اين صنايع نكات مرتبط وفراوان وقابل بحثي وجود دارد كه امكان پرداختن به همه آنها دراين مقاله ميسر نيست وصرفاً دراينجا به شناخت وكاربرد مصالح ساختماني نوين ومقايسه آنها بامصالح سنتي درچهارچوب فاكتورهاي : سهولت ، ايمني وصرفه اقتصادي مي پردازيم .
مصالح ساختماني سنتي ونوين
همانطور كه ذكرشد انسان ازديرباز از سنگ ، خاك ( آجر ، سفال ) وچوب بعنوان مصالح ساختماني سنتي و ارزان بطور وسيعي استفاده كرده ودرحال حاضر نيز اين صنعت دردنيا از اين مصالح بصورت اصولي وبا انجام فرآوري هاي لازم همراه بارعايت اصول حفظ محيط زيست استفاده مي نمايد . متاسفانه معادن خاك رس وجنگل ها (منابع توليد چوب ) درجهان محدود مي باشند و استفاده بي رويه از آنها باعث تخريب محيط زيست كه عواقب خطرناكي در پي دارد ، خواهد شد.
خوشبختانه از زمان ورود فولاد وسيمان به صنعت ساختمان از قرن گذشته تا بحال ، بشر شاهد تحولات عظيمي درزمينه ساخت وسازهاي زيربنايي واسكاني بوده است . متاسفانه درايران اين اتفاق چشمگير
نبوده وتابحال نتوانسته ايم از اين دوعنصر دركنار مصالح سنتي بطور مناسبي جهت ساختمان سازي استفاده كنيم و در نيم قرن اخير شاهد تلفات جاني ومالي فراواني بوده ايم .
خوشبختانه درچندسال اخير وبخصوص پس از فاجعه غم انگيز زلزله بم ، باتوجه به قرارداشتن ايران روي كمربند زلزله جهاني ، مسئولان ذيربط را بفكر تغيير اين وضعيت واداشته كه ويرايش و تدوين جديد آئين نامه 2800 زلزله از جمله آنهاست ولي بطورجدي نياز به قوانين مناسب تري داريم .
مهمترين مسئله اي كه بايستي به آن توجه شود اجباري شدن استفاده از مصالح سبك بجاي مصالح غير ايمن سنتي ميباشد كه اميد است طراحان ومهندسان متعهد كشورمان همانطور كه درديگر صنايع ثابت كرده اند ميتوانند سرآمد باشند استفاده عملي ازاين مصالح را رايج وهمگاني نمايند. ساخت وساز مسكن به روش سنتي دردهه هاي اخير واقعاً جوابگوي رشد فزآينده جمعيت دركشور نبوده است .
يكي از بزرگترين معضل هاي صنعت ساختمان سازي در ايران استفاده نابجا از خاك ( يا به عبارت درست تر طلاي قرمز ) و تبديل آن بصورت سنتي و ماشيني به‌آجر و سفال مي باشد كه گناهي نابخشودني است وجداً دولت بايستي بسرعت تمام كارگاهها وكارخانه هاي توليد آجر وسفال راتعطيل نموده وكمك نمايد اين واحدها خط توليد خود را به توليد مصالح سبك سيماني وغيره تغيير دهند تا خاك اين عنصر گرانبها ومقدس را به لحاظ حفاظت محيط زيست ومنبع تغذيه آيندگان حفظ نموده وبيش از اين شاهد تخريب زمينهاي كشاورزي بخاطر برداشت خاك آنها جهت تهيه آجر وسفال كه چه هنگام توليد وچه هنگام كاربرد واستفاده در امر ساخت وساز ، باعث اتلاف بي رويه انرژي ميشود ، نباشيم . امروزه واقعاً بايستي درك كنيم كه ديگر دوران انرژي ارزان به پايان رسيده است . شعار " خاك را به هنر كيميا كنيم " صرفاً به معني تبديل خاك به آجر وسفال وكاشي وسراميك نيست ، بايد از هرگرم اين خاك گرانبها با كمك فكر وهنر ايراني فرآورده هاي ضروري توليد كنيم ونه فقط آجر وسفال وكاشي وسراميك !
فاكتورهاي مهم وقابل توجه درتغيير مصالح سنتي به مصالح مدرن سبك
همانطور كه ذكر شد مسئولان ودست اندركاران اين صنعت بايستي بسرعت آئين نامه هاي اصولي وعملي درخصوص استفاده از مصالح سبك وايمن باتوجه به وضعيت اقليمي كشورمان وضع نموده وهمچنين دانشكده هاي عمران ، واحدي درسي جهت آموزش دانشجويان دراين خصوص داير نمايند كه عمده مباحث وفاكتورهايي كه دراين راستا مي توانند مورد توجه قرار گيرند بشرح زير ميباشند :
شناخت مصالح نوين وسبك جهت اجراي انواع سازه ها وساختمان ها مطابق با وضعيت اقليمي كشور .
بررسي عملكرد ساختمان هاي سبك دربرابر زلزله وديگر حوادث طبيعي .
تاثير استفاده از مصالح سبك درمديريت بعد از بحران هاي ناخواسته .
1.     بررسي امكان استفاده از مصالح سبك درتلفيق با مصالح بومي وسنتي .
2.     بررسي تلفيق معماري ايراني اسلامي ومدرن بااستفاده از ساختار سبك .
3.     يافتن روش هاي مدرن ومناسب جهت توليد انبوه ساختمان هاي سبك .
4.     برسي تاثير سبك سازي در بهينه سازي سوخت وبطور كلي دراقتصاد ساختمان .
5.     طرز آگاهي دادن به مردم درخصوص مزاياي استفاده از مصالح سبك .
6.     توجيه اقتصادي مزاياي مصالح سبك درچهار چوب سهولت ، ايمني وصرفه اقتصادي .
مصالح وسيستم هاي سبك ساختمان كدامند ؟
هرچند كه استفاده از مصالح سبك ساختماني درقرن اخير درجهان متداول شده ولي پيشينه آن به قرن دوم ميلادي كه رومي ها درساخت گنبد معبد پانتئون از دانه هاي سبك سنگ پا ( پوميس ) استفاده كردند برمي گردد .
بدنبال كشف سيمان واستفاده وسيع از آن درصنعت ساختمان ، استفاده از بتن سبك عملاً از 1923 توسط سوئد، آمريكا ، ‌هلند وآلمان متداول شد .
وزن يك متر مكعب بتن درحالت معمولي بين 2200 الي 2400 كيلوگرم مي باشد درحالي كه بتن سبك مي تواند وزن فضاي بين 300 الي 1600 كيلوگرم درمتر مكعب داشته باشد . همراه با كم شدن وزن دربتن سبك خواص برتر ديگري نيز همراه مي شود كه به لحاظ سهولت اجرا ، ايمني وصرفه اقتصادي بسيار مهم مي باشند . از بتن سبك بيشتر بصورت بلوك وپانل پيش ساخته ويا بتن درجا جهت كف وشيب بندي استفاده مي شود .
درسال هاي اخير سيستم هاي ديگري مثل ساخت وساز خشك و پانل هاي سه بعدي دراين زمينه ابداع ومورد استفاده قرار گرفته اند كه به لحاظ كاهش مصرف سيمان وفولاد به همراه ديگر مزاياي مطلوب ‌مورد توجه مهندسان وعموم قرار كرفته اند. دراينجا بصورت كاملاً خلاصه نگاهي به روش هاي موجود درخصوص انواع سازه هاي سبك انداخته ودرپايان مزاياي استفاده از آنها رادر صنعت ساختمان بررسي مي كنيم :
1- بتن هاي سبك هوادار
باافزايش درصد هواي موجود دربتن از طريق اضافه نمودن مواد شيميايي هوازا به مخلوط بتن مي توان وزن بتن راكاهش داد . بتن هاي موسوم به فوم بتن ( بتن كفي ) وگازي دراين گروه قرار دارند :
الف - بتن سبك كفي ( فوم بتن سبك )
بتن كفي سالهاست كه درسراسر جهان با موفقيت درساختمان سازي بصورت بلوك ، قطعات پيش ساخته وبتن درجا در انواع پروژه هاي عمراني مورد استفاده بوده است.خوشبختانه در ايران درحال حاضر كليه امكانات توليد فوم بتن سبك به لحاظ ادوات و مايع فوم ( ماده كف زا جهت توليد حباب هاي هوا ) با قيمت مناسب وجود دارد. دراين روش بااستفاده از كف حاصل از مايع فوم كه درفوم ژنراتور توليد شده وملات سيمان وماسه بادي دريك ميكسر مخصوص پس از اختلاط ، درحداقل زمان ، بتن سبك توليد مي شود . اين سيستم يكي از بهترين روش هاي توليد بتن سبك مي باشد كه بايستي توجه بيشتري از طرف دولت ودست اندركارن ساختمان در بخش خصوصي بدان معطوف گردد چون سرعت عمل ، كيفيت مناسب وصرفه اقتصادي بالا از خصوصيات ويژه اين روش توليد مي باشد .
ب- بتن سبك گازي
اين بتن با استفاده از ايجاد گاز دربتن باروش هاي شيميايي دراتوكلاو متورم وسبك مي گردد كه قطعات بزرگ پس از سرد شدن به اندازه هاي دلخواه قابل برش مي باشند . از مواد شيميايي مورد استفاده دراين سيستم مي توا ن از پودر آلومينيوم ، كاربيد كلسيم ويا كلروكلسيم درمجاورت سيمان ، گچ ، آهك ، سيليس ، ميكروسيليس و غيره نام برد .اخيراً درايران كارشناسان ساختمان با كمك تكنولوژي روسيه بتن گازي بدون استفاده از اتوكلاو توليد نموده اند كه به لحاظ قيمت تمام شده وكارآرايي بالا جهت توليد پانل وبلوك هاي سبك از روش هاي مناسب محسوب مي شود.
2 - بتن سبك بااستفاده از دانه هاي سبك معدني يا صنعتي
اين نوع بتن بااستفاده از پوكه هاي معدني ( مثل سنگ هاي آتش فشاني ، سنگ پا ، پوميس ،ورميكوليت وغيره ) وصنعتي ( مثل سيليس منبسط شده ، خاك رس منبسط شده مثل ليكا ، ‌دانه هاي پلي استايرن وغيره ) درملات هاي سيماني حاوي سيليس ، ميكروسيليس و ‌مواد شيميايي مخصوص در قالب هاي معمولي ويا باكمك ماشين هاي مخصوص توليد بلوك وپانل ( مثل دستگاه تخم كن) ساخته مي شود . اين روش به لحاظ سهولت زياد دراجرا ( بدون نياز به ادوات زياد وگران قيمت ) از روش هاي مناسب محسوب بطوري كه به راحتي مي توان آنرا جايگزين توليد آجر ، سفال وموزائيك هاي سنگين جهت كف سازي نمود . قابل ذكر است چون در ساخت دانه هاي سبك ليكا از خاك رس مرغوب استفاده ميشود لذا بهره گيري از اين دانه ها جهت توليد قطعات سبك به هيچ وجه توصيه نمي شود زيرا باعث تخريب محيط زيست ميگردد ، ضمنا قطعات توليدي به لحاظ وزن و جذب آب بالا از كيفيت مطلوبي برخوردار نيستند.
 3- سيستم هاي جديد پيش ساخته سبك
به غير از بلوك وپانل هاي سبك بتني قابل توليد به روش هاي بالا ، سيستم هاي جديد ساخت وساز خشك وپانل هاي سه بعدي كه به تازگي درصنعت ساختمان متداول شده اند به لحاظ سرعت بالا درانبوه سازي وكاهش ضايعات ساختماني ، مورد توجه جدي واقع شده اند . دراكثر اين روش ها از ورق هاي كاملاً عايق پلي استايرن كند سوز وشبكه هاي فلزي به همراه اجراي بتن پاشي جهت توليد پانل هاي ديواري وسقفي باربر وغير باربر باطول وعرض زياد استفاده مي شود . دربرخي از اين سيستم ها بجاي ملات پاشي از تخته هاي پيش ساخته غير آزبستي بهره مي گيرند . از مزاياي ويژه اين سيستم ها وروش ها امكان اجراي ساختمان هاي تا 4 طبقه بدون استفاده از اسكلت فلزي مي باشد . مركز تحقيقات ساختمان و مسكن ، اخيراً باتدوين آئين نامه اي ويژه ، اجراي ساختمان سازي با استفاده از اين سيستم ( صفحات ساندويچي سه بعدي ) تا دو طبقه بدون اسكلت فلزي را باشرايطي خاص مجاز اعلام نموده است . قيمت تمام شده اين سيستم سبك سازي درحال حاضر نسبت به ديگر روش هاي توليد بلوك وپانل هنوز بالاست ولي نسبت به استفاده از آجر وسفال از مزاياي بيشماري برخوردار وجايگزين خوبي مي تواند باشد .
 مزاياي ويژه استفاده از قطعات ، اندودها وسيستم هاي سبك درصنعت ساختمان با توجه به فاكتورهاي سهولت ، ايمني وصرفه اقتصادي
دراين بخش برخي از مزاياي ويژه انوع قطعات بتن سبك مثل بلوك وپانل ، اندودهاي سبك ساختماني وانواع سيستم هاي ساخت وساز به لحاظ نحوه توليد ، حمل ونقل ، نصب ، ساخت ، نگهداري ، استهلاك ، ايمني ، مقاومت ودوام ، انعطاف پذيري دربرابر عوامل جوي ، نقش ويژه درزمان تخريب قهري ، مصرف انرژي ، محيط زيست ودرنهايت صرفه اقتصادي بصورت اختصار ( تيتر وار )بيان مي گردند . درقسمت دوم مقاله كليه اين موارد با استناد به استاندارد ها ، آئين نامه ها ، آمار وارقام فني وجداول مهندسي بصورت مبسوط مقايسه ، بررسي واثبات خواهند شد :
     وزن مخصوص كم بامقاومت فشاري مطلوب
     سهولت مناسب وهزينه پايين هنگام حمل ونقل ونصب
     بهينه سازي مصرف سوخت هنگام توليد ، نصب وبهره برداري
     كاهش حجم خاكبرداري وبتن مصرفي درفونداسيون
     كاهش جدي وزن اسكلت ، سازه وبار مرده
     امكان توليد قطعات پيش ساخته دركارگاه وكارخانه ومحل پروژه
     امكان استفاده از بتن سبك درساختان سازي برروي زمين هاي بامقاومت كم
     خاصيت جذب ودفع آب مطلوب
 
2.                    انقباض مطلوب ناشي از خشك شدن
     مقاومت عالي دربرابر يخ زدگي وفرسايش زودرس
     خاصيت بالاي عايق صوت به لحاظ عامل رفاهي در مقابل صداهاي ناهنجار
     خاصيت فوق العاده عايق بودن درمقابل گرما وسرما
     كاهش حجم وسايل برودتي وحرارتي
     مقاومت عالي در برابر آتش
     كاهش ضخامت اندودكاري به حداقل ممكن
     قابليت برش وميخ پذيري آسان
     سهولت عمليات سيم كشي ولوله گذاري
     كاهش افت انرژي درلوله هاي تاسيسات
     افزايش موثر فضاي مفيد داخل بنا
     رنگ پذيري واندود پذير بودن سطوح بتن سبك باانواع پلاسترهاي معمول
     همخواني وسازگاري بامحيط زيست وعدم ايجاد آلودگي
     ايجاد حداقل ضايعات ونخاله ساختماني و امكان استفاده مجدد از ضايعات
     امكان استفاده از نيروي كارگر ساده وغير ماهر
     عدم نياز به سرمايه گذاري سنگين درتوليد قطعات وسيستم هاي سبك
     تكميل سريعتر پروژه هاي انبوه سازي وكاهش هزينه هاي دستمزد
     خستگي كمتر نيروي كار وكاهش سوانح كارگري وكارگاهي
     كاهش هزينه هاي تعميرات وتغييرات لازم هنگام ساخت وبهره برداري
     كاهش قيمت تمام شده ساختمان تامرحله سفت كاري
و اما در پايان باز هم‌آرزو مي كنيم واميدواريم كه درآينده اي هر چه نزديكتر بتوانيم با همت عالي ، تحولي بزرگ درصنعت بسيار مهم ساختمان سازي بوجود آورده وضمن صرفه جويي درسرمايه وزمان ، ميهن خويش را آباد كنيم . 
 

 

 براي مقابله با زلزله چگونه بسازيم :

زلزله در كشورهاي پيشرفته خصوصا درزمينه ساختمان كه درگيري نزديكي هم با زلزله دارند ، همچون ژاپن و امريكا تقريبا مهار شده است ، آنان توانسته اند با بهينه سازي ساختمانهايشان و رعايت اصول ايمني در ساخت و نظارت بر اجرا به نقطه اي برسند كه بگويند در كشور ما زلزله بلا نيست ، بنابراين در ابتدا به شما پيشنهاد مي كنيم در بخش «چگونه بسازيم» سايت با اصول اوليه محاسبات، طراحي ، ساخت و چگونگي نظارت ويژه برمراحل فوق آشنا شويد تا اگر در حال ساخت خانه اي براي خود هستيد آنگونه بسازيد كه پس از زلزله باز در منزل خود در كنار خانواده محترمتان صحيح و سالم باشيد .
 چگونه آنچه ساخته ايم را ايمن سازي كنيم
الف - ايمن سازي سازه و بنا
 ايمنسازي يعني مشخص نمودن نقاط ضعف يك ساختمان در طراحي واجرا و رفع آن اين كار با توجهبه پيچيدگي و تخصصي بودن آن بايد توسط نيروهايي كه داراي تخصص ويژه زلزله هستندانجام بگيرد.
ممكن است شما اكنون در ساختماني زندگي ميكنيد كه به تازگي به پايان رسيده و يا چند سالي از ساخت آن گذشته باشد ، براي چنين ساختمانهايي ميتوانيد از تخصصهاي گروه ايمن سازي بهره ببريد ، كارشناسان اين رشته قادرند پس از بازديد از ساختمان براي ايمن سازي منازل شما طرحهاي مربوطه را ارائه كنند . براي آشنايي با نحوه عملكرد اين گروه به بخش ايمن سازي سايت مراجعه كنيد .
 
ب - ايمن سازي دكوراسيون و لوازم داخلي منزل
در صورتي كه منزل شما در برابر زلزله دوام بياورد ، ممكن است لوازم و دكوراسيون منزل موجب صدمه به اعضاء خانواده شما گردد پس ايمن سازي در داخل منزل را به همان اندازه ساخت جدي بگيريد !
1- تمام تابلو ها را به ديوار مهار کنيد و از نصب تابلو بالاي مکان خواب خود و فرزندانتان خوداري کنيد
۲- کتابخانه . کمد لباس . ساعت ديواري ، کامپيوتر و هر چيزي که با سقوط آن موجب صدمه زدن به کودکتان ميگردد را مهار و از مکان خواب او دور کنيد
۳- تخت خواب را در کنار پنچره خصوصا پنجره هاي بدون پرده هاي کلفت قرار ندهيد، شيشه هاي شكسته ميتواند صدمات جبران ناپذيري به خانواده شما وارد كند ، فراموش نكنيد كه مشكلات زلزله با پايان حركت زمين ، تازه آغاز مي گردد .
4- ميز توالت همسرتان را در مسير خروج از اطاق خواب قرار ندهيد .
5- نحوه قطع جريانهاي آب و برق و شوفاژ و گاز را به اعضاي خانواده آموزش دهيد تا درصورت عدم حضور شما هم بتوانند اقدامات لازم را انجام دهند .
6- پساز پايان زلزله به دقت شير هاي اصلي گاز را قطع كرده و بسيار دقت كنيد كه موجب آتشسوزي نگرديد ، يك جرقه مي تواند خطر ساز باشد ، روشن كردن چراغ اطاق يا يك روشنكردن يك كبريت براي روشنايي ميتواند خسارت جبران ناپذيري را در پي داشته باشد ، درصورت روبرو شدن با آتش سوزي فراموش نكنيد كه به همان اندازه كه خود آتش ميتواندخطرناك باشد دود نيز ميتواند موجب خفگي شما گردد . در صورتي كه با دود ناشي از آتشسوزي روبرو شديد تا ميتوانيد در سطوح پايين زمين حركت كنيد تا كمتر مواد سمي رااستنشاق كنيد .
7- اگر در منزل آبگرمكن داريد آنرا حتما به ديوار مهار كنيد، سوختگي كم از آوار نيست .
مقاوم سازي ساختمان ها در ايران
شايد يكي از عللي كه باعث گسترش علم مهندسي عمران در گرايش عمران گشته است علاوه بر افزايش جمعيت كه تقاضا براي مسكن را افزايش داده است مقاوم سازي ساختمان در برابر عوامل تخريبي طبيعي مانند زلزله است.چرا كه ساختمانهايي كه بدون در نظر گرفتن ضوابط دقيق مهندسي روز وحتي بناهاي سنتي كه با خشت و گل و چوب و سنگ و… ساخته مي شوند دچار مشكل نمي شوند مگر آنكه روزي زلزله بيايد اما با توجه به گسترش اين علم در سطح دنيا و استفاده سيستم آموزشي دانشگاههاي ايران در بالاترين سطح و تربيت نيروهاي متخصص در مقطع دكترا چرا هنوز براي اين مهم فكري نشده است (با توجه به اينكه غالب نقاط ايران از استعداد زلزله خيزي برخوردار است) و هر از چند گاهي زلزله بايد تعدادي زيادي از برادران و خواهران ما را از ما جدا كند و تمام ارگانهاي كشور بسيج شوند تا فقط به امداد بخش كو چكي از خسارت ديدگان به صورت مقطعي بپردازند.
آيا زمان آن نرسيده تا فكري براي اين امر شود و از وارد شدن اين همه خسارات مالي و جاني جلو گيري شود؟
بررسي برخي علل وارد شدن خسارتهاي سنگين زلزله
۱-مسئولين
۲-مردم
۱-مسئولين
شايد عمده مسئوليت اتفاق افتادن اين فجايع مسولين ذيربط و دست اندركاران مربوطه مانند سازمان مسكن وشهرسازي و …مي باشد
برخي از علل عبارتند از:
۱-عدم وجود نظارت قوي بر ساختمان سازي در كشور
متاسفانه سيستم قوي نظارتي در بخش ساختمان سازماندهي نشده است.(لازم به ذكر است برخي كشورها داراي پليس ساختمان هستند كه با قاطعيت در اين زمينه فعاليت مي كنند)به عنوان مثال اگر از ساختمانهاي خشتي و ساختمانهايي كه به هر دليل بدون ضوابط مهندسي طراحي و ساخته شده اند انتظار مقاومت نداشتيم آيا انتظار زيادي است كه ساختمانهاي دولتي كه با صرف هزينه هاي كلان از بيت المال مسليمن و عمدتا زير نظر سازمان مسكن و شهر سازي ساخته شده است نيز مانند ساختمانهاي خشتي از بين روند.(تخريب ساختمان بانك ملت كه در سال ۱۳۸۱ ساخته شده و يا ساير ساختمانهاي دولتي دليلي بر اين مدعا است)
۲-بالا بودن هزينه و ناياب بودن مصالح اوليه واستاندارد ساختمان سازي مانند سيمان ،تير آهن ،آرماتور و….و دخالت دلالها در اين زمينه هر چند كه برخي مسئولين (وزير مسكن و شهر سازي )عدم رعايت ضوابط مهندسي مانند شناژ را علت تخريب برخي منازل اعلام كرده اند.واين حرف از جهتي گزافه نيست ؟!!
اما آقاي وزير وساير مسولين محترم آيا مردم با خود و خانواده خود دشمني دارند كه به اين ضوابط دقت نكنند ويا از يك سو به علت ضعف بنيه اقتصادي و از سوي ديگر دخالت دلالها كه اجناسي همچون سيمان و …را با قيمت دولتي دريافت كرده و با قيمت بازار آزاد (بازار آزاد كاذبي كه خود مسبب ايجاد آن هستند) در اختيار مردم قرار مي دهند و مردم نيز براي اينكه آلونكي هر چند غير مستحكم براي خود و خانواده خود بسازند مجبور به عدم رعايت ضوابط مهندسي مي شوند.
۳-عدم برخورد قاطع و قضايي با متخلفين امر ساختمان سازي:
متاسفانه كمتر شنيده يا ديده ايم كه با اشخاصي كه با قصد كسب منفعت و بدون توجه به ضوابط مهندسي اقدام به ساختمان سازي مي كنند برخورد شود هر چند كه آقاي ستاري اعلام كرد كه اين گونه اشخاص شناسايي و مورد پيگرد قرار خواهند گرفت ولي با توجه به سابقه مبارزه با مفاسد اقتصادي كه هر چند با پيگيري مسئولين دلسوز ولي با كارشكني متنفذين و …همراه بود و در اين راه در مقابل قوه قضاييه اقدام به برپايي جنگ رواني و متهم به سياسي كاري و جناحي عمل كردند و حتما با گام برداشتن مسولين قوه قضاييه در راه مجددا به جناحي بودن متهم ميشوند.
حداقل اگر آقازاده ها اجازه دهند عليه معماران واشخاصي كه ارگ بم را ۲۰۰۰ سال پيش بدون رعايت ضوابط مهندسي و رعايت آيين نامه ۲۸۰۰ كه در سال ۱۳۷۸ به تصويب رسيده ،ساخته اند وباعث مرگ چند نفر شده اند اعلام جرم و آنها را جهت پاره اي توضيحات به محاكم قضايي فراخوانده شوند.!
از ديگر علل مي توان به اين موارد اشاره كرد.
۴-عدم تلاش جدي در راستاي بالا بردن فرهنگ مقاوم سازي ساختمان در ميان مردم
۵-عدم حمايت از مردم بخصوص قشر مستضف جامعه در جهت مقام سازي ساختمان
۶-عدم تربيت نيروهاي متخصص و كادر فني قوي در رشته هاي مختلف ساختمان سازي مانند جوشكار و….
۷-توجه بيشتر به بعد كمي كار بجاي بعد كيفي كار
 
۲-مردم
هر چند كه بار عمده مسئوليت اين امر بر دوش مسئولين است و به اين امر در مرحله قبلي پرداخته شد اما نبايد همه مسوليتها را متوجه مسولين كرد و خود ما مردم نيز خواسته يا ناخواسته در اين امر مقصريم.
فرهنگ واكسيناسيون به خوبي در بين ما جا افتاده است و در اين زمينه هميشه پيش قدم هستيم ولي فرهنگ ايمن سازي ساختمان و گوش كردن به نصايح متخصصين اين امر هنوز در بين مردم ما جا نيفتاده است اكثرمهندسين عمران با دلسوزي تمام و احساس مسئوليت ساعنها وقت خود را براي طراحي ساختمان با استفاده از جديدترين اصول و نرم افزارهاي كامپيوتري و…صرف مي كنند ولي در عمل، مردم و كساني كه مسئول ساختن ساختمان هستند توجهي به اين امر نمي كنند.استفاده از شناژ و….را امري مهم تلقي نكرده و يا به بهانه هزينه آن از آن طفره مي روند هر چند كه استدلال انان در مورد هزينه شايد درست باشد كه در بخش قبلي به آن اشاره شد ولي بسياري از كساني نيز كه توانايي اين كار را دارند نيز به امر توجه نمي كنند حاضرند مبالغ زيادي براي نما و زيبا سازي ساختمان بپردازند ولي براي استحكام ساختمان به هر دليل اهميت قائل نمي شوند
رعايت ضوابط ديوار نسبي در ساختمانهاي با مصالح بنايي (طبق آيين نامه ۲۸۰۰ براي استحكام ساختمان در برابر زلزله براي نسبت سطح ديوارها به سطح كل پلان در شرايط مختلف ضرايبي مانند ۶درصد و۴درصد و… بيان شده)نياز به صرف هزينه چندان زيادي نمي باشد ولي برخي بدون توجه به اين مهم بدون توجه به تذكرات متخصصين ضخامت ديوارهاي مثلا ۳۰ سانتي را به ۲۰ويا حتي ۱۰ سانتي متري كاهش مي دهند و صدها مورد ديگر.
با اميد اينكه مردم ومسئولين دست در دست هم دهند تا از بروز فجايعي همچون زلزله بم در آينده جلوگيري شود.
ضوابط ایمنی عبور و مرور بهنگام عملیات ساختمانی
 1- قبل از شروع عملیات ساختمانی باید مجوزهای لازم بمنظور اجرای عملیات ساختمانی ، انبار كردن مصالح و …. در پیاده روها و خیابانها و سایر فضاهای عمومی و استفاده از تسهیلات عمومی از مراجع ذیصلاح اخذ شود.
2- مسدود یا محدود كردن پیاده روها و خیابانها و سایر فضاهای عمومی برای انجام عملیات ساختمانی ( دپوی مصالح یا نخاله ساختمانی یا قرار دادن ماشین آلات ساختمانی و … ) ممنوع بوده و در صورت ضرورت باید مجوزهای لازم از مراجع ذیصلاح اخذ شده باشد و در اینحالت رعایت مفاد بندهای بعدی ضروری است .
3- وسایل ، تجهیزات و مصالح ساختمانی باید در محلی قرار داده شوند كه حوادث برای عابرین و وسایط نقلیه بوجود نیامد و وسایل و مصالح فوق بوسیله احداث دیوارچوبی به ارتفاع 2 متر و رنگ زرد و علایم هشدار دهنده وچراغهای چشمك زن ایمن سازی گردد.
4- در مواردی كه نیاز به تخلیه مصالح ساختمانی د رمعابر عمومی یا مجاور آن باشد ، باید مراقبت كافی بمنظور جلوگیری از لغزش یا فرو ریختن ( ریزش ) احتمالی آنها بعمل اید.
5- در مواردیكه پایه های داربست در معابر عمومی قرار میگیرد باید با استفاده از وسایل موثر از جابجا شدن حركت پایه های آن جلوگیری شود و عبور عابرین پیاده از زیر داربست منع گردد .
6- هنگامیكه بر اثر عملیات ساختمانی خطری متوجه تردد عابرین یا اتومبیلها باشد ، باید با كسب نظر از مراجع ذیصلاح یك یا چند مورد از موارد ایمنی زیر بكار گرفته شود :
الف ) نصب چراغهای چشمك زن در فاصله مناسب از محوطه خطر.
ب) نصب علایم ایمنی و هشدار دهنده و وسایل كنترل مسیر .
ج) ایجاد سازه های حفاظتی بشرح بندهای 13و14و15
7- در صورتیكه عملیات ساختمانی برای بناهای بیشتر از دو طبقه و یا ارتفاع بیش از 8 متر صورت گیرد باید یك راهرو سرپوشیده موقتی ( بشرح بند 13) در راه عبور عمومی در طول ساختمان ایجاد شود برای ساختمانهای دو طبقه و كمتر درصورتیكه هیچگونه مشكلی برای عابرین پیاده ایجاد نكنند( پیاده رو را نبندند) نصب دیوار تخته ای یافنس Fence ( تورسیمی ترجیحاً توری مرغی ) بارتفاع دو متر كفایت می كند .
8- ضمن كسب مجوز لازم جهت حفاری در عرض پیاده رو یا سواره رو ،‌بر روی محلهای حفاری در معابر عمومی باید یك پل موقت عبور عابرین پیاده با مقاومت كافی با عرض حداقل یكمتر یاعرض پیاده رو ایجاد شود . در صورتیكه حفاری در خیابان صورت گیرد باید موقتاً پلی با مقاومت كافی و باعرض مناسب جهت عبوراتومبیل ایجاد شود. ضمناًدر حین عملیات حفاری چنانچه به تاسیسات شركتها و سازمانها دیگر و نیز تاسیسات شهرداری خسارتی وارد اید مالك بلافاصله باید موارد را به ارگان ذیربط اطلاع داده و جبران خسارت وارده بعهده وی خواهد بود.
9- در مواردیكه حفاری در زیر پیاده روها ضروری باشد باید قبلاً شمعهای لازم كه قادر به تحمل فشار حداقل 600 كیلوگرم بر مترمربع باشد در زیر آن قرار گیرد .
10- شبها كلیه پیاده روها و معابر باید باندازه كافی روشن باشد و برای ایمنی عابرین پیاده چراغهای احتیاط در اطراف محوطه كار نصب گردد.
11- باید از عبور و مرور اشخاص متفرقه در قسمتهایی كه بیل مكانیكی یا انواع جرثقیل و سایر وسایل مشابه كار می كنند جلوگیری بعمل اید مگرآنكه اطراف این وسایل باحفاظها و موانع و سرپوشها لازم محفوظ شده باشد .
12- قراردادن بشكه و دیگهای پخت قیر و آسفالت در معابر عمومی ( پیاده رو و خیابان و … ) ممنوع است .
13- برای جلوگیری از خطرات ناشی از پرتاب شدن مصالح و وسایل و تجهیزات ساختمانی در پیاده رو و سایر معابر عمومی و پیرو بند 7 این آئین نامه ، باید سازه ای حفاظتی و موقتی بصورت راهرو سرپوشیده ایجاد شود .
1-13- ارتفاع راهروی سرپوشیده نباید كمتر از 5/2 مترو عرض آن نباید كمتر از 5/1 متر یاهم عرض پیاده رو موجود باشد.
2-13- راهرو باید فاقد هر گونه مانع و دارای روشنایی لازم طبیعی یا مصنوعی دایم باشد .
3-13- سقف راهرو باید توانایی تحمل كلیه بارهای احتمالی وارده و حداقل فشار 700 كیلوگرم بر مترمربع را داشته باشد.
4-13- سقف راهرو باید از الوار به ضخامت مناسب طوری ساخته شود كه از زیرش آب و مصالح بداخل آن جلوگیری بعمل اید.
5-13- اطراف بیرونی سقف راهرو باید دارای حفاظ كاملی از چوب یا توری فلزی مقاوم بارتفاع حداقل 2 متر باشد. زوایه این حفاظ را نسبت به كف میتوان حداكثر 45 درجه بطرف خارج اختیار كرد ( با توجه به افزایش ارتفاع ساختمان تا سقف 6 متر افزایش خواهد داشت ).
14- یكی دیگر از راههای جلوگیری از آسیب ناشی از اثر سقوط اشیاء در كارگاه ساختمانی یا مجاورت آن ، سقف موقت و سرپوش حفاظتی شامل توری یا تخته بندی الوار میباشد.
1-14- سرپوش حفاظتی باید چنان طراحی و ساخته شود كه در اثر ریزش مصالح و یا ابزار روی آن هیچگونه خطری متوجه افرادی كه در زیر آن قرار دارند نگردد .
2-14- پوشش موقت فضای باز ، سقفها و دیوارها باید با استفاده از تخته بضخامت 5/2 سانتیمتر یا معادل آن برای سوراخهای دهانه 45 سانتیمترو تخته بضخامت 5 سانتیمتر یا معادل آن برای سوراخها با دهانه بیش از 45 سانتیمتر صورت گیرد .
15- برای جلوگیری از پرت شدن مصالح میتوان از تورهای ایمنی نیز استفاده كرد . اگر كل ارتفاع ساختمان با تور ایمنی پوشانیده شود بهتر است .
16- از روی معابر و فضاهای عمومی مجاور كارگاههای ساختمانی نباید هیچ باری بوسیله دستگاههای بالابر عبور داده شود مگر اینكه معابر و فضاهای عمومی با استفاده از علایم هشدار دهنده از قبیل سنگربندی ، پرچمهای مخصوص یا چراغهای چشمك زن محدود و مسدود گردد. توان و ظرفیت بالابر بهنگام جابجایی اجسام باید حتماً در نظر گرفته شود.
17- گودبرداری – در عملیات پی كنی و گود برداری میبایست متناسب با عمق گودبرداری از محدوده ساختمان فاصله گرفته و با دیوار حائل چوبی بارتفاع دو متر (به رنگ زرد شفاف ) جلوی سقوط احتمالی گرفته شود در اینصورت باید حداقل 2/1 عرض پیاده رو برای تردد عابرین پیاده آزاد بماند و ضمناً این قسمت از پیاده رو مقاومت و ایستادگی لازم را برای تردد عابرین پیاده داشته باشد.
18- مصالح ساختمانی حتی الامكان در معابر عمومی انبار نگردد و باید بداخل محوطه ساختمان سازی انتقال یابد و در اینحالت باید توسط مسئولان ذیربط مدت زمان دپوی مصالح و مساحت فضاهای عمومی كه مالك باید جهت انتقال مصالح بداخل ساختمان اقدام نماید مشخص گردد و پس از اتمام مدت فوق یا استفاده از فضاهای عمومی بیش از مساحت تعیین شده نسبت به اعمال قانون از طریق شهرداری اقدام گردد بطوریكه برای زمان اشغال خط عبوری از خیابان از صاحب ساختمان عوارض گرفته شود و مضافاً اینكه محل اشغال بیش از 5/2 متر نباشد و رعایت حداقل 4 متر عرض عبور جریان ترافیك در یك جهت الزامی است .
19- در صورت دپوی مصالح ساختمانی و … در پیاده روها میبایست حداقل 3/1 عرض پیاده رو جهت تردد عابرین پیاده در منتهی الیه پیاده رو و در مجاورت خیابان اختصاص داده شود در معابری كه عرض پیاده رو كمتراز 120 سانتیمتر باشد باید با اختصاص دادن مسیری بعرض حداقل یكمتر به عابر پیاده و تامین آن از فضای موجود بر روی جوی آب و یا خیابان ، راه برای تردد عابرین پیاده در نظر گرفت و تحت هیچ شرایطی پیاده رو بطور كامل مسدود نگردد.
20- هرگاه عملیات ساختمانی در فاصله كمتر از چهل متری كابل فشار قوی خطوط هوایی برق قرار گرفته باشد، عملیات ساختمانی فقط با اجازه نامه كتبی از شركت برق منطقه ای مجاز خواهد بود.
21- در خصوص رعایت این آئین نامه ، مالك یا ذینفع ساختمان مسئول بوده و در صورت بروز هر گونه حوادث احتمالی كه بدلیل ایمن سازی یا عدم رعایت این آئین نامه بوقوع بپیوندد در كلیه مراجع حقوقی و قضایی و … پاسخگو خواهد بود .
22- حوزه معاونت شهرسازی و معماری منطقه ، با توجه به نوع عملیات ساختمانی باید این آئین نامه را به رویت و امضاء مالك یا ذینفع رسانده و طی ضمانت نامه و تعهد وی را ملزم به رعایت آن نماید.

 

اطلاعات اولیه
آهن،عنصر شیمیایی است که درجدول تناوبی با نشان Fe وعدد اتمی 26 وجود دارد. آهن فلزی است که در گروه 8 و دوره 4 جدول تناوبی قرار دارد.
تاریخچـــــه
اولین نشانه‌های استفاده از آهن به زمانسومریانومصریانبر می‌گردد که تقریبا" 4000 سال قبل از میلاد با آهن کشف شده از شهابسنگها اقلام کوچکی مثل سر نیزه و زیور آلات می‌ساختند. از 2000 تا 3000 سال قبل ازمیلاد ، تعداد فزاینده ای از اشیاء ساخته شده با آهن مذاب ( فقدان نیکل ، اینمحصولات را از آهن شهاب سنگی متمایز می‌کند ) در بین‌النهرین ، آسیای صغیر و مصر بهچشم می‌خورد؛ اما ظاهرا" تنها در تشریفات از آهن استفاده می‌شد و آهن فلزی گرانبهاحتی باارزش‌تر ازطلا به‌حساب می‌آمد.
بر اساس تعدادی از منابع آهن ، بعنوان یک محصول جانبی ازتصفیه مس تولید می‌شد - مثل آهن اسفنجی – و بوسیلهمتالوژیآن زمان قابل تولید مجدد نبوده است. از 1600 تا 1200 قبل از میلاد در خاورمیانه بطور روز افزون از آین فلز استفادهمی‌شد، اما جایگزین کابرد برنز در آن زمان نشد.
تبر آهنی متعلق به عصرآهن سوئددرگاتلندسوئدیافت شده است. از قرن 10 تا 12 در خاورمیانه یک جابجایی سریع در تبدیلابزار و سلاحهای برنزی به آهنی صورت گرفت. عامل مهم در این جابجائی ، آغاز ناگهانیتکنولوژیهای پیشرفته کار با آهن نبود، بلکه عامل اصلی ، مختل شدن تامینقلع بود. این دوره جابجایی که در زمانهای مختلف و در نقاط مختلفی از جهان رخ داد، دورهای از تمدن به نامعصر آهنرا بوجود آورد.
همزمانبا جایگزینی آهن به جای برنز ،فرآیند کربوریزاسیونکشف شد که بوسیله آن بهآهن موجود در آن زمان ، کربن اضافه می‌کردند. آهن را بصورت اسفنجی که مخلوطی از آهنو سرباره به همراه مقداری کربن یا کاربید است، بازیافت کردند. سپس سرباره آنرا باچکش‌کاری جدا نموده وم حتوی کربن را اکسیده می‌کردند تا بدین طریق آهن نرم تولیدکنند.
مردم خاور میانه دریافتند که با حرارت دادن طولانی مدت آهن نرم درلایه ای از ذغال و آب دادن آن در آب یا روغن می‌توان محصولی بسیار محکم‌تر بدستآورد. محصول حاصله که دارای سطح فولادی است، از برنزی که قبلا" کاربرد داشت محکمترو مقاوم‌تر بود. در چین نیز اولین بار از آهن شهاب سنگی استفاده شد و اولین شواهدباستان شناسی برای اقلام ساخته شده با آهن نرم در شمال شرقی نزدیک Xinjiang مربوط به قرن 8 قبل از میلاد بدست آمده است. این وسایل از آهن نرم و با همان روشخاورمیانه و اروپا ساخته شده بودند و گمان می‌رفت که برای مردم غیر چینی هم ارسالمی‌کردند.
در سالهای آخر پادشاهی سلسله ژو ( حدود 550 قبل از میلاد) به سببپیشرفت زیاد تکنولوژی کوره ، قابلیت تولید آهن جدیدی بوجود آمد. ساخت کوره‌هایبلندی که توانایی حرارتهای بالای k 1300 را داشت، موجب تولید آهن خام یا چدن توسطچینِی‌ها شد. اگر سنگ معدن آهن را با کربن k 1470-1420 حرارت دهیم، مایع مذابی بدستمی‌آید که آلیاژی با 5/96% آهن و 5/53% کربن است. این محصول محکم را می‌توان بهشکلهای ریز و ظریفی در آورد. اما برای استفاده ، بسیار شکننده می‌باشند، مگر آنکهبیشتر کربن آنرا از بین ببرند.
از زمان سلسله ژو به بعد اکثر تولیدات آهن درچین به شکل چدن است. با این همه آهن بعنوان یک محصول عادی که برای صدها سال مورداستفاده کشاورزان قرار گرفته است، باقی ماند و تا زمان سلسله شین ( حدود 221 قبل ازمیلاد ) عظمت چین را واقعا" تحت تاثیر قرار نداد.
توسعه چدن در اروپا عقبافتاد، چون کوره‌های ذوب در اروپا فقط توانایی k 1000 را داشت. در بخش زیادی ازقرون وسطی در اروپای غربی آهن را همچنان با روش تبدیل آهن اسفنجی به آهن نرم بدستمی‌آوردند. تعدادی از قالب‌گیریهای آهن در اروپا بین سالهای 1150 و 1350 بعد ازمیلاد در دو منطقه در سوئد به نامهای Lapphyttan و Vinarhyttan انجامشد.
دانشمندان می‌پندارند شاید این روش بعد از این دو مکان تا مغولستان آنسوی روسیه ادامه یافته باشد، اما دلیل محکمی برای اثبات این فرضیه وجود ندارد. تااواخر قرن نوزدهم در هر رویدادی یک بازار برای کالاهای چدنی بوجود آمد، ماننددرخواست برای گلوله‌های توپ چدنی.
در آغاز برای ذوب آهن از زغال چوب همبعنوان منبع حرارتی و هم عامل کاهنده استفاده می‌شد. در قرن 18 در انگلستان تامینکنندگان چوب کم شدند و از
زغال سنگ که یک سوخت فسیلی است، بعنوان منبع جانشین استفاده شد. این نوآوریبوسیلـــه Abraham Darby انرژی لازم برای انقلاب صنعتی را تامین نمود.
پیدایـــش:
آهن یکی از رایج‌ترین عناصر زمین است که تقریبا" 5% پوستهزمین را تشکیل می‌دهد.
آهن ازسنگ معدن هماتیتکه عمدتا" Fe2O3 می‌باشد، استخراج می‌گردد. این فلز را بوسیله روش کاهشبا کربن که عنصری واکنش‌‌پذیرتر است جدا می‌کنند. این عمل در
کوره بلند در دمای تقریبا" 2000 درجه سانتی‌گراد انجام می‌پذیرد.

در سال 2000، تقریبا" 1100 میلیون تن سنگ معدن آهن با رشد ارزش تجاری تقریبا" 25 میلیارددلارآمریکا استخراج شد. درحالیکه استخراج سنگ معدن آهن در 48 کشور صورت می‌گیرد،چین،برزیل، استرالیا،روسیهوهندبا تولید 70% سنگ آهن جهان پنج کشور بزرگ تولید کنندگان آن به‌حساب می‌آیند. برای تولیدتقریبا" 572 میلیون تن آهن خام 1100 میلیون تن سنگ آهن مورد نیاز است.
خصوصیات قابل توجه
جرم یکاتم معمولی آهن 56 برابر جرم یک اتم معمولیهیدروژن می‌باشد. عقیده بر این است که آهن ، دهمین عنصر فراوان در جهان است. Fe مخفف واژهلاتین ferrum برای آهن می‌باشد. اینفلز ، از سنگ معدن آهن استخراج می‌شود و به‌ندرت به حالت آزاد (عنصری) یافتمی‌گردد.
برای تهیه آهن عنصری ، باید ناخالصیهای آن با روش
کاهش شیمیایی از بین برود. آهن برای تولیدفولاد بکار می‌رود که عنصر نیست، بلکه یکآلیاژو مخلوطی است از فلزات متفاوت ( وتعدادی غیر فلز بخصوص کربن ). هسته اتمهای آهن دارای بیشترین نیروی همگیر در هرنوکلئون هستند بنابراین آهن با روش همجوشی ، سنگین‌ترین و با روش شکافت اتمی ،سبکترین عنصری است که بصورت گرمازایی تولید می‌شود.
وقتی یک ستاره که دارایجرم کافی می‌باشد چنین کاری انجام دهد، دیگر قادر به تولید انرژی در هسته‌اش نبودهو یک ابر اختر پدید می‌آید. آهن رایج‌ترین فلز در جهان به حساب می‌آید. الگوهایجهان شناختی با یک جهان باز پیش‌بینی زمانی را می‌کند که در نتیجه واکنشهای همجوشیوشکافت هسته، همه چیز به آهن تبدیل خواهدشد!
کاربردهـا:
کاربرد آهن از تمامی فلزات بیشتر است و 95 درصد فلزاتتولید شده در سراسر جهان را تشکیل می‌دهد. قیمت ارزان و مقاومت بالای ترکیب آناستفاده از آنرا بخصوص در اتومبیلها ، بدنه کشتی‌های بزرگ و ساختمانها اجتنابناپذیر می‌کند. فولاد معروف‌ترین آلیاژ آهن است و تعدادی از گونه‌های آهن به شرح زیرمی‌باشد:
آهن خام که دارای 5%-4% کربن و مقادیر متفاوتی ناخالصی از قبیل
گوگرد ،سیلیکون وفسفر است و اهمیت آن فقط به این علت است که در مرحله میانی مسیر سنگ آهن تاچدن وفولاد قرار دارد.
·   چدن ، شامل 5/3%-2% کربن و مقدار کمیمنگنز می‌باشد. ناخالصی‌های موجود در آهن خام مثل گوگرد و فسفر که خصوصیات آنرا تحت تاثیرمنفی قرار می‌دهد، در چدن تا حد قابل قبولی کاهش می‌یابند. نقطه ذوب چدن بین k 1470-1420 می‌باشد که از هر دو ترکیب اصلی آن کمتر است و آنرا به اولین محصول ذوبشده پس از گرم شدن همزمان کربن و آهن تبدیل می‌کند. چدن بسیار محکم ، سخت و شکنندهمی‌باشد. چدن مورد استفاده حتی چدن گرمای سفید موجب شکستن اجسام می‌شود.
·         فولاد کربن شامل 5/1% - 5/0% کربن و مقادیر کم منگنز ، گوگرد ، فسفر و سیلیکوناست.
·         آهن ورزیده ( آهن نرم) دارای کمتر از 5/0% کربن می‌باشد و محصولی محکم وچکش‌خوار است، اما به اندازه آهن خام گدازپذیر نیست. حاوی مقادیر بسیار کمی کربناست ( چند دهم درصد). اگر یک لبه آن تیز شود، به‌سرعت تیزی خود را از دستمی‌دهد.
·         فولادهای آلیاژ حاوی مقادیر متفاوتی کربن بعلاوه فلزات دیگر مانندکروم ،وانادیم ،مولیبدن،نیکل ،تنگستن و ... می‌باشد.
·         اکسیدهای آهن برای ساخت ذخیره مغناطیسی در کامپیوتر مورد استفاده قرارمی‌گیرند. آنها اغلب با ترکیبات دیگری مخلوط شده و خصوصیات مغناطیسی خود را بصورتمحلول هم حفظ می‌کنند.
ترکیبات
 
معمولترین حالات اکسیداسیون آهن عبارتند از:

·         حالت فروس2+Fe
·         حالت فریک3+Fe
·         حالت فریل4+Fe که با تعدادی آنزیم ( مثلا" پیروکسیدازها ) پایدارشده است.
·         آهن ( VI) هم معروف است (اگرچه کمیاب می‌باشد). درصورتیکه به شکل فرات پتاسیمباشد، ( K2FeO ) یکاکسید کننده انتخابی برای الکلهای نوع اول می‌باشد. این ماده جامد فقط در شرائط خلاءو ارغوانی تیره پایدار است، هم به صورت محلول سوزآور و هم بصورت یک ماده جامد.
·         کاربید آهن Fe3C به نام سمنتیت معروف است.
     بیولـوژی:
آهن ، اتم اصلی مولکولهِم ( بخشی از گلبول قرمز) و بنابراین جزءضروری تمامی هموپروتئین‌ها محسوب می‌شود. به همین علت ، وجود این عنصر در حیواناتحیاتی می‌باشد. همچنین آهن غیر آلی در زنجیره‌های آهن – گوگرد بسیاری ازآنزیمها یافت می‌شود. باکتریها اغلب از آهن استفاده می‌کنند. وقتی بدن در حال مبارزه با یکعفونت باکتریایی است، برای عدم دستیابیباکتری به آهن ، این عنصر را پنهان می‌کند.
ایزوتوپها:
آهن بطور طبیعی دارای چهار ایزوتوپ پایدار Fe-54 , Fe56 , Fe-57 , Fe-58 می‌باشد. فراوانی نسبی ایزوتوپهای آهن در طبیعت تقریبا" Fe-54 8/5% ، Fe-56 7/91%، Fe-57 2/2% و Fe-58 3/0% است.Fe-60 که نوکلید پرتوزای غیر فعال است، داراینیمه عمر 5,1 (Myr) می‌باشد. بیشتر تلاش گذشته برای اندازه گیری ترکیبات ایزوتوپیآهن به‌علت فرآیندهایی که توام با نوکلئوسنتز ( مانند مطالعات شهاب سنگها ) وشکل‌گیری کانی‌ها هستند، حول محور تعیین انواع مختلف Fe-60 صورت گرفتهاست.
در وهله‌های مختلف ، شهاب سنگهای Semarkona و Chervony Kut می‌توان بین تمرکز Ni-nickel|60 ( محصول اخترچه Fe-60 ) وفراوانی ایزوتوپهای پایدار آهن ارتباطی یافت که دلیلی برای وجود آهن 60 در زمانشکل‌گیری منظومه شمسی می‌باشد. احتمالا" انرژی آزاد شده توسط فروپاشی آهن 60 بههمراه انرژی رها شده بر اثر فروپاشی نوکلئید پرتوزای Al-26 ، در ذوب مجدد و تفکیکاخترچه‌های بعد از شکل‌گیری آنها 4,6 میلیارد سال پیش تاثیر داشته است. فراوانی Ni-60 موجود در مواد فرازمینی نیز ممکن است آگاهی بیشتری در مورد منشاء
منظومه شمسی و تاریخ ابتدایی آن ارائه نماید.
در بین ایزوتوپهای پایدار فقط آهن 57 دارای اسپین اتمی است،(2/1-). به همین خاطر آهن 57 در شیمی و بیوشیمی بعنوان یکایزوتوپ اسپینی دارای کاربرد است.
هشدارهــا:
مصرف بیش از حد آهن خوراکی ایجاد مسمومیت می‌کند، چونمقدار زیاد آهن فروس با پروکسیدهای بدن واکنش کرده ، تولید بنیانهای آزاد می‌کند. وقتی مقدار آهن در بدن طبیعی است، مکانیسمهای ضد اکسیداسیون خود بدن قادر به کنترلاین فرآیند می‌باشد. اگر مقدار آهن بیش از نرمال باشد، مقادیر غیرقابل کنترلبنیانهای آزاد بوجود می‌آید.
عصر آهن در خاور نزدیک باستان:
جهان در ۱۰۰۰ پیش از میلاد؛بخش درون خط سرخ‌رنگ نشان‌دهنده جایی است که فلزکاری انجام می‌گرفته‌است،برنزکاری درون خط صورتی نشان داده‌شده‌است.
عصر آهن در خاور نزدیک باستان در آناتولی یا قفقاز با ریخته‌گری و فلزکاری آهن آغاز گشت. تا هزاره ۱ (پیش از میلاد) این عصر سراسر خاور نزدیک باستان را در نوردید و ابزار و جنگ‌افزارهای برنزی جای خود را به همتایان آهنی خود دادند. هزاره ۲ (پیش از میلاد) در

شبه‌قاره هند:
پژوهش‌های باستانشناسی در
اوتار پرادش کنونی نشان از کاربرد آهن میان ۱۸۰۰ تا ۱۲۰۰ (پیش از میلاد) دارد. می‌نماید که از آغاز سده ۱۳ (پیش از میلاد) گدازش آهن در هندوستان فراگیر شده باشد. یک مرکز آهنگری در خاور هند از هزاره یکم پیش از میلاد به جا مانده است. می‌نماید در آغاز این هزاره این صنعت در هندوستان گسترده شده باشد.
آسیای خاوری:
از سده ۶ (پیش از میلاد) همدوره با دودمان ژو در چین اثرهای ساخته شده با ریخته‌گری آهن به دست‌آمده‌است. در پشته تبت و از فرهنگ ژانگ‌ژونگ نوشته‌ای کهن به دست آمده که در آن شیوه کار با آهن بیان‌شده‌است.
در شبه‌جزیره کره ابزار آهنی در پیوند با دوره گذارجامعه‌ها از سروری به دولت در منطقه دریای زرد از سده ۴ (پیش از میلاد) به دست آمده‌است.
اروپای خاوری:
در اروپای خاوری عصر آهن از آغاز هزاره یکم پیش از زایش مسیح آغاز گشت. در قفقاز و استپ پونتیک عصر آهن با فرهنگ‌های کوبان و نووچرکسک میان ۹۰۰ تا ۸۰۰ پیش از میلاد آغاز گشت. با کوچ تراک‌و کیمری‌ها این عصر به فرهنگ هالشتات رسید.
سکاها از سده ۷ (پیش از میلاد) در اوکراین و روسیه کنونی این فرهنگ را گستردند. از سده ۵ تا سده ۳ (پیش از میلاد) ابزار آهنی فراوانی در نزدیکی نیکوپول یافت‌شده‌است که می‌نماید اینجا منطقه ویژه آهنگری سکائستان بوده‌است. سلت‌ها در سده ۶ (پیش از میلاد) عصر آهن را از فرهنگ هالشتات گرفتند و در اروپای باختری گستردند. لهستان در پایان همین سده و در فرهنگ لوزاتیایی به عصر آهن رسید
اروپای مرکزی:
عصر آهن آغازین در اروپای مرکزی با فرهنگ هالشتات میان سال‌های ۸۰۰ تا ۴۵۰ (پیش از میلاد) و عصر آهن نو با فرهنگ لاتن در ۴۵۰ پیش از زایش آغاز گشت و تا چیرگی رومیان پایدار ماند.
ایتالیا:
در ایتالیا عصر آهن هم‌زمان با فرهنگ ویلانووا آغاز و با گشودن واپسین شهر اتروسکن‌ها -ولتزنا- به دست جمهوری روم در ۲۶۵ به پایان رسید
بریتانیا:
در میان جزیره‌نشینان بریتانیا عصر آهن از سده ۵ (پیش از میلاد) آغاز گشت و با چیرگی رومیان بر بریتانیا در سده ۵ (میلادی) به پایان رسید. ساختارهای پدافندی این دوران گیراست،برای نمونه می‌توان به بروخ در شمال اسکاتلند نام‌برد.
اروپای شمالی:
عصر آهن در اروپای شمالی به دو بخش می‌شود:
عصر آهن پیشارومی و عصر آهن رومی. با دوره کوچ انسان‌ها سمال آلمان و دانمارک به چیرگی فرهنگ یاستورف درآمد. بخش جنوبی اسکاندیناوی هم زیر چیرگی بسیار همانند با آن- عصر آهن گرِگان- بود. درونشد شبه‌جزیره اسکاندیناوی،فنلاند و استونی به عصر آهن را میان سال‌های ۳۰۰۰ پیش از میلاد تا ۱۰۰۰ میلادی می‌دانند. فلزکاری و سفالگری برای مردمان آن دوران اسکاندیناوی دلیل نگهداری گرما را نیز داشت.
بخش زیر صحرای آفریقا:
در آفریقای باختری نخستین بار در فرهنگ نوک در پیش از ۱۰۰ پیش از میلاد مردم نخستین بار از گدازش آهن بهره‌بردند. کار با آهن و مس از آنجا به جنوب آفریقا راه‌یافت. بهره‌گیری از آهن برای کشاورزی بانتو و نیز شکار و گردآوری خوراکی‌های آنان انقلابی بود. اینان با بهره‌گیری از ابزار فلزی کشاورزی خود را در گستره بیشتری از ساوانا به پیش بردند
مقدار کشنده آهن برای یک کودک 2 ساله تقریبا" 3گرم بوده و یک گرم آن مسمومیت جدی در پی خواهد داشت. گزارشهایی مبنی بر مسمومیتکودکان در اثر مصرف 10 تا 50 عدد قرص سولفات آهن در کوتاه مدت وجود دارد.مصرف بیشاز حد آهن بر اثر خوردن غیر عمدی داروها عامل جدی مرگ و میر در کودکان است. افزایشغیرقابل کنترل آهن در بدن ، موجب بروز بیماری به نام hemochromatosis می‌گردد. آهن اضافی در کبد جمع شده ، موجب بیماریآهن زدگی siderosis و آسیبهای عضوی می‌شود. به همین دلیل افرادیکه کمبود آهن ندارند، نباید مکملهای آهنمصرف کنند

مقدمه

آثاری از اسباب و ابزارهای سنگی انسان اولیه به دست آمده است که تاریخ آنها به پنجاه تا صد هزار سال پیش از میلاد می رسد. نخستین اسبابهای سنگی انسان را ریگهای رودخانه ها و کرانه های دریا تشکیل می داده اند زیرا، این سنگها آسان به دست آمده و گرفتن آنها در دست نیز سهل بوده است. از همین زمان، صنعت تراشیدن سنگ در تهیة ابزارهای سنگی بتدریج رواج یافته است (این آثار را در آفریقا و اروپا یافته اند) . دورة مزبور، که هنوز در سنگها تغییرات زیادی نداده اند و تنها به تراشیدن آنها می پرداخته اند، به دورة «دیزینستگی» یعنی دورة سنگهای قدیمی، موسوم است. مثلاً، سنگ آتشزنه (چخماق) بیش از همه مورد استعمال داشته است و در صورت فقدان ان از کوارتزیت، ابسیدین، ژاسپ، و گاهی نیز از ماسه سنگ استفاده می شده است. در آغاز کار، اسباب و وسایل کار خشن و خیلی ابتدایی بوده است اما، پس از چندی، در دورة «دیزینسنگی» میانی (دورة «موسته رین» و غیره)، اسبابها و ابزارها تکامل بیشتری یافتند و به صورت قلمهای مختلف، که به کار سوراخ کردن و تراشیدن سنگها می خوردند، در آمدند و ضمناً کوچکتر و ظریفتر نیز شدند.
 انواع سنگ ها
کلیه سنگها را به سه دستة بزرگ می توان تقسیم کرد:       
الف) سنگ های آذرین :
این سنگها از ژرفاهای زمین به صورت توده های مذاب، به نام تفتال (ماگما)، بیرون آمده اند. گاهی این مواد گداخته در زیر لایه های قشر جامد زمین می مانند و به سطح زمین نمی رسند؛ و گاهی نیز به سطح خارجی زمین راه می یابند و همراه با انفجار، از دهانة کوههای آتشفشان خارج می شوند. این سنگها را به این علت که از مواد گداخته تشکیل شده اند، سنگهای آذرین و از این لحاظ که درون زمین به وجود آمده اند، سنگهای درونزاد و از این لحاظ که از درون زمین به خارج راه یافته اند، سنگهای خروجی، و گاهی نیز به آنها سنگهای تفتالی می گویند.
ب) سنگهای تهنشستی-
این سنگها، از نهشته هایی که در آب یا هوا گذاشته شده شکل گرفته اند و به این سبب که در سطح زمین به وجود آمده اند، آنها را سنگهای برونزاد نیز می نامند.
ج) سنگهای دگرگونی
این گونه سنگها بر اثر تغییر شکل یا دگرگونی سنگهای تهنشستی یا خروجی به وجود آمده اند. به علت اینکه در این سنگها بلورها به شکل لایه لایه قرار گرفته اند، آنها را سنگهای بلورلایه نیز می گویند. سنگهای دگرگونی صفات مشترک سنگهای آذرین و تهنشستی را دارند.
  خواص عمومی سنگها
ساختمان سنگها
-  سنگ اگر از یک عنصر منحصر به فرد تشکیل شده باشد، آن را سنگ ساده می گویند، مانند کوارتزیت که تنها از کواتز تشکیل شده است. اگر سنگ از چند عنصر مشخص تشکیل شده باشد آن را سنگ مرکب می گویند، مانند سنگ خارا که از فلدسپات، میکا، و کوارتز تشکیل شده است.
شکل عناصر
عناصری که سنگها از آنها تشکیل می شوند، اگر دارای شکل هندسی مشخص و معینی باشند، متبلور یا به اختصار بلور نامیده می شوند و اگر فاقد شکل هندسی باشند آنها را بی شکل می گویند.
سختی
سختی کانیها با یکدیگر فرق دارد و حتی بعضی از کانیها، در رویه های مختلف خود، دارای سختیهای مختلف هستند. از این رو مقایسة آنها برای شناختن و تمیز دادن کانیها از یکدیگر به ما کمک بسیار می کند.
عناصر تشکیل دهندة سنگها
الف سیلیس یا انیدرید سیلیسیوم :
انیدرید سیلیسیوم (SiO2)  را گاهی در میان اکسیدها رده بندی می کنند زیرا کوارتز از نظر شیمیایی یک اکسید است.
ب ) فلدسپاتها :
فلدسپاتها سیلیکاتهایی هستند که خواص شیمیایی و فیزیکی آنها اندکی با هم اختلاف دارد و به سه گروه تقسیم می شوند: 1- فلدسپاتهای سود یومی – پوتاسیومی ، 2- فلدسپاتهای پلاژیوکلاز ، 3- فلدسپاتهای باریومی – پوتاسیومی یا هیالوفان.
 
کانی ها
از نقطه نظرهای مختلف
بستر
ترکیب شیمیایی
از نظر مقدار سیلیس
از نظر بافت
از نظر رنگ عناصر
کانی های فرعی
سیلکاتها
اکسیدها
سولفورها
فسفاتها
کربوتانها
سولفاتها
گچ: H2O 2 . CaSO4  . نام این کانی از گلمة یونانی «گیپسوس» آمده است. به این کانی در یونان قدیم گیپسوس می گفتند.
ترکیب شیمیایی :
5/32 درصد CaO ، 6/46 درصد SO3  ، 9/20 درصد H2O . معمولاً خالص است. ناخالصیهای مکانیکی آن عبارتند از : مواد رسی یا آلی، دانه های کوارتز و غیره.
گچ، بر اثر دمای 120 تا 140 درجه  آب خود را از دست داده و به صورت «گچ بنایی» در می آید ولی اگر دما از این حدود بیشتر باشد، همة آب خود را از دست می دهد و دیگر نمی تواند آب جذب کند. در این صورت به آن «گچ سوخته» می گویند. گچ بنایی را اگر با آب مخلوط کنیم به صورت خمیری در می آید که بسرعت سخت شده و برحجمش افزوده می شود.
ویژگی :
گچ اگر به صورت بلور باشد، به وسیلة شکافت کامل در امتداد (010) و سختی کمش به آسانی شناخته می شود. اگر به صورت توده های متراکم باشد، منظره ای شبیه به مرمرپیدا می کند. در این حالت به وسیلة سختی کم و عدم خروج CO2 بر اثر HCL تشخیص داده می شود. در شعلة فوتک آب خود را از دست می دهد و به صورت مینایی سفید در می آید، در آبی که به وسیلة H2SO4 اسیدی شده باشد، آسانتر از آب خالص حل می شود. HCL به مقدار کم آن را حل کند.
منشأ و بستر :
در طبیعت، گچ از راههای مختلف تشکیل می شود. اصولاً گچ جزو تهنشستهایی است که منشأ شیمیایی دارند و در میان آهکرسها (مارنها) یافت می شوند گچ، گاهی از اکسایش پیریت آهن، که نخست به سولفات آهن و سپس در مجاورت آهک به سولفات کلسیوم آبدار مبدل می شود، حاصل می شود. در نواحی بری و خشک، همینکه آبهای عمقی، که گچ را در خود حل کرده اند، به سطح زمین برسند، بتدریج آب تبخیر شده و گچ متبلور می شود و به صورت ورقه ای نازک سفید رنگ، سطح زمین را می پوشاند. به صورت توده های بزرگ در سازندهای تهنشستی حوزه های دریایی و دریاچه ای، هنگام خشک شدن، به وجود آمده اند. گاهی بر اثر آبش (ئیدراتاسیون) انیدریت به صورت توده های بزرگ در سنگهای تهنشستی تشکیل شده اند (در این حالت افزایش حجم پیدا می کنند و موجب به هم خوردگی وضع طبیعی تهنشستها می شوند). معادن گچ در بیشتر نقاط ایران وجود دارد. در جزیرة هرمز. سردرة خوار، و در بعضی از معادن گچ مسگر آباد، واقع در مشرق تهران، بلورهای بسیار زیبایی از گچ به طور ساده یا به شکل ماکل سر نیزه ای پیدا می شود. در فلات مرکزی ایران گنبدهای گچ و نمک، که متعلق به دورة اولیگوسن یا نئوژن هستند، را زیاد می توان یافت.
کاربرد:
اهمیت زیادی در ساختمان بناها دارد. در قالب گیری نیز به کار می رود. در گچ بری، تزیین داخل اطاقها، و برای به هم چسباندن آجرها مصرف می شود. در جراحی، صنعت کاغذ سازی، مجسمه سازی، و غیره کاربرد دارد.
کلرورها
فلوئورها
نیتراتها
یدراتها
خانوادة خاراها
گرانیت
گرانیت از کلمة گرانوم به معنی دانه مشتق شده است این سنگها اصولاً از فلدسپات، کوارتز، و میکا تشکیل شده اند.
گرانیت دارای بافت دانه ای است . ابعاد عناصر آن ممکن است میکروسکوپی باشد ولی بیشتر اوقات عناصر آن با چشم دیده می شود و گاهی نیز ابعاد عناصر آن ممکن است به چند سانتی متر و حتی چند متر برسد.
در قصر فیروزه، واقع در مشرق تهران، گرانیتهایی که میکای سیاه و آمفیبول دارند به صورت باتولیت بالا آمده اند. در راه کرمان و سیرجان و در نزدیکی گردنة «خانه سرخه» گرانیتهایی با میکای سیاه وجود دارد. در اطراف مشهد، گرانیت با میکای سیاه و ارتوزهای گلی رنگی دیده می شود. در آذربایجان، همدان ، و همچنین در کوههای فلات مرکزی و مغرب ایران نیز گرانیت یافت می شود.
کاربرد : گرانیت سنگی است به رنگ روشن که قابلیت صیقلی شدن دارد. سختی و مقاومت آن در مقابل عوامل جوی بسیار زیاد است. انواعی که بلورهای آن ریزتر هستند، مقاومتشان بیشتر است. مقاومت متوسط گرانیتها در مقابل فشار 1500 کیلوگرم بر هر سانتی متر مربع است.
گرانیت برای تزیین بناها، ساختن ستونها، پله های ساختمان، و همچنین در ساختمان اسکله ها، موج شکنها، و سدها و برای تهیة تخته سنگهای روی نهرها و سنگفرش پیاده روها و غیره به کار می رود.
از بعضی از اقسام آن مانند گرانیتهای گلی رنگ ناحیة وژ و گرانیک سرخ رنگ سوئد، سنگهای بسیار زیبایی برای روکش بناها و تزیین داخل ساختمانها تهیه می کنند. اکثر کانیهای رادیو آکتیو را در توده های گرانیتی ، به صورت «میانبار» می توان یافت.
خانوادة سینیت
سینیت (کلمة سینیت از نام شهر قدیمی سیین واقع در مصر آمده است) گرانیتی است بدون کوارتز که اغلب محتوی آمفیبول و پیروکسن بوده و فلدسپات آن بیشتر از نوع ارتوز است.
در ایران، بخصوص در شمال غربی آن، سینیت به شکل رگه هایی در میان توده های گرانیتی یافت می شود.
کاربرد :
مقاومت این سنگ در مقابل عوامل خارجی تقریباً مانند گرانیت است و به این لحاظ همان موارد استعمال گرانیت را دارد. سینیت، مانند گرانیت، برای سنگفرش، تزیین بناها، پایة مجسمه ها، ستون عمارات، و غیره به کار می رود. به علت کم داشتن میکا، بهتر از گرانیتها صیقلی می شود و از طرفی فلدسپاتها و آمفیبول آن، چون اغلب دارای رنگهای زیبایی هستند، بیشتر از گرانیتها برای تزیین بنا به کار می رود.
3- خانوادة دیوریت
دیوریت (دیوریت، کلمه ای یونانی است به معنی تشخیص دادن) از فلدسپات کالکوسدیک (به ویژه از اولیگو کلاز، آندزین، و ماکلهای آلبیت)، میکای سیاه، و هورنبلاند تشکیل شده است و فاقد میکای سیاه است.
اقسام گابرو :
کاربرد گابرو سنگی است تیره رنگ و سخت. در مقابل عوامل جوی پر مقاومت و مقاومت آن در مقابل فشار مساوی مقاومت گرانیت است. بر اثر خواص آن را نیز مانند گرانیتها در ساختن بناها به کار می برند.
خانوادة پریدوتیت
– سنگهای این خانواده اصولاً از پریدو و سرپانتین تشکیل شده اند و ممکن است با هورنبلاند، پیروکسن، بیوتیت، و غیره همراه باشند. رنگ آنها تیره و بافت آنها معمولاً دانه ای است.
سر پانتین در ایران، انارک «پیازی» مشهد، و طالقان قزوین وجود دارد. در «پیازی » سرپانتین محتوی ژیوبرتیت است.
مورد استعمال
  پریدوتیتها و سرپانتینهایی که سیاه رنگ یا سبز تیره اند، مانند گابرو، در ساختمان بناها به کار می روند. در پریدوتیتها گاهی بر اثر تجزیة قسمتی از اولیوین، گروناهای سرخ رنگ پدیدار می شود و در نتیجه پس از صیقلی شدن، سنگ بسیار زیبایی برای تزیین بنا از آن به دست می آید.
دولریت
-  دولریتها از فلدسپاتهای کالکوسدیک و پیروکسن تشکیل شده اند و ممکن است آمفیبول، اولیوین ، و کوارتز نیز داشته باشند یا فاقد آنها باشند.
بستر
دولریت به صورت توده، رگه، وروانه زیاد دیده می شود. بخصوص به صورت «روانه» توأم با بمب، لاپیلی، و خاکستر آتشفشانی زیاد وجود دارد. سنگهای آذرین دوران دیرینزیوی بیشتر از نوع «دیاباز» است که اغلب در زیر تهنشستها قرار گرفته اند. دولریت در سوئد، وژ، انگلستان، ساکس، بوهم، و ایالات متحد آمریکا یافت می شود.
کاربرد
دیاباز را زیاد برای سنگفرش خیابانها استعمال می کنند. مقاومت آن در مقابل فشار زیاد است و هر سانتی متر مربع آن می تواند تحمل 2000 تا 2600 کیلوگرم فشار را بکند. بعضی از انواع آن نیز به نوعی سنگ ساختمان مصرف می شود.
سنگهای آتشفشانی
1- خانوادة ریولیت
ریولیت از دو کلمة روآ 6 به معنی چیزی که جریان می یابد و لیتوس به معنی سنگ آمده است. این سنگ را به علت اینکه ابتدا در جزایر «لیپاری» یافته اند، لیپاریت نیز می نامند.
در ایران، در جزیرة هرمز، پرفیرهای کوارتزدار و در خنجین (بین اراک و همدان)، و در راه بندرعباس به شیراز ریولیت دیده شده است.
کاربرد
ریولیتها برای سنگ فرش خیابانها زیاد مصرف می شود. از بعضی از انواع آنها سنگهای تزیینی تهیه می کنند.
2- خانوادة زبرسنگ یا تراکیت
-  تراکیت (تراکیت مشتق از کلمة یونانی تراکوس به معنی خشن است) همردیف کهسنگی سینیت است. بافت آن کهسنگی است. هنگام لمس خشن به نظر می رسد.
اقسام تراکیتها
دومیت
فونولیتها
بستر
– اورتوفیر مخصوص آتشفشانهای دورة کربونیفر است و در ناحیة وژ، اورال. قسمت مرکزی فرانسه، و سایر نواحی دیده می شود. تراکیتهای جدید ممکن است به شکل گنبد یا به شکل روانه و رگه بیرون آمده باشند. بعضی از آتشفشانهای فعال امروزی، مانند وولکانو، دارای گدازه های تراکیتی هستند. قسمتی از گدازه های کوه دماوند نیز از نوع تراکیت است . در ناحیة بم ، در کرمان، تراکیت دیده شده است.
کاربرد
تراکیت اغلب برای ساختمان به کار می رود. مقاومت آن در مقابل اختلاف درجة دما و فشار کم، به طور متوسط مساوی 600 تا 700 کیلوگرم بر هر سانتی متر مربع است. با وجود این کمی مقاومت، آن را برای سنگفرش و زیرسازی خیابانها استعمال می کنند.
3- خانوادة آندزیت
– آندزیت همردیف کهسنگی دیوریت بوده و نهانبلور است. با چشم نمی توان هیچ گونه عنصری در آن تشخیص داد و بندرت ممکن است در آن فلدسپات را به صورت سوزنهای نازکی دید. هنگامی که سنگ سماقی باشد بلورهای درشت عبارتند از فلدسپات کالکوسدیک (اولیکو کلاز، آندزین)، بیوتیت، هورنبلاند و اوژیت. آندزیتها هنگام لمس خشن هستند و کم و بیش متخلخل بوده و رنگ آنها خاکستری و گاهش تقریباً سیاه است.
کاربرد -  پرفیریتها و آندزیتها سنگهایی به رنگ خاکستری پر رنگ هستند. سختی و مقاومت آنها در مقابل عوامل جوی زیاد است. از این جهت در ساختمان بنا و سنگفرش خیابانها زیاد به کار می روند.
4- خانوادة سیاهسنگ (بازالت)
- بازالت همردیف کهسنگی گابروست . «پیدا بلورهای» آن از اولیوین و اوژیت و همچنین میکای سیاه تشکیل شده است.
فلدسپات که خیلی بندارت به صورت پیدا بلور در آن دیده می شود از پلاژیوکلازهای بازیک (لابرادور، بیتوونیت، آنورتیت) است.
کاربرد
-  سیاهسنگ سنگی است سیاه یا خاکستری مایل به سیاه. چگالی آن زیاد و ذراتش متراکم است. سختی آن مساوی سختی فولاد است. مقاومت آن در مقابل فشار متغیر است. تحمل فشار بعضی از آنها به 1100 و در برخی دیگر به 3500 و حتی به 5000 کیلوگرم بر هر سانتی متر مربع می رسد. مقاومت آن در مقابل عوامل جوی نیز بسیار است. از این رو آن را برای ساختن بدنة ساختمانها، سنگفرش خیابانها، پایة پلها، و غیره به کار می برند.
از مخلوط کردن پوکسنگهای بازالتی با سیمان، می توان سنگهای سبک وزنی برای ساختمان تهیه کرد. سیاهسنگ پوست ماری یا ابلق برای ساختن مقبره ها و سنگ مزارها مصرف می شود.
سنگهای تهنشستی
سنگهای تهنشستی دارای منشأ بیرونی هستند و بسیاری از آنها در آب تهنشین شده اند و به این علت آنها را تهنشستهای آبی نیز می گویند. عده ای از آنها نیز در هوا گذاشته می شوند. به این جهت آنها را تهنشستهای بادی می نامند.
ساختار سنگهای تهنشستی
در سنگهای تهنشستی نیز، برحسب وضع قرار گرفتن مواد تشکیل دهندة آنها، انواعی به قرار زیر می توان تشخیص داد:
ساختار متخلخل
– هنگامی که سنگ دارای خلل و فرج زیاد باشد می گویند که دارای ساختار متخلخل است، مانند گل سفید. در خلل و فرج این گونه سنگها مقداری هوا یا آب می تواند قرار گیرد.
ساختار حفره ای
– سنگهایی که دارای ساختاری حفره ای هستند، محتوی حفره های بزرگی بوده که با چشم قابل رؤیت است، مانند سنگ آسیا.
ساختار سست
– در ساختار سست، ذرات تشکیل دهندة سنگ به یکدیگر نچسبیده اند و به آزادی قابل نقل و انتقال و جابه جا شدن هستند، مانند ماسه.
ساختار همگن
– سنگهایی که دارای ساختار همگن هستند، خواص تمام قسمتهای آنها یکسان می باشد، مانند رس.
ساختار ناهمگن
– در ساختار ناهمگن تمام قسمتهای سنگ یکسان نیست، مانند سنگ آهک خشن.
ساختار شکننده
– سنگهایی که به آسانی خرد و متلاشی می شوند دارای ساختاری سست یا خرد شونده هستند، مانند گل سفید.
ساختار اردوالی
– ساختار اردوالی ساختاری است که به آسانی ورقه ورقه می شود، مانند سنگ لوح.
ساختار قندوار
– در ساختار قندوار دانه های تشکیل دهندة سنگ مانند ذرات قند در مقطع سنگ مشاهده می شوند، مانند گچ قندی.
ما در اینجا سنگهای تهنشستی را بر حسب (منشأ آنها به سه دستة : سنگهای تهنشستی آواری، سنگهای تهنشستی شیمیایی، و سنگهای تهنشستی کربوندار تقسیم می کنیم، در ضمن، به شرح هر سنگی ، در این سه دسته، در رده بندی آن از نظر ترکیب شیمیایی نیز اشاره خواهیم کرد.
سنگهای تهنشستی آواری
سنگهای تهنشستی آواری یا تخریبی، شامل سنگهای مختلفی است که دارای منشأ واحدی هستند. این سنگها بر اثر عوامل مختلف مانند جریان آب، حرکت یخچال، و باد از محل اولیة خود حرکت کرده و هر اندازه که از مبدأ خود به نقاط دورتر انتقال یافته باشند بیشتر خرد شده و گوشه ها و زوایایشان از میان رفته و مدور شده اند. این قطعات خرد شده را برحسب بزرگی و کوچکی به اسامی زیر می نامند :
ریگ، که قطرشان بزرگتر از 10 میلی متر است؛
شن، که قطرشان میان 1 تا 10 میلی متر است؛
ماسه، که قطرشان میان 1/0 تا 1 میلی متر است؛
گل ، که قطرشان میان 005/0 تا 1/0 میلی متر است؛
رس (قطر 0001/0 تا 005/0 میلی متر است.
خانواده ماسه و ماسه سنگها
کوارتز موجود در سنگهای آذرین و دگرگونی، مانند گرانیت، گرانولیت، گنایس، میکاشیست، و غیره، بتدریج بر اثر جریان آب خرید شده تشکیل شن، ریگ، و ماسه می دهد.
کاربرد – ماسه های سفید رنگ را در شیشه سازی به کار می برند. ماسه های ناخالص را برای تهیة ساروج و تهیة قالب در ریخته گری استعمال می کنند.
بستر ماسه سنگ، در بسیاری از نقاط ایران به مقدار زیادی یافت می شود. ماسه سنگهای دورة لیاس، که اغلب با زغال و آثار زغالی توأم است، در نزدیکی طبس و در اکثر نقاط البرز مانند آبیک، شمشک، راه چالوس ، در شمال کرمان در ناحیة کوه بادامو، در مشرق کرمانشاه؛ در 12 کیلومتری مغرب مورچه خورت، در «چشمه گل» نزدیک تربت شیخ جام، در جنوب کوه کلاهه واقع در شمال گرکان (جنوب تفرش) در محلی به نام «قاشدم» دیده شده است.
کاربرد مقاومت ماسه سنگ و کوارتزیت در مقابل فشار متغیر است. بعضی از آنها 175 کیلوگرم و برخی دیگر تا 1800 کیلوگرم بر هر سانتی متر مربع تحمل فشار می کنند. ماسه سنگها را برای سنگ فرش، ساختمان بنا، و انواع شیستی آنها را برای پوشانیدن سقف خانه ها به کار می برند.
خانوادة جوشسنگها
1-   جوشسنگها – هر گاه قطعاتی از سنگهای خرد شده به وسیلة سیمانی به یکدیگر بچسبند تشکیل جوشسنگها را می دهند.
بستر
جوشسنگ در بسیاری از نقاط ایران مشاهده می شود. در جنوب شرقی زنوز برشهایی که متعلق به دورة دونی است با بقایای قطعات استخوانی ماهیها دیده شده است. در حبله رود، در شمال منجیل، در جنوب قریة رودبار، در طرقبه، واقع در 12 کیلومتری مغرب مشهد، در مغرب مورچه خورت، در شمال بندرعباس، در جنوب شرقی فیروزکوه در شمال دریاچة ارومیه، در نزدیکی ارومیه، در آسماری، در نزدیکی همدان ، در شمال قزوین و بسیاری از نقاط دیگر جوشسنگ یافت می شود.
کاربرد
جوشسنگها در ساختمان بناها کمتر مورد استعمال دارند ولی برشهای خوشرنگ، جزء سنگهای تزیینی به کار می روند.
مرمر
از نظر  سنگ شناسی، مرمر (از کلمة یونانی «مارموروس» به معنی درخشان آمده است) سنگی است آهکی که متبلور بوده و دارای دانه هایی اغست که با چشم قابل رؤیت هستند. در اصطلاح بنایی به کلیة آهکهای متراکمی که8 قابل صیقل شدن باشند، مرمر اطلاق می شود. دانه های متبلور مرمر از نوع کلسیت است.
بستر
 آهک در میان شیستهای متبلور یافت می شود و بنابراین از سنگهای دگرگونی است. تحت فشار زیاد با افزایش درجة دما، در مجاورت CO2 می توان آهک را به طور مصنوعی به مرمر تبدیل کرد.
آهک
– انواع از آهک را که دارای دانه های ریز یا کاملاً متراکم هستند به طور ساده آهک می گویند. بقایای صدفهای نرم تنان، در سنگ آهک زیاد دیده می شود و در اغلب آنها کمابیش مواد رسی را می توان یافت. رنگ آهکها زیاد متغیر است.
بستر
– انواع سنگهای آهکی را در بیشتر نقاط ایران می توان یافت. آهکهای فوزولین دار در طبس، آهکهای تخمی در کوه بی بی شهربانو، آهکهای قیری در بختیاری، آهکهای نومولیتی در راه فیروز کوه به سمنان ، در نزدیکی معادن فیروزه نیشابور، در جنوب مشهد.
آهکرس
آهکرس در سیمان سازی مورد استعمال دارد و زمینهای آهکرسی از لحاظ کشاورزی بهتر از زمینهای رسی است.
بستر
آهکرس در اکثر نواحی ایران به مقدار زیاد یافت می شود. آهکرسهای گلوبیژرین دار دورة آهکین (کرتاسه) در نزدیکی ده امام حسن، واقع در جنوب قصر شیرین و در نزدیکی خلیج فارس، و سایر نواحی دیده شده است. آهکرسهای گچدار و نمکدار در بسیاری از نقاط مانند کرمان، سردرة خوار، اطراف قم، کاشان و غیره فراوان است.
سنگهای دگرگونی یا بلور لایه
سنگهای بلور لایه سنگهای مطبق متبلوری هستند که بر اثر موازی قرار گرفتن عناصر سنگ، متورق می شوند و به صورت صفحات و ورقه های نازیکی در می آیند. عناصر تشکیل دهندة سنگهای بلور لایه، نظیر عناصر سنگهای آذرین است ولی بعضی از کانیها در آنها مشاهده می شود که مختص به خود این سنگهاست. دربارة منشأ آنها نظریه های مختلفی وجود دارد. عده ای آنها را جزو نخستین زمین می دانند. ممکن است منشأ بعضی از آنها نیز چنین باشد ولی بیشتر آنها بر اثر تغییر شکل سنگهای تهنشستی و آذرین به وجود آمده اند و این تغییر شکل تحت تأثیر سه عامل فشار، دمای بسیار زیاد، و واکنشهای شیمیایی گازهای کانی ساز انجام گرفته است.

 

آلودگی آبهای زیر زمینی تقریباً ناشی از فعالیتهای انسان است. در مناطقی که تراکم جهت زیاد و انسان استفاده می کند از خشکی، آبهای زیر زمینی خیلی آسیب پذیرند. تقریباًهر عملی که موجب تغییرات شیمیایی با هدر رفتن آب باشد ممکن است روی محیط زیست تأثیر بگذارد. زمانی که آبهای زیر زمینی آلوده شدند، از بین بردن آلودگی مشکل و هزینه زیادی دارد. برای جلوگیری از آلودگی، باید بفهمیم که چگونه آبهای سطحی و زیرزمینی با هم در ارتباط اند. آبهای سطحی و زیر زمینی به طور مستقیم با هم ارتباط دارند. در صورت وجود یک منبع سالم در مجاورت یک منبع آلوده، احتمال آلودگی آب بسیار زیاد است که منجر به آلودگی آبهای زیر زمینی می شود.

شبیه به خواص شیمیایی، فیزیکی و بیولوژی آلاینده، آلاینده می تواند منتشر کند آلودگی در محیط های دیگر به وسیله جریان های آبخیزه ( بعضی از آلاینده ها به خاطر خواص فیزیکی و شیمیایی، همیشه از جریان آبخیزها پیروی نمی کنند)
هم آب و هم آلاینده ها جاری می شوند در جهت پستی و بلندی زمین از مناطق اشباع شده به مناطق خالی. خاکهایی که دارای خلل و فرج و نفوذ پذیر هستند تمایل دارند به انتقال آب و آلاینده های مختلف با سرعت شیبی به داخل یک آبخیز. زمانی که آبهای زیر زمینی به طور آهسته جابجا می شوند: آلاینده ها وارد آبهای زیر زمینی می شوند. به خاطر همین جابجایی آهسته، آلاینده ها تمایل دارند که اثراتشان را به طور غلیظ و به شکل یک توده پر در آبهای زیر زمینی به جا بگذارد. ( شکل شمارۀ 1). این جریان در امتداد مسیر مشابهی از آبهای زیر زمینی جاری می شود. اندازه و سرعتع توده بستگی به مقدار و نوع آلاینده دارد. آبهای زیر زمینی و آلاینده ها می توانند به سرعت از میان صخره ها عبور کنند. این صخره ها موجب به وجود آمدن یک مشکل غیر عادی در کنترل آلاینده می شود به خاطر اینکه صخره ها به طور گسترده دارای فضای مختلفی هستند و پیروی نمی کنند از خطوط تراز سطح منطقه یا شیبهیدرولیکی زمینی آلاینده هایی که به آبهای زیر زمینی نفوذ کرده اند ممکن است به چاه های اطراف برسند که آب بعضی از این چاه ها قابل آشامیدن است. آلاینده هایی که درآبهای سطحی وجود دارند می توانند به آلودگی آبهای زیرزمینی کمک کنند. معمولاً بزرگترین تفاوت بین یک منبع آلاینده و آبهای زیرزمینی آن پدیده های طبیعی خواهند بود که باعث افزایش غلظت آلاینده است. پدیده هایی مانند آسایش، روپگال شدگی ممکن است قرار بگیرند در لایه هایی از خاک در منطقه اشباع نشده و سبب کاهش غلظت آلاینده قبل از آنکه به آبهای زیر زمینی وارد شود آلاینده هایی که بدون عبور از مناطق اشباع شده و به طور مستقیم وارد آبهای زیر زمینی می شوند غلظت کمتری نسبت به دیگر آلاینده ها دارند به هر حال به دلیل اینکه آبهای زیر زمینی به آهستگی جابجا می شوند آلاینده های ورودی به این آبها معمولاً غلظت کمتری نسبت به آب های سطحی دارند.
 
منابع آلودگی آبهای زیر زمینی
 منابع آلودگی ممکن است طبیعی، فعالیتهای انسان، اقامت، تجاری، صنعت و یا فعالیتهای کشاورزی باشد. آلاینده ها از راه های مختلفی می توانند وارد آبهای زیر زمینی شوند از جمله در اثر فعالیت هایی در سطح زمین مانند سرازیر شدن آبهای صنایع یا از طریق سیستم های ذخیره بنزین در زیرزمین و یا از طریفپق سازه های زیرزمینی مانند چاه ها.
منابع طبیعی:
 بعضی از مواد در خاک وجود دارندکه ممکن است حل شوند در آبهای زیر زمینی مانند آهکی، منگنز، آرسنیک و ...... بعضی از این مواد تولید رنگ، بو ،مزه در آب می کنند. آبهای آشامیدنی که غلظت غیر قابل قبولی از این مواد را دارند استفاده نمی شوند به عنوان آب آشامیدنی یا مصارف خانگی مگر اینکه تصفیه شوند.
آلودگی آبهای زمینی:
دفع غلط و نامناسب فاضلابهای زیان آور و پر خطر فاضلابها و گندابهای خطرناک و مضّر همواره می باید به روش درست و صحیح دفع گردند، بدین معنی که باید گفت توسط گروه جهت دفع نمودن فاضلاب های خطرناک و یا از طریق سیستم شهری جمع آوری فاضلاب و در زبانهای مشخص این امر صورت گیرد. خیلی از مواد شیمیایی نباید به داخل سیستم فاضلاب خانگی ریخته شوند که اینها شامل مجموعه های روغن( مثلاً روغن موتور یا روغن پخت و پز)، مواد شیمیایی مربوط به چمن ،گیاه و باغ، رنگها و حلال ها و رقیق کننده های رنگ، داروهای ضد عفونی کننده و مواد گندزدا داروها، مواد شیمیایی مربوط به ظهور عکس و مواد شیمیایی مربوط به استخرهای شنا می باشد. و به نحوی مشابه خیلی از مواد بکار رفته در فرایندهای صنعتی نباید در فاضلاب محل کار ریخته شوند، زیرا آنها ممکن است بداخل یک منبع آب آشامیدنی راه یافته و آنرا آلوده سازند. شرکتها می باید آموزش دهند پرسنل خود را جهت استفاده صحیح از آب و نیز دفع و امحاء تمام مواد شیمیایی که در محل کار مورد استفاده قرار می گیرد.
انواع خیلی مختلف و مقادیر زیاد از موا د شیمیایی در مکان های صنعتی مورد استفاده قرار می گیرد، اهمیت دفع صحیح فاضلابهای آبها را بویژه به لحاظ رعایت سلامت آبهای زیر زمینی را بیشتر می کند رها کردن و ریختن و نشت از محصولات نفتی و شیمیایی ذخیره شده: تانکهای ذخیره سطحی روی زمین و نیز مخازن زیر زمینی ذخیره، عمدتاً و عموماً استفاده می شوند. برای ذخیره سازی محصولات نفتی و سایر مواد شیمیایی بطور مثال خیلی از منازل و مجموعه های آپارتمانی، مخازن ذخیرۀ نفت زیر زمینی دارند. خیلی از این شرکت های تجاری و کارخانجات و نیز مجموعه های شهری و بخشهای عمومی، دارای تانکها و منابع ذخیرۀ گازوئیل، نفت، روغن موتور، یا مواد شیمیایی بوده و آنها را در محل های خود نگهداری می کنند. صنایع از مخازن دخیره استفاده م یکنند تا مواد شیمیایی مورد مصرف در فرایندهای صنعتی را نگهداری نموده و یا اینکه کند. آبها و فاضلابها و مواد دفعی خطرناک را نگهداری می کنند تا توسط یک حمل کنندۀ مجاز جهت احجأ به محل های دیگر حمل گردند. تقریباً 4 میلیون تانک و منبع ذخیرل زیر زمینی در ایالات متحدۀ آمریکا وجود دارد و در طی سالها، مواد محتوای خیلی از این تانکها و مخازن نشست داده و بداخل محط نفوذ کرده اند. اگر یک مخزن زیر زمینی نگهداری مواد شیمیایی و نفتی دارای نشست و سوراخ بوده و این نشست گسترش یابد، که عمدتاً رخ می دهد برای تانکها بدلیل فرسودگی و پوسیدن و زنگ زدن، محتویاتش انتقال می یابد از طریق خاک و به آبهای تحت الارضی( زیر زمینی) می رسد. مخازن یکه استاندارد های ایالتی و فدرال را برای سیستمهای جدید و به روز شده دریافت می کنند، احتمال کمتری وجود دارد که دچار مشکل شوند امّا نیز آنها کاملاً محفوظ از نشتی و طوراخ شدگی نیستند. رها کردن تانکهای زیر زمینی به حال خود و عدم خارج نمودن آنها پس از عدم استفاده، مشکل دیگری است زیرا امکان این تانکها، اغلب ناشناخته باقی خواهد ماند. تانکهای ذخیره سطح زمین نیز می توانند یک خطر بالقوه برای آبهای زیر زمینی محسوب گردند و این در صورتی است که طوراخ شده و نشستی در آنها رخ دهد و به نحو مناسب و مقتضی در محل خود آب بندی نشده باشند، نگهداری مواد شیمیایی بنحو نامناسب و غیر صحیح، نگهداری درهم و برهم و حمل غیر اصولی آنها و نیز کیفیت نا مرغوب حمل کننده های این مواد می تواند مخاطرۀ بزرگی برای آبهای زمینی محسوب شود. کامیونهای حمل کنندۀ سوخت و قطارهای حمل مواد شیمیایی و نفتی نیز مخاطرت بزرگ دیگری برای محبت نگهداری و آبهای زیر زمینی محسوب می شوند. هر سال تقریباً 16000 مورد نشست مواد شیمیایی از تانکرهای حمل سوخت، قطارها و تانکهای ذخیرۀ، رخ میدهد و شناسایی آنها اغلب در مواقعی است که مواد موجود در آنها، بداخل زمین انتقال یافته است. در مکان رخ دادن یک حادثۀ نشستی، مواد شیمیایی، اغلب با آب رقیق و آبکی شده و آنگاه بداخل خاک نفوذ کرده و احتمال الودگی آبهای زمینی را افزایش می یابد. آلوده شدن خاک از طریق هزاران مورد آلودگی ناشی از نشت کانالهای فاضلاب و حوضچه ها و چکه و پر شدن خاک در مراکز صنعتی یا شهری در کشور صورت می گیرد. مواد شیمیایی که می باید دفع گردند در فاضلابهای مخصوص، بداخل فاضلاب شهری راه یافته و از آن طریق خا را نیز آلوده می نمایند و علاوه بر این امر، وضعیت سیستم فاضلاب خانگی نیز تنظیم نبوده و چکه بداخل خاک صورت می گیرد. بدلیل چکه، مواد شیمیایی بداخل آبهای زمینی نفوذ می کنند و این امر بوسیلۀ بارندگیها و نزولات آسمانی و نیز جریانهای آبهای سطحی نظیر رودخانه ها، صورت می گیرد. حوضچه ها و کانالهای حرکتی مواد لازم است که وضعیت سفالی یا خطوط ساخته شده از مواد مصنوعی داشته و موادی که بواسطه شستشو از خاک می گذرند را بتوسط سیستم های جمع آوری، جمع آوری نمده و بدینوسیله، خاک را محافظت نمایند و در نتیجه آبهای زمینی نیز از آلودگی حفظ گردند. اگر چه بیشتر کانالها و حوضچه های مربوط به نگهداری و حرکت مواد شیمیایی و نفتی، چنین حفاظ هایی را ندارند. بیشتر کانالهای قدیم، عمدتاً مُشرف به سفره ها و حوزه های آب زیر زمینی و یا نزدیک به آبهای سطحی در جاهائیکه امکان انتقال و نشست و نفوذ به خاک وجود دارد اخداث شده اند و اگر چه این آبها کم عمق می باشند، لیکن به پتانسیل رساندن مواد الاینده به آبهای زیر زمینی را دارند. کانالهای حمل مواد چنانچه بنحو مقتضی پوشش داده نشوند می توانند به آلوده نمودن آبهای زمینی و خاکهای اطراف خود ادامه دهند و این پوشش دادن باید با مواد مناسب عایق بندی که مانع از نفوذ و بسط مواد شیمیایی و نفتی می شود صورت گیرد.
§ آبگیریهای سطحی و ظاهری:
 آبگیرهای سطحی، مرتبط هستند با تالابها و استخرهای سطحی کم عمق و مردابهایی که بتوسط صنایع و سیستم های فاضلاب شهری برای ذخیره سازی و تحت عمل قرار دادن( جهت خنثی سازی شیمیایی) و امحأ فاضلاب های مایع مورد استفاده قرار می گیرند. در حدود 180000 تالاب و برکه و استخر مسطحی در ایالات متحدۀ آمریکا وجود دارد. همانند حوضچه های عمل نگهداری مواد نفتی و شیمیایی، امکانات جدید و تجهیزات برای حوضچه های سطحی مورد نیاز است تا خطوط ارتباطی و حوضچه ها را عایق بندی نمایند، لیکن حتی گاهی اوقات، همین تجهیزات نیز ممکن است نشست بدهند.
 
 §مجاهای فاضلاب رو و گندابراها و خطوط لوله:
مجراهای فاضلاب و لوله های ارتباطی گاهی اوقات، دچار نشست سیالات میگردند و این نشست به خاک های اطراف و دوربُر آنها و آبهای زمینی صورت می گیرد. فاضلاب ها مشتمل هستند بر مواد آلی، نمک های غیر آلی، مواد سنگین، باکتریها، ویروسها و نیتروژن. سایر خطوط لوله که مواد شیمیایی و نفت در درون آنها جاری است نیز منبع نشست شناخته شده اند، بویژه مواد در داخل آنها در جریان بوده و حالت خورنده و موجب زنگ و خوردگی می شوند.
§افت کش ها و کردهای شیمیایی:
 میلیونها تن از کولها و آفت کش های شیمیایی مثلاً ( علف کش ها که مواد سمی علیه علفهای هرز می باشند، حشره کش ها، داروها و عوامل کشندۀ حیوانات جونده، مواد دافع یا نابود کنندۀ قارچها و ضد کرمها( داروهای کشندۀ کرمها)) بصورت سالانه در ایالات متحدۀ آمریکا برای تولید محصولات استفاده می شود. علاوه ب کشاورزان، خانه داران، تجّار( برای زمینهای گلف) مراکز خدمات عمومی و همگانی و شهرداریها از این مواد استفاده می کنند. یک تعداد از این آفت کش ها و کردهای شیمیایی( برخی از آنها که به میزان بالایی سمی زهر آگین می باشند به داخل سفره های آب زمینی و زیر زمینی نفوذ کرده اند و این کار بدنبال استفادۀ طبیعی و یا حالت ویژه و خاص ایتفاده از آن ( بصورت افراطی و غیر طبیعی) انجام گرفته است. برخی از آفت کش ها در خاک . آب برای ماهای زیاد تا سالهای زیادی باقی می مانند. منبع بالقوۀ دیگر در خصوص آلودگی آبهای ارضی، بقایای حیوانی می باشد که نفوذ می کند به داخل زمین از سوراخهای ایجاد شده در زمین های کشاورزی ( لانه هایشان). این سوراخها می باید بنحوی مناسب بسته شوند . بقایای جانوران می باید از آنها خارج شوند. در بین سالهای 1985 تا 1992 ،دفتر EPA مربوط به آفت کشش ها و مواد شیمیایی زهری و سمی، و نیز فتر " آبها" یک تحقیقد در خصوص بقا و پایداری آفت کش ها انجام دادند تا مشخص سازند که چه تعداد از چاههای آب آشامیدنی در سرتاسر کشور وجود دارند که حاوی آفت کش ها و نیترات و مواد مرتبط با این مواد شیمیایی می باشند. تحقیق همچنین آنالیز و تجزیه و تحلیل نمود عوامل وابسته به آلودگی چاههای آبهای آشامیدنی بوسیلۀ آفت کش ها و نیتراتها را در تحقیق نمونه هایی از 1300 مورد از جاه های عرضۀ آب خانگی روستایی و نیز چاههای برداشت آب همگانی ( عمومی) دریافتند که تقریباً 6/3 درصد از چا ههای آب دارای نیترات با غلظت بالای مقدار حداکثر مجاز تعیین شده در سطح فدرال می باشد و نیمی از این چاه ها نیز حاوی نیترات بالای حداقل گزارش شده برای حد کجاز نیترات یعنی 15/0 میلی گرم در لیتر می باشند تحقیق همچنین گزارش داده است که تقریباً 80 درصد از چاههای آب که مورد آزمایش قرار گرفته اند حاوی علف کش ها در سطحی بالاتر از حداکثر آلودگی مجاز تعیین شده توسط کمیتۀ فدرال مشاورۀ سلامتی می باشد. تنها 10 درصد از چاه های روستایی بصورت عملی و عینی در مزارع واقع شده بودند. امّا یک میزان بیشتری از آلودگی توسط مواد شیمیایی کشاورزی در چاههای روشتایی که برای آب آشامیدنی مورد استفاده قرار می گیرند، وجود دارد. بعد از تجزیه و تحلیل های بیشتر، EPA بر آورد نمود که برای چاههایی که حاوی آفت کش ها می باشند ،درصد مهمی که احتمالاً حاوی و دارای غلظت شیمیایی بالایی متجاوز از حدود تعیین شدۀ زیانبار برای سلامتی، وجود دارد مثلاً حداکثر سطوح آلودگی و یا میزان و سطح تعیین شده توسط مشاورین تندرستی و سلامتی تقرباً 14 درصد از چاههای آب مورد آزمایش قرار گرفته، حاوی مقادیری بالایی از آفت کش ها( یک یا دونوع) بودند که بالاتر از حداقل گزارش شده و حدود قابل قبول در تحقیق می بود. عمومی ترین و رایج ترین آفت کشی که ملاحظه شده آترازین و متابولینرهای " دی متیل تتراکلرو فدالات" ( محصولات زیر مجموعۀ آن) باعلامت اختصاریDCPA که عموماً به آن داکتال گفته می شود) می بودند که در خیلی از برنامه های کنترل علفهای هرز و تیز جهت حفاظت چن از علفهای مهاجم بکار می رود.
§چاههای زهکشی:
  چاه های زهکشی در مناطق و سرزمینهای مرطوب مورد استفاده قرار می گیرند تا کمک کنند به زهکشی آب و جمع آوری آن از سطوح زمین و حمل آن به خاک های عمیق تر. این چاه ها ممکن است حاوی مواد شیمیایی و باکتریهای مربوط به کشاورزی باشند.
§چاه های تزریقی: 
  برای زهکشی های سطحی و جمع آوری آبهای بارش و مازاد بروی سطح زمین، جمع آوری مایعات، دفع فاضلاب ها و دفع آبهای مناطق صنعتی، تجاری و مراکز همگانی و عمومی استفاده می شود این چاه ها توسط برنامۀ کنترل چاههای تزریقی تحت لارضی EPA، مورد استفاده قرار می گیرند در ایالات نیرانگلند، این چاه ها ممکن نیست که مورد استفاده قرار گیرند برای عملیات و استفاده های صنعتی و تجاری و دفع آبهای خطرناک از این مجموعه ها چاه های تزریقی استفاده شده در این ناحیه عمدتاً ک معمق هستند و شامل چاهک هها و چاههای خشک جهت تنظیم و هدایت آبهای حاصل از طوفانها و بارشهای ناشی از انقلابات جوّی می باشند. زهکش های سطحی، به لحاظ تاریخی و از دیر باز توسط حرفه های مختلف جهت آبهای اضافی و مورد استفاده قرار گرفته اند امروزه، چنانچه حرفه ای آبها و مایعات فاضلابی را به یک سیستم مخزن فاضلاب و گندابراه هدایت می شود و یا از چاه های خشک و یا زهکش های سطحی استفاده نمایند، می یابد اطلاعاتی را در خصوص عملیات و کارکرد خوش به EPA ایالات متحدۀ آمریکا و یا دایرۀ حفاظت محیط ایالاتی خود، ارائه نمایند. چاه های دفعی فاضلابها که به عنوان مخاطره ای برای آبهای آشامیدنی محسوب میشوند، ممنوع شده اند و می باید بسته شوند، به سیستم فاضلاب عمومی اتصال داده شده اند و یا به مخازن نگهداری و ذخیره مرتبز گشته اند.
 §  چاههایی که به روش درست احداث نگردیده اند:
 مشکلات مجتمع با چاههایی که به روش درستی احداث نگردیده اند از دیگر مشکلات مطرح است که می تواند منجر به لودگی آبهای زمینی شود و این در موقعی رخ می دهد که آبهای سطح زمین به داخل این چاهها ، هدایت شود.
 §چاه هایی که به روشی درست و صحیح به حال خد رها نشده اند( چاه های متروکه):
 این چاه ها می توانند بعنوان یک مجرا و معبر( مانال) عمل کنند که از طریق آن آلودگیها می توانند برسند به یک حوزه و سفرۀ آب و این در حالتی است که جدار محافظ و عایق بندی شده ودیوارۀ پوشش داده شده آن خارج گردد که اغلب نیز چنین اتفاقی م یافتد و یا اینکه پوشش محافظ آن، دچار پوسیدگی و متلاشی شدن گردد . علاوه بر آن برخی از مردم، چاه های متروکه را برای دفع فاضلابهایی نظیر روغن موتورهای تعویضی استفاده می کنند. این چاهها ممکن ایت به یک سفر ۀزمینی آب برسند که چاههای استخراج آ ب آشامیدنی از آن هزینه می شود. چاه های اکتضافی متروکه( بطور مثال برای نفت، کشف گاز . یا کشف زغال سنگ) و چاههای که برای تست بکار می روند و معمولاً نیز به صورت روباز و نپوشیده هستند نیز یک کانال و مجرای بالقوه جهت آلودگی آبها محسوب می شوند.
 § چاه های عرضۀ آب آشامیدنی فعال:
 چاه هایی که به روشی ضعیف و نا مرغوب، می توان منجر به آلودگی آبهای زمین شوند. مسایل و مشکلات ساخت از جمله عایق بندی و پوشش معیوب و ناقص، پوشش ها و غلاف چاه نامناسب و یا فقدان صفحات بهم پیوسته، اجازه میدهد به آبهای خارج و هرگونه آلودگی های همراه که به داخل چاه ها راه یابند. منابع چنین آلودگیهایی می تواند آبهای مازادسطحی حاصل از بارندگی و یافاضلابهای حاصل از دامداریها یا سیستم های گندابها باشد. آلودگیهای جا گرفته در اطراف یک چاه می تواند کیفیت آب چاه را دچار تغییر و تنرلدرجه کیفیت نماید. مسائل و مشکلات مرتبط با احداث چاه ها، احتمال بیشتری دارد که در چاه های قدیمی رخ دهد که قبل از برقراری استانداردهای ناظر بر چاه ها نیز مقررات حاک بر فاضلابهای کشتارگاهها و چاه ها ی بویم احداث شده اند.
 §  چاه های آبیاری که به شکلی ضعیف و نامرغوب احداث گردیده اند:
 این چاه ها می توانند اجازه بدهند به آلودگیها که وارد آبهای زمینی شوند: اغلب آفت کش ها و کودهای شیمیایی که در زمینه های کشاورزی مجاور در این چاهها استفاده شیونده وارد آب این چاه ها می گردند.
 فعالیت های معدن کاری:
 معادن فعال و متروکه می توانند در امر آلودگی آبهای زمنی، مشارکت داشته باشند. رسوب و ته نشیتی می تواند مواد معدنی حل شدنی را از فاضلابهای معادن به آبهای زیر زمینی برساند( این مواد به عنوان پس مانده ها و مواد فاسد شناخته میشوند) این ضایعات، اغلب حاوی فلز، اسید، مواد معدنی و کانی و سولفید می باشند، معادن متروکه، اغلب بعنوان چاه ها و چاله گردان فاضلاب مورد استفاده قرار می گیرند. علاوه بر آن، معادل گاهی اوقات هوا به داخل آنها پمپ می شود تا خشک شوند. این پمپ نمودن هوا می تواند موجب یک انتقال به سمت بالای آبهای آلوده زمینی شود که ممکن است به درون چاه آب مصرفی هدایت کنند.
 تاثیرات آلودگی های آبهای زمینی:
 آلودگی آبهای زمینی می تواند منجر به کیفیت نازل آب مصرفی شود( آب آشامیدنی) و نیز موج کاهش عرضۀ آب توسط چاه گردد، سیستمهای آب سطحی را دچار تغییر سازد، موجب بالا رفتن هزینه های تصفیۀ آب گردد و موجب افزایش قیمت و هزیه برای روشهای دیگر بدست آوردن آب شود و بصورت بالقوه، یک مشکل برای امنیت و سلامت بشری گردد. تبعات آبهای زمیین آلوده و یا آبهای سطحی تغییر کیفت داده، اغلب جدّی است و بطور مثال، دهانه و مصب رودخانه هایی که بوسیلۀ نیتروژن بالای منابع آبهای زمینی، تاثیر پذیرفته اند، وضعیت مکان زندگی حلزونها و صدف بودن را از دست داده اند. در برخی موارد و نمونه ها آلودگی آب زمینی، بحدی حاد و شدید است که عرضۀ آب از آن چاه و سفرۀ زیر زمینی آب باید رها شده و آن چاه بصورت متروکه باید اعلام گردد.( برای آب شامیدنی). در برخی موارد دیگر، آب زمینی می تواند پالایش و تصفیه شود و مجدداً مورد استفاده قرار گیرد و این در صورتی است که آلودگی خیلی حادو شدید نیباشد و شهرداری و سایر ارگانها مایل باشند که مقداری هزینه برای تصفیه آب انجام دهند. تعقیب و پیگیری اصلاح و بهبود در کیفیت آب و روشن نمودن و کنترب وضعیت بمدت سالهای زیادی جهت رفع آلودگی، لازم می باشد. از آنجا که آبهای زمینی عمدتاً به آهستگی حرکت می کنند، لذا آلودگی برای مدتهای طولانی و مدیدی از زنان، کشف نشده و نا یافته اقی می ماند. این امر تصفیۀ یک سفره و حوزۀ آب را که آلوده می باشد، سخت و دشوار می سازد ،اگز و نگوییم غیرممکن، اگز تصفیه آب مورد قبول واقع شود، هزینه آن از هزاران تا میلیونها دلار خواهد بود. همینکه منبع آب آلوده کنترل شد یا آلودگی از بین رفت، آبهای زمینی آلوده می تواند به چندین روش مورد ع مل اصلاح کردن و تصفیه قرار گیرد.
خودداری از آلودگی آب جهت جلوگیری از طرایت و انتقال این آلودگی ،پمپ نمودن آب، اصلاح و تصفیۀ آن و بازگرداندن آن به سفرۀ آب زیر زمینی، تعیین وضعیت آب که آیا آلوده است یا قابل مصرف است، چنانچه آلوده است، مورد تصفیه قرار گیرد، اجازه دادن به آب که سختی آن و آلودگیش کاهش یابد( بطور طبیعی، توأم با پیگیری و دنبال نمودن وضعیت) و توأم با دنبال نمودن یک عملیات و انجام صحیح کنترل شرایط منبع آب و آلودگی آن.
انتخاب تکنولوژی اصلاحی مناسب مبتنی بر عوامل و فاکتورهای اختصاصی وضعیت مکانی می باشد و اغلب از مجموعۀ عوامل مرتبط با هدف تصفیه و پالایش محسوب شده و ریسک بالقوه ای نیز وجود داد در رابطه با سلامتی انسان و محیط زیست که ایجاب می کند که حتماً این تصفیه صورت گیرد. تکنولوژی انتخاب شده باید واجد شرایطی باشد که اهداف تصفیه و پالایش را برآورده سازد. تکنولوژیهای مختلف و زیادی، موثر باشند برای گونه های مختلف آلودگی و اغلب چند تکنولوژی با یکدیگر ترکیب می شوند تا روش اصلاحی مطمئنی حاصل شود. موثر بودن روش اصلاحی و ترسیمی، بستگی دارد به شرایط هیدرولوژیکی( آب شناسی منطقه) که می باید قبل از انتخاب گزینۀ اصلاحی( جهت رفع آلودگی) مورد ارزیابی قرار گیرد. با داشتن و دانستن سختیو دشواری کار و هزینه های بالای پالایش و تصفیه یک سفره و حوزۀ آب آلوده شده، برخی ازجوامع، چاههای آلوده را به صورت متروکه رها کرده و اگر امکنپذیر باشد، از سایر منابع آب استفاده می کنندک بکار بردن منابع عرضۀ جایگزین یک ورد نسبتاً ( و بلکه بسیار) پر هزینه جهت آب آشامیدنی می باشد یک راه حل موقتی و پرهزینه آنست که از آبهای بطری شده خریداری گردد امّا این یک راه حل منطقی برای دراز مدت نمی باشد که یک جامعه مشکل آب آشامیدنی خود را بدین طرق حل کند.  یک جامعه ممکن است تصمیم بگیرد که چاه های جدیدی احداث کند و در نواحی دیگری، بروی سفره ها و حوضه ها یآب دیگری، در چنین حالتی کنترل فرایند احداث این چاه ها و نیز چاه های سابق ضروری است تا مجدداً چاه های جدید، آلوده به آبهای چاه های قدیمی نگردند.
 مشکلات و سائل بالقوۀ مرتبط با سلامتی:
 یک تعدادی از میکروارگانسیم ها و هزاران مورد از مواد شیمیایی سنتزی، این توان بالقوه را دارند که آبهای زمینی زا آلوده نمایند. آبهای آشامیدنی حاوی باکتریها و ویروسها می باشند که موجب بروز بیماریهایی نظیر هپاتیت، و باویا " گیاردیاسیس" م یگردد و بیماری " دوتموی گلبولی" یا سندرم " بچۀ چشم آبی"، بیماری است که تاثیر بروی کودکان کوچک( خردسالان) می گذارد و می تواند از طریق آب آشامیدنی ایجاد شود که در آن نیترات بالایی وجود دارد. بنزین که یک ترکیب از گازوئیل م یآِد، یک " گارسینوژن" شناخته شده می باشد. تا ثیرات جدّی آبهای آلوده بر روی سلامتی انسانها کاملاً مشخص است و موجب عارضه هایی در کودکان بطور مثال مشکلات ذهنی- یادگیری عصبی- چشمانی و حتی مشکلات با روری و نازایی است. مزان غلظت و درصد مجاز عوامل موجود در آب توسط قوانین فدرال ایالات متحدۀ آمریکا تدوین شده است. اگر چه برای صدها عنصر شیمیایی و زیانبخش دیگر، عهنوز قاعده و قانونی تدوین نشده است. و خیلی از تاثیرات این مواد بروی سلامتی یا ناشناخته مانده است. و باید بدرستی شناخته نشده است. جلوگیری از رسیدن آلودگیها به آبهای زمین، بهترین راه جهت کاهش خطرات مرتبط با سلامتی است که در نتیجۀ کیفیت پایین آب آشامیدنی بوجود می آید.
وضع قوانین جهت نگه داری و مواظب از آبهای زمینی:
چندین قانون فدرال، کمک می کند به حفظ نگهداری کیفیت آبهای زمینی، قانون ایمنی آبهای آشامیدنی(SDWA) بر مبنای3 برنامۀ حفاظتی منابع آبهای آشامیدنی استوار گردیده است. برنامۀ حفاظت سرچشمه ها و منابع آب، برنامۀ حفاظت منابع و آبخیزدار، برنامه ارزیابی منابع آبی، همچنین جهت تنظیم و قانونمند کردن استفاده از چاههای تزریق زیرزمینی برای دفع فاضلابها نیز قوانینی توسط EPA و ایالات مختلف تدوین شده است که این اختیار را میدهد به ایالتها که آبهای آشامیدنی عرضه شده توسط سیستمهای ب عمومی را به سمت برخورداری از حداقل استانداردهای تعریف شده، هدایت کنند. قانون " آب پاکیزه و تمیز" که آبهای زمینی را تنظیم و قاعده مند می کند نیز به نگهداری آبهای سطحی بسط داده شده و آنها را نیز تحت پوشش دارد. این قانون استانداردهایی را برای جلوگیری از آلوده شده آبهای سطحی و میزان مجاز ناخالصیها در آنها، در نظر گرفته است. قانون اصلاح و بهبود و حفاظت منابع (RCRA) نیز در خصوص آلودگیها، ناخالصیها و فاضلابهای خطر ناک و غیر خطرناک تدوین و ارائه نموده است. قانون " مسئولیت، غرامت ،واکنش محیطی جامع" (CERCLA) یا سوپرفوند، مختار م یکند حکومت را که تصفیه و پالایش نماید آلودگیها را و یا منابع بالقوۀ آلودگی را که مکانهای تولیدی فاضلابهای خطرناک و یا مراکز تولید مواد شیمیایی ایجاد می نمایند و این اثر شامل آلودگی مربوط به عرضۀ آبهای آشامیدنی و تهدیدات بالقوه ا که متوجه آنها ست، می باشد. همچنین قانون CERCLE شامل حقوق اجتماعی برای شناخت راههای جلوگیری از آلودگی می باشد. قانون علف کشها، حشره کشها، و آفات و قارچهای انگلی مربوط به دولت فدرال، تنظیم و قاعده مند می نماید استفاده از آفت کشها را. قانون کنترل مواد (TSCA) استفاده از مواد شیمیایی ساخته شده را تنظیم قاعده مند می نمایند.
 
 

 

چكيده :

آجر يكي از پرمصرف ترين مصالح بنايي در ايران است . از آنجا كه آجر معمولي وزن زيادي دارد باعث سنگين شدن ساختمان و در نتيجه آسيب پذيري آن در برابر نيروهاي زلزله مي شود . سعي بر اين است كه با كاهش چگالي آجر علاوه بر سبك كردن ، خصوصيات عايق حرارتي آن نيز بهبود يابد . يكي از موادي كه به عنوان افزودني تخلخل زا به مواد اوليه آجر اضافه مي شود فوم پلي استايرن است.
براي آنكه مقاومت فشاري و جذب آب آجر سبك در حد قابل قبول براي آجرنما باقي بماند ، مقدار افزودني فوم پلي استايرن بايد حدود 1 درصد باشد . با افزودن 5/1 درصد وزني فوم پلي استايرن به خاك آجرپزي ، چگالي بدنه به 98/0 گرم بر سانتيمتر مكعب و مقاومت فشاري به 98 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع و جذب آب به 25 درصد وزني رسيد . چنين‌آجري به عنوان آجر معمولي باربر قابل استفاده است. با افزودن 2 درصد وزني فوم پلي استايرن به خاك ، چگالي بدنه به حدود 9/0 گرم بر سانتيمتر مكعب كاهش يافت ، در حالي كه مقاومت فشاري به حدود 69 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع رسيد . اين نوع‌آجر را مي توان به عنوان‌آجر معمولي غيرباربر استفاده نمود . هدايت حرارتي آجرهاي سبك ساخته شده به 5/1 درصد وزني فوم پلي استايرن ، 36/0 وات بر متر بر درجه سانتيگراد به دست آمد كه در مقايسه با‌آجرهاي معمولي به ميزان يك سوم كاهش يافته است .
  
تحقيقات انجام شده در ساير كشورها
     هوادار كردن با پلاستيك ها يكي از روش هاي سبك سازي آجر و بلوك هاي سفالي دركشورهاي صنعتي است. روش سبك سازي با فوم پلي استايرن داراي حق امتيازي به نام پروتون است كه درآن از فوم پلي استايرن براي ايجاد تخلخل درشت استفاده مي شود]2[.
     برخي از كارخانه هاي توليد آجر از فوم پلي استايرن پيش ساخته استفاده مي كنند ولي براي انبوه، دارا بودن سيستم توليد فوم، اساسي است.(شكل 1)
    تهيه و نگهداري فوم پلي استايرن مشمول برخي اندازه گيري هاي مطمئن است كه دستورالعمل آن به وسيله مراجع مشاور، كمپاني هاي بيمه و اداره هاي آتش نشاني تهيه شده است. چنين ملاك هايي بايد هنگام طراحي درنظر گرفته شود. ماده خام، چگالي انبوهي تقريباً kg/m3 700 دارد و در بشكه هاي 125 كيلو گرمي يا كارتن مقوايي يك تني عرضه مي شود. استايروپور 500 P يك نام تجارتي نمونه وار است. بشكه ها و كارتن ها را مي توان به ترتيب تقريباً 6 ماه و 4 هفته نگهداري كرد، بدون آنكه از مواد افزودني هواساز چيزي را از دست بدهند]2[.
     پلي استايرن منبسط شده در 100 تا 700 درجه سلسيوس تجزيه حرارتي مي شود، بدون آنكه خاكستري بر جاي گذارد. گازهاي استايرن و بنزن كه در فرآيند آزاد مي شوند.
 
1-1           مواد خام و افزودني
     در تحقيقي كه هاك و جانگ انجام دادند، مواد خام و افزودني هاي به كار رفته به شرح زير است :
خاك آجرپزي B ، خاكي با مقدار كمي كربنات و مواد رسي شامل قسمتهاي مساوي كاني هاي رس ايليتي و كائولينيتي است. آجر پخته شده با اين خاك داراي رنگ قرمز است.
خاك آجرپزي J ،خاك رس مارني با مقدار زياد كلسيت كه در آن ماده رسي عمدتاً از نوع ايليت است. آجر پخته شده با اين خاك رنگ زرد دارد.
خاك آجرپزي L ، شبيه خاك رس مارني J است با اين تفاوت كه داراي مقدارزيادي مونت موريلونيت در بخش رسي مي باشد. رنگ پخت آن صورتي مايل به زرد است.
فوم پلي استايرن ، با قطر تقريبي 1 تا 2 ميليمتر
لجن كاغذ سازي ، مواد زايدي است كه در فاضلاب توليد كاغذ وجود دارد و به صورت كيك هاي فيلتري كه بخشي از آب آن گرفته شده در دسترس است. ميزان آب ممكن است بين50 تا80 درصد وزني باشد. معمولاً ماده جامد به طور عمده از الياف كاغذ و باقي مانده اي كه اصطلاحاً فيلر گفته مي شود، مانند كائولن، آهك يا چاك تشكيل مي گردد.
خاكستر بادي، مورد استفاده در آزمايش حاوي مقدار كمي كربنات كلسيم و تقريباً 9 درصد وزني كربن سوختني است. مشخصه شايان ذكر ديگر، مقدار نسبتاً زياد (حدود 5 درصد وزني) قليايي هاي K2O و Na2O است كه به صورت گدازآور عمل مي كنند.
چاك پودر شده ، با هدف به دست آوردن بافت متخلخل ريز بدنه سراميكي استفاده شد كه نرمي بسيار زياد و به همان نسبت سطح واكنش بزرگ دارد.
ماسه كوارتزي، به عنوان ماده باز كننده استفاده شد كه تا حدود 95 درصد آن را دانه هايي با قطرهاي 2/0 تا 6/0 ميليمتر تشكيل مي داد.
     اطلاعات ارائه شده در مورد تركيب اجزاي بدنه رسي برحسب درصدهاي مواد خشك است. بلوك ها و آجرهاي رسي سبك آزمايشگاهي با سوراخ هاي قائم در دو قالب ساخته شدند :
اندازه كوچك : ابعاد 70 × 40 × 80 ميليمتر، حجم سوراخ ها حدود 40 درصد، ضخامت جدار 6 ميليمتر.
اندازه بزرگ : ابعاد 90 ×90 ×180 ميليمتر، حجم سوراخ ها حدود 5/44 درصد، ضخامت جدار 5، 7 و 9 ميليمتر.
    شكل دهي با يك اكسترودر آزمايشگاهي مجهز به خلاء انجام شد. خشك كردن ابتدا به آرامي در دماي اتاق و سپس در محفظه خشك كن در دماي 5- يا +105 درجه سلسيوس انجام گرفت. از كوره هاي الكتريكي براي پخت استفاده شد. برنامه هاي پيش گرمكن براي هر پيمانه خاك رس مربوط تنظيم شد. به منظور ارزيابي رفتار شكل دهي و قابليت اكسترود كردن در اكسترودر مارپيچي با استفاده از يك قالب اكسترودر، آجر سوراخدار با ضخامت جدار كم مورد آزمايش قرار گرفت.
 
1-2           شكل دهي
     فوم پلي استايرن فقط بايد قبل از اكسترودر به گل افزوده شود، زيرا چنانچه در مراحل آماده سازي قبلي اضافه شود، جدايش نامطلوب يا كاهش اندازه اتفاق خواهد افتاد. اين بدان معني است كه عمل آوري اوليه براي توزيع يكنواخت دانه هاي پلي استايرن در گل در مقايسه با مواد تخلخل زاي نسبتاً جامد كه مي توانند بدون مشكل سرتاسر فرآيند آماده سازي را طي كنند، چندان مناسب نيست. عامل ديگر اين است كه بدنه هاي رسي داراي مواد افزودني پلي استايرن نياز به اكسترود شدن در يك حالت نسبتاً خميري دارند، زيرا در غير اين صورت اثر تخلخل زايي مورد نياز به طور معكوس تحت تاثير تراكم پذيري دانه هاي پلي استايرن قرار مي گيرد. به عبارت ديگر، پايداري خشت به طور طبيعي در يك محدوده بسيار كوچك كاهش مي يابد.
     در مورد فوم پلي استايرن نظر بر اين است كه حجم زياد ذرات فوم، حالت رواني بدنه رسي را طي شكل دهي در اكسترودر بهبود مي بخشد. اين الياف مشابه لجن كاغذ سازي ساختار خشت را تثبيت نموده و بنابراين پايداري آن را افزايش مي دهند.
 
1-3           خشك كردن
     مواد افزودني فوم پلي استايرن جمع شدگي خشك شدن را تنها به مقدار ناچيزي كاهش مي دهد، چون دانه هاي پلي استايرن بنابر تراكم پذيري زياد، به مقدار كمي مانع از فرآيند جمع شدگي مي شوند.همچنين يراي مقادير مواد افزودني از 5/0 تا 5/1 درصد وزني، در مقدار آب مورد نياز براي اختلاط هيچ تغيير محسوسي به وجود نمي آيد.
     مواد ضايعاتي سوختني كه با 20 درصد وزني مورد آزمايش قرار گرفت، جمع شدگي خشك كردن را بطور متوسط 2/1 درصد كاهش داد. با وجود اين، مقدار آب مورد نياز براي اختلاط به حدود 12 درصد وزني افزايش يافت كه به طور مشابه از نظر انرژي خشك كردن، عيب محسوب مي شود.
     خاكستر بادي كه در مقادير تا 30 درصد وزني مورد آزمايش قرار گرفت، جمع شدگي خشك شدن را به حداكثر 3/1 درصد كاهش و نياز به آب اختلاط را به حدود 8 درصد وزني افزايش داد .
 
1-4           خواص محصول
     قبلاً اشاره شد كه مواد افزودني آزمايش شده عمدتاً به منظور عمل به عنوان مواد تخلخل زا در بدنه سراميكي، به هدف كاهش چگالي بدنه و درنتيجه ضريب هدايت حرارتي استفاده شد. بنابراين بايد چگونگي بهينه سازي بدنه رسي مشخص مي شد تا با كاهش چگالي بدنه، افت مقاومت نسبتاً كمي ايجاد شود. بدين ترتيب، آجرهاي سبك مورد استفاده در بنايي، نه تنها عايق حرارتي بهتري مي شوند بلكه همچنان وظيفه باربري را انجام مي دهند]3[.
     اگر افزودني هاي محتمل براي تخلخل زايي بدنه سراميكي از اين ديدگاه مورد بررسي قرار گيرد، آنگاه مي توان دريافت كه اين مواد به 3 گروه تقسيم مي شود :
گروه اول ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، شامل مواد سوختني مانند فوم پلي استايرن
گروه دوم، محصولات فرعي صنعتي حاوي مواد سوختني و مواد معدني، براي مثال : لجن كاغذ سازي
گروه سوم ، مواد معدني مانند سنگ آهك يا خاكسترها
     به طور كلي انتظار مي رود كه هنگام استفاده از مواد سوختني، مقدار كاهش در مقاومت به طور اساسي تحت تاثير شكل واندازه ذرات است و بنابراين تعيين و كنترل آن نسبتاً ساده مي باشد. برخلاف آن، شرايط به دست آمده با افزودني هاي معدني يا مواد حاوي اجزاي معدني پيچيده تر است، چون وجود آنها ممكن است به طور قابل ملاحظه اي دوره واكنش سينتر شدن را طي پخت تغيير دهد و نوع متفاوتي از خميره بدنه سراميكي به وجود آيد. از طرف ديگر، اين مواد امكان تاثير مثبت بر مقاومت ساختار بدنه سراميكي را فراهم مي سازد و بنابراين ممكن است به مقاومت بيشتري براي چگالي يكسان بدنه هاي سراميكي دست يافت]3[.
 
1-    ساختار فوم پلي استايرن و روش هاي توليد آن
پلي استايرن يك پليمر آلي است كه از پليمر كردن ملكول استايرن با سازوكارهاي مختلف پليمريزاسيون به دست مي آيد. اين پليمر علاوه بر شكل معمولي با چگالي زياد، با انجام شدن فرآيندهاي نسبتاً ساده روي آن، قابل تبديل به مواد اسفنجي با چگالي هاي بسيار كم است. پلي استايرن اسفنجي كاربردهاي بيشماري در صنايع مختلف، مانند بسته بندي، ظروف يكبار مصرف و مصالح ساختماني پيدا كرده است.
 
2-1 استايرن و روش هاي سنتز آن
     استايرن به نام هاي وينيل بنزن، فنيل اتيلن و سينامن نيز شناخته شده و داراي فرمول شيميايي C6H5CH:CH2 است. استايرن مايعي روغني، معطر و بيرنگ است. نقطه جوش آن 2/145 درجه سانتيگراد و وزن مخصوص آن در 25 درجه سانتيگراد 9045/0 گرم بر سانتيمتر مكعب مي باشد]5[.اين ماده در زمره پر مصرف ترين مواد شيميايي است به نحوي كه در 1996، توليد سالانه جهاني آن 18700 هزار تن بوده است. اين تركيب عمدتاُ از هيدروژن گيري از اتيل بنزن در 650- 550 سلسيوس به دست مي آيد]6 و 10[.
        در واقع استايرن نخستين بار از صمغ برخي درختان جداسازي و پس از آن مشاهده شد كه اين مولكول خودبخود به يك جامد صمغي شكل تبديل مي شود. در آن زمان، يعني سال 1840 كسي توجيه مناسبي براي اين مشاهدات نداشت خصوصاً آن كه تركيب درصدهاي شيميايي آن پس از جامد شدن تغييري نمي كرد. پس از كشف پديده پليمر شدن توسط هرمان اشتاودينگر درحدود يك قرن بعد، اين ماده پلي استايرن ناميده شد]6[.
 
 
2-2 فوم پلي استايرن
     پلي استايرن انبساطي در واقع قبل از تبديل به شكل نهايي خود، داراي دو شكل است:
الف:ذرات و قطعات پلي استايرن يا تركيبات پلي استايرني حاوي چند درصد از يك عامل منبسط كننده مانند حلال هاي سبك آلي كه به نحوي به آن افزوده شده است (EPS).
ب: دانه هاي پلي استايرن توسط بخار به فوم تبديل مي شوند، درحاليكه در مورد دوم لازم است پليمر اكسترود يا تزريق شود. در اينجا روش هاي تهيه ذرات قابل تبديل به فوم و روش ها و دستگاه هاي تبديل اين ذرات به فوم تشريح شده است.
 
2-3 ساختار فوم پلي استايرن
     ساختار فوم پلي استايرن شامل سه جزء پليمر، عامل انبساط و مواد افزودني به شرح زير است :
پليمر : پلي استايرن علي رغم سادگي ساختمان شيميايي اش داراي شكل هاي متفاوت است وقابل كوپليمر شدن بامنومرهاي ديگر نيزهست. پلي استايرن به كار رفته در دانه هاي منبسط شونده معمولاً داراي وزن مولكولي بين 180 تا 270 هزار مي باشد. پلي استايرن خالص به سه حالت مي تواند باشد :
-    پلي استايرن آمورف يا آتاكتيك :اين نوع پليمرعمدتاً ازروش راديكالي بدست مي آيد و درآن ترتيب قرارگيري فضايي حلقه هاي فنيل روي زنجير نامنظم واتفاقي مي باشد.
-    پلي استايرن ايزوتاكتيك: اين نوع پلي استايرن از روش هاي پليمريزاسيون فضاويژه به دست مي آيد و در آن موقعيت فضايي تمامي حلقه هاي فنيل يكسان است.
-    پلي استايرن سينديوتاكتيك: اين پليمر نيز از روش هاي پليمريزاسيون فضاويژه به دست مي آيد و آرايس و جايگيري حلقه هاي فنيل روي زنجيره پليمر به صورت يك در ميان مي باشد. به دلايل متفاوت اقتصادي و فني، اين پليمردر توليد فوم به كار برده نشده است.
-    پلي استايرن اشعه ديده : شبكه اي كردن پلي استايرن انبساطي با تشعشع هاي يونيزه كننده، دماي مجاز بهره برداري فوم را به وقدار زيادي افزايش مي دهد. براي مثال، فوم هاي پايدار تا 166 درجه سيلسيوس از اين طريق ساخته شده اند ]6[.
-    آميزه هاي پلي استايرن : اگر پلي استايرن با درصد كمي از پليمرهاي ديگر مخلوط شود، فوم حاصل مي تواند داراي خواص جالب توجهي باشد. براي مثال، اختلاط 5% پلي اتيلن با 95% پلي استايرن انبساطي و اكسترود كردن مخلوط و فرو نشاندن ذرات اكسترود شده و قالبگيري، توليد فومي مي كند كه مقاومت زيادي در برابر حلال ها و عبور بخار آب دارد. در واقع يك پوشش پلي اتيلني روي فوم تشكيل مي شود.
-    كوپليمرهاي استايرني : كوپليمرهاي استفاده شده به سه دسته تقسيم مي شوند : معمولي ( شبكه اي نشده )، شبكه اي شده و پس واكنش شده.
دسته اول : جايگزين كردن 20 تا 30% از منومراستايرن با اكريلونيتريل مقاومت خيلي زيادي در برابر بنزين و روغن هاي روان كنند، به فوم به دست آمده مي دهد.
دسته دوم : پلي استايرن اندكي شبكه اي شده توسط 01/0 تا 25/0% دي وينيل بنزن و منبسط شده با دي اكسيد كربن يا گازهاي ديگر، قابليت انبساط فوم را بالا برده و آن را در برابر فروپاشي در دماهاي زياد مقاوم مي سازد.
دسته سوم : دماي سرويس دهي پلي استايرن از طريق هيدروژنه كردن آن، قبل از تشكيل فوم به مقدار زياد افزايش مي يابد. آلكيله كردن پلي استايرن در حضور كاتاليزور مناسب آن را غيرقابل ذوب مي سازد. از اين طريق فوم به دست آمده در دماهاي زياد بسيار پايدار خواهد بود.
2-    جمع بندي تحقيقات انجام شده و ارزيابي اقتصادي
     چنانچه افزودني هاي قابل سوختن به مواد اوليه آجرپزي اضافه شود، حجم فضاهاي خالي را مي توان به طريق كنترل شده اي افزايش داد. با افزايش حجم فضاهاي خالي، وزن آجر كم مي شود.كاهش وزن آجر باعث كم شدن وزن ديوار و سقف مي گردد و درنتيجه از جرم ساختمان كاسته مي شود. با كاهش جرم ساختمان مقاومت آن در برابر زلزله زياد مي گردد. با رشد سريع و فزاينده شهرها كم كردن جرم ساختمانها اهميت بيشتري يافته است. زيرا بايد ساختمانهاي بلندتر بنا شود و لازم است كه از وزن ساختمان ها بويژه در طبقات بالاتر كاسته شود. علاوه بر اين، سبك سازي آجر خواص مشخصي ازجمله كاهش ضريب هدايت حرارتي و در نهايت صرفه جويي در مصرف انرژي پديد مي آورد. مزيت ديگر آجرهاي سبك كاهش وزن جابجايي و بنابراين هزينه هاي كمتر حمل و نقل است.
     يكي از موادي كه مي توان به عنوان افزودني تخلخل زا در آجرپزي مصرف نمود، فوم پلي استايرن است. فوم پلي استايرن را بايد درست در دهانه ورودي دستگاه اكسترودر به گل افزود، زيرا چنانچه در مراحل آماده سازي قبلي اضافه شود، جدايش نامطلوب يا كاهش اندازه دانه هاي فوم اتفاق خواهد افتاد. اين بدان معني است كه عمل آوري اوليه براي توزيع يكنواخت دانه هاي پلي استايرن در گل در مقايسه با مواد تخلخل زاي نسبتاً صلب كه مي توانند بدون مشكل سرتاسر فرآيند آماده سازي را طي كنند كمتر ميسر است. از طرف ديگر، بدنه هاي رسي داراي مواد افزودني پلي استايرن نياز به اكسترود شدن در يك حالت نسبتا خميري دارند، زيرا در غير اين صورت اثر تخلخل زايي مورد نياز به طور معكوس تحت تاثير تراكم پذيري دانه هاي پلي استايرن قرار مي گيرد.
  
4- نتيجه گيري
     يكي از موادي كه مي توان به عنوان افزودني تخلخل زا در آجرپزي مصرف نمود، فوم پلي استايرن است. اين ماده براي تخلخل زايي درشت مورد استفاده قرار مي گيرد. فوم پلي استايرن را بايد درست در دهانه ورودي دستگاه اكسترودر به گل افزود، زيرا چنانچه در مراحل آماده سازي قبلي اضافه شود، جدايش نامطلوب يا كاهش اندازه دانه هاي فوم اتفاق خواهد افتاد. براي توليد انبوه آجر بهتر است از سيستم ايجاد فوم در كارخانه آجر استفاده شود. خاك رس هاي پرمايه داراي ماسه نسبتا كم براي مخلوط كردن با پلي استايرن مناسب ترين خاك است، زيرا پلي استايرن يك ماده غير چسبنده بسيار موثر است. مشخص شده است كه مواد به كار رفته براي ايجاد تخلخل عموماً داراي تاثير مطلوبي در رفتار خشك شدن بدنه هاي رسي است. فوم پلي استايرن، ساختار خشت را تثبيت نموده و بنابراين پايداري آن را افزايش مي دهد. براي توليد آجر سبك با استفاده ازفوم پلي استايرن ازهمان خشك كن ها وكوره هاي ساخت آجرهاي بنايي استاندارد استفاده ميشود. زمان خشك شدن با افزودن پلي استايرن معمولاً كوتاه مي گردد. فرآيند واقعي پخت تحت تاثير مقدار كم محتويات قابل احتراق قرار نمي گيرد، بنابراين اقدامات كنترلي خاصي نبايد انجام شود.
     با افزودن فوم پلي استايرن، كاهش مقاومت فشاري بايد به حدي باشد كه از حدود مجاز استاندارد كمتر نشود. اگر منظور توليد آجر نماست از نظر مقاومت نمي توان بيش از 5/1 درصد فوم پلي استايرن به خاك رس افزود، زيرا مقاومت از 100 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع ( حداقل مجاز مقاومت فشاري براي آجرنما ) كمتر مي شود. افزودن حتي 2 درصد پليمر، مقاومت را در حدي نگاه داشته كه همچنان قابل مصرف به عنوان آجر معمولي مورد استفاده در ديوار باربر است، زيرا حداقل مجاز مقاومت براي آجر معمولي مصرفي در ديوار باربر 60 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع است.
     سبك سازي آجر با 5/1 درصد فوم پلي استايرن، ضريب هدايت حرارتي را به يك سوم آجر معمولي رسانده است. بدين ترتيب كه ضريب هدايت حرارتي را به يك سوم آجر معمولي رسانده است. بدين ترتيب كه ضريب هدايت حرارتي آجر سبك با 5/1 درصد فوم پلي استايرن 36/0وات بر متر بركلوين به دست آمد، در حالي كه هدايت حرارتي آجر معمولي حدود 1 وات بر متر بر كلوين مي باشد.
          
 
 
 

 

مقدمه

  مديريت نگهداري ساختمان، يكي از موضوعات مهم در مديريت ساختمان مي باشد، كه تاكنون در كشور ايران مورد توجه جدي قرار نگرفته است. بطور كلي دوره تعمير و نگهداري ساختمان در حدود نود و پنج درصد دوره حيات يك ساختمان را - از زماني كه مفهوم ذهني ساخت شكل مي گيرد تا پايان عمر آن- به خود اختصاص مي دهد. با اعمال يك سيستم مناسب مديريتي در بخش تعمير و نگهداري نه تنها مي توان كيفيت ساختمان را افزايش داد بلكه امكان بهينه سازي هزينه ها نيز فراهم مي گردد. بديهي است با توجه به اين مطلب تعمير و نگهداري ساختمان و مديريت آن از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد. در اين پايان نامه ابعاد مختلف مديريت نگهداري ساختمان مورد مطالعه قرار گرفته است. نظر به اينكه داشتن مديريتي صحيح و مناسب، نيازمند داشتن يك سازماندهي جهت اعمال اهداف مديريت مي باشد، به همين جهت در اين پايان نامه همچنين مقوله سازماندهي تعمير و نگهداري مورد مطالعه قرار گرفته است.از آنجا كه آموزش و پرورش در ايران داراي بيشترين ساختمان بعداز خانه هاي مسكوني مي باشد و همچنين با توجه به اهميت مدارس، در اين پايان نامه مديريت تعمير و نگهداري مدارس و چگونگي سازماندهي آن در وضعيت فعلي مورد نقد و بررسي قرار گرفته و براي بهبود آن، سازمان جديدي ارائه شده است.

تعمیر ونگهداری ساختمان

 

مبحث تعمیرو نگهداری در ساختمان مدتهاست درسراسر جهان بویژه در کشورها ی توسعه یافته مورد توجه قرار گرفته است.با اینکه اهمیت این بخش از صنعت وتکنولوژی ساختمان از سوی محافل علمی و تحقیقاتی معتبر جهان بدست مآید شناخته شده متاسفانه در بعد کاربردی و علمی آنگونه که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است .برای جلب توجه بیشتر دست اندرکاران امر ساختمان به این مسئله مهم در اواخر دهه 1970 شواری جهانی اسناد و مدارک وتحقیقات ساختمان توجه به ارتقای کیفیت تخصصی در امر مدیریت تعمیر ونگهداری ساختمان را در دستور کار خود قرار دادو کمیسیون را نیز به مطالعه روشهای گسترش بکارگیری یافته های علمی تخصیص داد.

یکی از کارهای پر هزینه در کلیه کشورها تعمیرو نگهداری ساختمانهاست که هزینه قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد این هزینه ها که جزء سرمایه های ملی است به طور مشخص و ملموس نیست .ولی در کشورهای که در این مورد بررسی های به عمل آمده است مانند انگلستان هزینه تعمیرات سالانه ساختمان ها را بیشتر از 2 میلیارد پوند براورد کرده اند. حال با توجه به سطح بالای هزینه تعمیرات ساختمان ها در کشورمان چنانچه با اتخاذ مدیریتی مناسب درصدی از هزینه ها را کاهش داده و صرفه جویی کنیم.

رقم قابل توجهی خواهد بود که طبیعتا به سرمایه ملی باز گردانده می شود .امروزه موضوع تعمیر ونگهداری در موضوعات پزوهش و اجرا نقش مهمی ایفا می کند .

 تمامی ساختمان ها پس از ساخت نیار به تعمیر ونگهداری دارد .نحوه تعمیرو نگهداری نقش بسزایی در افزایش هزینه های ساختمان در زمان بهره برداری دارد.در اثراعمال سیستم مناسب نگهداری از انجام تعمیر در سطح وسیع جلوگیری شده و در نتیجه از هزینه ی قابل توجه تعمیر در سطح وسیع کاسته می شود.

بکار گیری یک سیستم مدیریتی برای انجام نگهداری ساختمان ها بسیار با اهمیت است زیرا بدون داشتن سیستم مناسب کار نگهداری سلیقه ای بوده و بازده لازم را نخواهد داشت تمامی این عوامل ایجاب می کند که یک سیستم مدیریتی از مرحله مناقصه تا مرحله اجرا در عملیات تعمیرو نگهداری ایجاد شود.

تعمیر ونگهداری ساختمان (تعمیر کاشی)

  دلایل مهم ترک وشکست کاشی 

  دلیل عمده ترک وشکسته شدن کاشی درساختمان نشست ساختمان میباشد.دلیل دیگر جنس لعاب کاشی از شیشه و سیلیس می باشد و با کوچکترین فشار ترک و خرد میشود.درگاهی موارد کاشی پشت لوله های آبگرمکن یا دود کش بخاری و مکان های دیگری قرار میگیرد که باعث میشود کاشی گرمای زیادی به خود جذب کند و بر اثر انقباض و انبساط کاشی ترک می خورد در ضمن برای جلوگیری از این امر لوله ها را با پشم شیشه می پوشانند وبرای  چسبندگی بهتر ملات با عایق پشم شیشه از تور سیمی استفاده میکنند.

تعمیر کاشی هایی که ترک برداشته اند

 

  با چکش سبک به گوشه آن ضربه زده و آنرا خرد کرده وکامل جمع میکنیم  محلی را که باید کاشی جدید نصب گردد کاملا تمیز کرده و به مقدار کافی از چسب کاشی استفاده میکنیم دقت شود چسب شره نکند و فقط جوابگوی نگه داشتن کاشی باشد.باتخماق به گوشه های آن به آرامی ضربه میزنیم تا به خوبی بچسبد.

تعمیر کاشی کاری به روش بنایی

پس از خرد کردن کاشی های ترک دار ملات پشت آن را به اندازه 2سانتیمتر کاملا خالی و تمیز میکنیم  محل را آبخوار میکنیم  ملات ماسه سیمان ریز دانه را با عیار کافی تهیه و در محل میگذاریم  کاشی زنجاب شده را در محل خود قرار میدهیم وبا تخماق بر تمام سطح میکوبیم وهم سطح وتراز، نسبت به کاشیهای اطراف اجرا میکنیمپس از نصب کاشی آنرا با پودر سنگ وسیمان رنگی نسبت یک به چهار بند کشی میکنیم و با پارچه سطح کاشی را تمیز میکنیم.

نصب کاشی روی ترکهای عمیق دیوار

  دو ردیف از کاشی های اطراف ترک را خرد میکنیم تا بتوانیم تعمیرات را به خوبی انجام دهیم.  ملات پشت کاشی را کاملا میگیریم .  آجرکاری و عرض ترک را تا ارتفاع عمق لازم خالی میکنیم. 

   پس از اجرای سفت کاری (نصب و ترتیب دادن به آجرها)نصب کاشی ها را با استفاده از گل رس ودوغاب ریزی ادامه میدهیم درمرحله آخربند کشی و سطح را تمیز میکنیم

برای تراشیدن کاشی از تیشه تیز و سمباده برقی استفاده میکنیم .وبرای جدا کردن کاشی(دو نیم کردن)ازمیخ مخصوص و تیزی سطح پشت کاشی را خط انداخته وشیار سراسری ایجاد کرده و دو گوشه کاشی را اهرم کرده وازهم جدا کنیم.که امروزه این کار به وسیله دستگاه کاشی بر انجام میشودگاهی مواقع لازم میشود کاشی را سوراخ کرد مثلا برای عبور شیرآلات و یا پریزهای برق از تیشه دو سر و تیشه کلنگی ونوک تیز و گاهی مواقع از گازانبر استفاده میکنیم

دلایل طبله کردن کاشی

  (منظور از طبله کردن کاشی در آمدن کاشی از سر جای خود میباشد)

 

بی توجهی در ملات گذاری استفاده از کاشی کاملا خشک به کارگیری روشهای غلط دوغاب ریزی استفاده کردن خاک رس در ملات ماسه و سیمان

روش تعمیر طبله کردن کاشی

پس از خالی کردن ملات قدیمی کاشی را نصب و تعمیر کرده برای نصب میتوان از چسب کاشی استفاده کرد و سپس از دوغاب بندهای کاشی کاری را بند کش و تمیز میکنیم.

 تعمیر ونگهداری ساختمان (تعمیر موزائیک)

  به چه دلایلی موزائیک ها لق میشوند

 

چنانچه ماسه ملات موزائیک فرش ، شسته باشد از نوع درشت دانه بعلت زبری بین ملات و موزائیک پیوند به وجود نمی آید و به مرور زمان بر اثر رفت وآمد و جابجایی و سایل و غیره موزائیک فرش نیز لق میشود.

جلوگیری از لق شدن موزائیک

باید از ماسه ریز دانه سیلت دار استفاده کرد تا سبب چسبندگی هر چه بیشتر ملات و موزائیک شود.

 باید سطح موزائیک را از گرد و غبار پاک کرد .

روش تعمیر موزائیک هایی که لق شده اند (تعمیر جزیی)

موزائیک و موزائیک هایی که لق شده اند را با لبه کاردک یا کمچه از جای در آورده  سطح ملات زبره را گرد گیری و مرطوب میکنند.  موزائیک راازملاتهای قدیمی پاک میکنیم(دوغاب اطراف را میتراشیم)وآن را زنجاب میکنیم دوغاب اصلی ساخته شده را روی ملات سابق زبره که سخت شده میریزیم و موزائیک را در جای قبلی خود قرار میدهیم .

و سطح موزائیک لزوم با مشت و تخماق میکوبیم عمل دوغاب ریزی را بلافاصله در موزائیک های لق شده انجام میدهیم.با پودر سنگ .سطح دوغاب اضافی را خشک و سپس با کمچه جمع میکنیم

اگر دو سر موزائیک را به اندازه نیم سانتیمتر بتراشیم ملات دوغاب بین آنها بهتر قرار گرفته و چسبندگی بیشتری به وجود می آید.برای خود گیری بهتر موزائیک سطح آن را تا 48 ساعت با پارچه و گونی نمدار مرطوب نگه میدارندچنانچه چسب کاشی در دسترس باشد پس از غبار گیری موزائیک بجای دوغاب از چسب استفاده شود بهتر است

اگر لقی موزائیک به تعداد فراوان یا در کل سطح باشد به تعمیر کلی می پردازیم.

 موزائیک ها را جمع میکنیم. دوغاب اطراف آنها را میتراشیم و آنها را مرطوب میکنیم. سطحی که قرار است موزائیک روی آن قرار بگیرد (زبره) را کاملا مرطوب کرده و ملات ماسه بادی و سیمان با عیار 250 کیلو گرم در متر مکعب را روی ملات قبلی اجرا میکنیم.موزائیک فرش را با ریسمان کشی بنایی میکنیم.

 

*ملات های زبره قبلی جمع آوری نمی گردد. مگر در کف سازی کمبود ارتفاع به وجود آید.قطر ملات باید بین 1.5 تا 2 سانتی متر باشد . در زیر موزائیک های فرش شده هم نباید از 5 میلیمتر کمتر باشد و کرم گذاری با دقت صورت بگیردگاهی مواقع لازم است از نیم یا سه قدی استفاده کرد .در این حالت پست موزائیک را با تیشه تیز خط انداخته و خالی کرده ( میتراشیم) و با چکش به آن ضربه زده از هم جدا میکنیم.

تعمیر موزائیک و ملات  شکسته شده

 

موزائیک های شکسته شده را جمع آوری میکنیم با قلم و چکش با اندازه 1.5 سانتیمتر ملات را میتراشیم اگر خرابی بیشتر باشد مقدار 1.5 افزایش پیدا میکند تا حدی که به موزائیک های اطراف خسارتی وارد نکند. طوح موزائیک ها را مرطوب وملات ماسه و سیمان را با عیار کافی نسبت 1 به 4 آماده میکنیم  موزائیک را اجرا کرده و با مشت و تخماق میکوبیم تا ملات در خلل و فرج آنها بخوبی نشست کندسطح کاشی را کاملا تراز کرده و سپس عمل دوغاب ریزی و تمیز کردن سطح را انجام میدهیم

دلایل چال شدن سطح موزائیک

به خاطر افت خاک های نرم و فروکش شدن چاهک ها و مقاوم نبودن زیر سازی به مرور زمان موزاییک فرش مشکند و فرو کش میکند.

 دلایل قوزو کپ شدن سطح موزائیک

آهک های ناشکفته ای که در سطح زیر موزائیک فرش ودر چاله ها مدفول شده بعد از آبخور شدن آن شکفته میشود ازدیاد حجم پیدا میکندو سطح موزائیک را قوز و کپ میکند

دلایل یخزدگی موزائیک وبلند شدن موزائیک

بعلت باز بودن درزهای موزائیک و عدم بی توجهی در امر دوغاب باعث میشود که آب باران زیر کف پوش نفوذ کند  و یخ بزند ازدیاد حجم به وجود آید و موزائیک از جای خود بلند شود.

 روش های تعمیر سه مواردی (یخزدگی .کپ.وچال شدن ) موزائیک 

  موزائیک کف و دوغاب سخت شده اطراف موزائیک را جمع آوری میکنیم  ملات زیر موزائیک را کاملا جمع آوری میکنیم و اگر لازم باشد سطح را میکوبیم یا شفته ریزی میکنیم موزائیک فرش را با ملات مرغوب و با رعایت مرطوب سازی اجرا کرده.  برای دوغاب ریزی درزها را بیشتر از 5 میلیمتر باز میکنیم دوغاب ماسه بادی و یا خاک سنگ و سیمان با عیار کافی تهیه میکنیم و سپس سطوح موزائیک را طوری که مجدا درزها خالی نشود. تمیز میکنیم.

  انواع ترک در ساختمان و تعمیر آن (تعمیر و نگهداری ساختمان)                              

  افت پي بر اثر عواملي همچون رطوبت و فشارهاي وارده از طبقات ، بي مقاومتي خاك و عملكردهاي آن پيش مي آيد . همچنين نوع مصالح مصرفي و اجراي غيرفني ، سبب نشستهاي پي مي شود . در مجموع ، بر اثر حركات زمين ، اسكلت بنا حركت مي كند و شكستهاي مختلف كه شامل تركهاي عميق و يا معمولي و در مواردي به شكل مويي است ، نمايان مي شود.

موقعيت ترك :

تركهاي عميق : اين تركها گاهي به طور دائمي به وجود مي آيد و دليل آن نشست مرتب پي است كه در اين صورت ، بودن ساكنان در ساختمان خطرناك است.

تركهاي ثابت : معمولا پس از نشست پي ، تحرك ساختمان كم مي شود. اين پديده بر اثر قطع رطوبت و فشرده شدن سطح زير پيش مي ايد. در نتيجه ، شكست و افت ديوارها و اسكلت بنا نيز متوقف ، و حالت ترك ثابت مي شود.

موي تركهاي معمولي : اين تركها در اثر افتهاي كوچك در اسكلت بنا و به واسطه نيروها و در مواردي به علت نوع مصالح اندود به وجود مي ايند. رطوبت ، انقباض و انبساط حاصله در مقابل خشك شدن سطوح مرطوب ، باعث ايجاد تركهاي مويي مي شود.

حالتهاي ترك :

ترك را به شكلهاي مختلف مي توان آزمايش كرد. نوع خطرناك و بدون خطر آنها را به شكلهاي زير مي توان شناسايي كرد:

الف) بند دوقسمت ديوار را كه بر اثر تركهاي عميق از يكديگر جدا شده اند ، با گچ دستي طوري كف كش مي كنيم كه ملات فقط دو قسمت جدا شده را پوشش دهد ؛ يعني در تركها نفوذ نكند

پس از خودگيري و خشك شدن ملات گچ ، چنانچه از ديوار جدا شود ، اسكلت در حال نشست و افت كامل است كه بايد در مورد آن با احتياط رفتار كرد.

ب) در موارد ذكر شده در بالا ، مي توان روي ترك دو قسمت جدا شده ديوار را نوار كاغذي از جنس كاهي نازك به ابعاد 30*3 سانتيمتر به شكل ضربدر (*) با پونز نصب كرد. چنانچه كاغذ پاره شود ، شكست و نشست در ساختمان بسيار خطرناك مي باشد. در اين صورت ، ساختمان بايد از سكنه خالي شود.

ج) در نشستهاي خطرناك ، كلاف پنجره بر اثر نيروي فشار ، اهرم و دفرمه مي شود . به علت بالا بودن ضريب شكنندگي ، شيشه پنجره ها ترك مي خورند و مي شكنند.

د) در افتهاي مداوم پي و مواقع سكوت ، صداهاي "تك تك " كه حاصل ترك مصالح و بويژه اجركاري است ، شنيده مي شود.

روش تعمير تركها

همانطور كه گفتيم ، بر اثر نشست ، تركهايي به وجود مي آيد كه برخي از آنها مويين و ريز هسنتد . با خالي كردن اطراف آنها و با " كشته كشي " و كشيدن پنبه آب روي سطوح تركهاي مويين آنها گرفته و آماده نقاشي مي شوند.

تركهاي نيمه عميق

بر اثر حركت پذيري سقف توفال كه از انقباض و انبساط رطوبت و حرارت حاصل مي شوند . تركهايي به وجود مي آيد . اين تركها را با نوك كاردك و ماله خالي مي كنيم و پس از " آماده كشي " و پرداخت كشته و پنبه زني ، تركها را مي گيريم و آماده نقاشي ميكنيم.

تركهاي عميق

اطراف ترك را با تيشه مي تراشيم و سپس درز آن را كاملا خالي مي كنيم. كاربردن گچ دستي و كف كش كردن ، درون ترك را پر و سطح آن را با گچ آماده صاف مي كنيم . سپس با گچ كشته و پنبه اب ، سوح آن را كاملا پرداخت و آماده نقاشي مي كنيم.

توجه شود : چون سطح كشته كشي در بعد بيشتري انجام مي شود تا خطر كپ كردن به وجود نيايد ، بابد اصولي را به كاربرد تا سطح ترك از اطراف به شكل پخ از گچكاري و اندود برداشته شود تا عمق ترك در سطحي عريض پيوند شود. به اين عمل اصطلاحا " پرداخت كردن ، كشته و همسطح كردن با زمينه در گچكاري قديمي " مي گويند.

ترك در تقاطع ديوار

ديوارها بر اثر نداشتن پيوند با هشت گير ترك مي خورند . در مواقعي نشست و شكست ديوارها ، تركها كاملا باز و رويت مي شوند . در بعضي موارد ، اين تركها بسيار عميق هستند ؛ به طوري كه مي توان دست را در درون آنها حركت داد . در اين حالت ، چنين عمل مي كنيم :

1- سطح ترك را از دو طرف كاملا با تيشه مي تراشيم ، و پس از جارو ، سطوح آن را كاملا مرطوب مي كنيم .

2- چنانچه لازم باشد ، كنارهاي ترك را با قلم و چكش چند سانتيمتر بازتر مي كنيم تا نشست گچ با عمق بيشتري انجام شود.

3- ملات گچ تيزون را شلاقي در درون ترك مي كوبيم تا سطح ترك كاملا پر شود.

4- پس از پر كردن ترك به شكل سرتاسري و كف كش كردن گچ تيزون ، اندود گچ و خاك را اجرا مي كنيم.

5- در صورت نياز ، ترك را شمشه گيري مي كنيم تا در سطح گچكاري يكنواختي به وجود آيد.

6- با گچ آماده و سپس گچ كشته ، سطح اندود را " سفيدكاري" مي كنيم و با پنبه آب زدن براي پرداخت ، گچكاري را خاتمه مي دهيم.

توجه شود: چنانچه در محل تقاطع ديوار ديوار ابزار گرد زده شود ، يعني ماهيچه به وجود آيد ، ترك مجددي پيش نخواهد آمد .

ترك در نعل درگاه

به علتهاي زير ، نعل درگاه و سوح زير آن مي شكنند :

الف) در اثر نشست ستون زير نعل درگاه ، به علت اهرم شدن آن ، برش افقي به وجود آيد.

ب) برشهاي عمودي به خاطر وجود پيوند و اثر نيروهاي فشاري در امتداد تير نعل درگاه و برشهاي طولي بعد از مقدار گير نعل درگاه به وجود مي آيد كه در هر دو حالت ، جداره تركها را مي تراشيم ، باز مي كنيم و سپس گرد آن را مي گيريم . بهد ، محل مرطوب شده را با اصطلاحا گچ تيزون ( زودگير) پر مي كنيم و زمينه را با كشته كشي آماده مي سازيم و سپس تركها را به ترتيب ترميم و تعمير مي كنيم.

پيوند در تركهاي عميق

چنانچه ترك عميق باشد ، رجهاي بريده شده را از دو طرف به اندازه يك نيمه ، خالي مي كنيم و با به كاربردن ملات مرغوب و اجرهاي راسته مقاوم ، سطح ترك را در عزض ديوار با رعايت پيوند ، كامل مي گيريم و سپس مبادرت به اندودكاري مي كنيم. در اين صورت ، اثر ترك كلي محو مي شود. در بعضي موارد ترك به حدي است كه از بيرون نور و اشيا قابل رويت مي شود .

به طور مسلم ، اين ترك و شكست و نشست از پي شروع مي شود و تا بالاترين قسمت ساختمان ادامه مي يابد كه براي تعمير ان ، به اينصورت عمل مي كنيم : مسير ترك را در كفسازي دنبال مي كنيم و با برداشتن كفسازي به پي مي رسيم . تعمير از پي شروع مي شود . پاز كرسي چيني ، جداره ترك را جهت به وجود آوردن پيوند خالي مي كنيم . پس از بنايي ترك مذكور ، در عمق ديوار اندود و سفيدكاري انجام مي دهيم.